انسان توسعه یافته کیست؟

همان طوری که به شهرهای توسعه یافته نیاز داریم، به انسانهای توسعه یافته هم نیاز داریم…

    ” انسان توسعه یافته” انسانی است که به حقوق و تکالیف مدنی خود آگاه است. به وظایف خودعمل می کند و حقوق خود را مطالبه می نماید.

    “انسان توسعه یافته” اعتماد بنفس منطقی دارد . به توانایی های انسانی اش باور دارد، خودش را محیط بر مسائل زندگی‌اش می داند و می فهمد که انسان موجودی خلاق و مبتکر و توانمند است. می داند که در درون انسان، نیرویی وجود دارد که اگر اراده کند می تواند همۀ مشکلات را با تعقل و تدبیر، حل و فصل کند.

   “انسان توسعه یافته” مهربان و آرام است. خوب گوش می کند. خوب فکر می کند. با عجله سخن نمی گوید وقتی با او برخورد می کنی، امواج آرام بخش و مهربانی، سراسر وجودتان را پر می کند.

     “انسان توسعه یافته” از نیاز به نمایش، عبور کرده است، در سخن گفتن اظهار فضل نمی کند و از چاپلوسی دیگران مشمئز می شود.

     “انسان توسعه یافته” روحیۀ مشارکت پذیری، هم فکری و همکاری با دیگران دارد. به تفکر جمعی و مشورت اعتقاد دارد، تقسیم کار را می فهمد، اصول مقدماتی مدیریت را بلد است و کاملاً باور دارد که عقل کل نیست.

“انسان توسعه یافته” جوّ پذیر نیست، در مقابل تبلیغات زیانبار و یا کذب، روحیه پایداری و نگاه کارشناسی دارد. در گرداب تبلیغات سوء قرار نمی گیرد و هر نگرشی را در قالب عقل و تجربه و مشورت به تجزیه و تحلیل می گیرد و بعد تصمیم میگیرد.

     “انسان توسعه یافته” روحیۀ همزیستی مسالمت آمیز با جامعه دارد ، با خودش سازگار و  با محیط زندگی اش هماهنگ است،محیط زندگی اش را تغییر می دهد ، اما با شرایط نمی جنگد.

     “انسان توسعه یافته” به تندرستی جسمی و سلامتی روحی و روانی خود اهمیت می دهد. ورزش می کند، تفریح می کند و به واقع زندگی می کند. نوع لباس پوشیدنش، روش گفتاری اش، منش کرداری اش وحتی نوع نگاه وچهره اش بگونه ای است که مورد پذیرش اجتماع است و در همه امورات متعادل است.

     “انسان توسعه یافته” اجازه می دهد دیگران حرف خود را تمام کنند. یاد گرفته است بیشتر سکوت کند تا حرف بزند، بیشتر بشنود تا بگوید.

     “انسان توسعه یافته” کتاب می خواند، “انسان توسعه یافته” کتاب می خواند، “انسان توسعه یافته” کتاب می خواند.

     “انسان توسعه یافته” برای کل جامعه و آینده آن تلاش میکند و نه صرفا برای باند، گروه، همفکران ویا اقوام‌خود.

     “انسان توسعه یافته” مرعوب مقامات اداری و حکومتی نیست. میداند که این مقامات تنها در سازمان مطبوع خود صاحب مقام هستند و در عرصه اجتماع همگی خدمتگزار شهروندان هستند.

     “انسان توسعه یافته” با حیوانات مهربان است و به محیط زیست خود اهمیت می دهد.

     “انسان توسعه یافته” بخش مهمی از زندگی خود را برای به جای گذاشتن میراثی ارزشمند برای جامعه، طراحی می کند، مسئولیت کاری را که در آن تخصص ندارد نمی پذیرد و مسئولیت کاری را به کسی که در آن کار تخصصی ندارد نمی سپارد و اگر خواست ثروتمند شود، نهاد‌های دولتی و حکومتی را ترک می کند.

   “انسان توسعه یافته” قانونمند است و به قانون احترام می گذارد. حتی در مواقعی که قانون را مطابق میل خود نمی داند نیز حاضر نیست قانون شکنی کند و قانون را زیر پا بگذارد……ولی برای تغییرآن، روشنگری وتلاش می کند.

                                                                        برگرفته از فضای مجازی

                                                                          سیزدهم تیرماه ۱۴۰۰

2 پاسخ

  1. جالب بود ؛ در واقع بهترین تعریف از انسان توسعه یافته، انسانی است که چشم اش بصیرت داشته است، گوشش استماع کلام داشته باشد نه اینکه فقط شنیدن معمولی داشته باشد و عمق مسائل را بداند. یکی از مشکلات ما در جامعه کنونی تحقیر بجای تکریم هست ؛ باید کرامت انسانی حفظ شود.

    1. درود بر شما سرکار خانم مرضیه رجبی، و با سپاس از لطف و توجه شما به این وب سایت. فرمایشات سرکار در مورد انسان توسعه یافته درست است، ولی متاسفانه مردم ایران چنان سردرگم شده اند که نمی توانند خود را دریابند، چه برسد به توسعه یافتگی خود. با سپاس مجدد از لطف شما.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو

آثار و تألیفات

مطالب دیگر

سرگذشت نفت خوریان سمنان

سرگذشت نفت خوریان سمنان

   مولف در مقدمه این کتاب می نویسد: بهره برداری و استخراج نفت در ایران، داستانی گسترده و طولانی دارد که گستردگی آن تقریبا پهنای

تاریخ راه آهن استان سمنان

تاریخ راه آهن استان سمنان

   مولف علاقمند به کارهای پژوهشی است که کسی تاکنون به سراغ آنها نرفته است. وی در پیشگفتار این کتاب(تاریخ راه آهن سمنان) چنین می

گنجینه ای از مثل های گویش سمنانی

بخش ششم از ن  تا  ی (پایانی) 

مثل هائی با اولین حرف( ن  n )   & : نٍدٍرد‌يُن اي جوُر، دٍرد‌يُن هٍزار جور گٍرٍفتاري‌يَه. nεdεrdiyon i jur- dεrdiyon hεzâr jur gεrεftâriya .

گنجینه ای از مثل های گویش سمنانی

بخش پنجم از  گ  تا  م

مثل هائی با اولین حرف( گ  g ) &: گاپاسٍكَه مٍمُنِه، نه بويي دارِه نَه دَم.  gâpâsεka mεmone – na boyi dâre na dam.                                   =

ارسال پیام