چگونه زبان‌سمنانی به ثبت‌ملی رسید؟

چگونه «زبان‌سمنانی» به «ثبت‌ملی» رسید؟

  ثبت ملی زبان سمنانی

زبان سمنانی، یکی از زبانهای باستانی ایران محسوب می‌شود، در بخش (گستره معنائی واژه‌ها، اصطلاحات و مصدرهای زبان سمنانی) به طور مفصل درمورد آنها بحث شده و دلایل مختصری به منظور نشان دادن برتری این زبان به نسبت بعضی از واژه‌ها، اصطلاحات و مصدرهای زبان فارسی ارائه گردیده است.

با توجه به این مختصر که قطره‌ایست در مقابل دریا، آیا حیف نیست که ما مردم سمنان قدر این زبان کهن و پُرمعنا و مفهوم را به دست فراموشی بسپاریم و به آن اعتنایی نکنیم؟ 

   پس لازم بود این زبانِ کهن با این همه گستردگی معنایی، قبل از آن که کاملاً به دست فراموشی سپرده شود، تلاشی برای «ثبت ملی» آن صورت پذیرد که خوشبختانه در سال‌های گذشته توسط اداره میراث فرهنگی سمنان، اقدام مقتضی و مؤثر در زمینه ثبت ملی زبان سمنانی به عمل آمد، در نتیجه در تاریخ 1394/10/30 روزی که قرار بود از درخواست اداره میراث فرهنگی سمنان بابتِ ثبتِ این زبان در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور دفاع شود، توسط رئیس محترم وقت این اداره سرکار خانم آرزو گلکار و همچنین آقای مهندس احسان ابراهیمیان از اینجانب خواسته شد تا به عنوان گویشوری که سال‌های متمادی در زمینه زبان سمنانی کار عملی انجام داده‌ام در جلسه مربوطه حضور داشته باشم، اینجانب نیز با علاقه این درخواست را پذیرفته و در جلسه مربوطه حضور یافتم. در این جلسه پنج نفر از استادان محترم زبان‌شناسی و داوران سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور حضور داشتند. پس از صحبت‌های مقدماتی رئیس میراث فرهنگی سمنان و با ارائه چند جلد کتاب و لوح فشرده به زبان سمنانی اثر استاد فرهنگ شکوهی، استاد عبدالمحمد خالصی، استاد محمد حسن جواهری، استاد رحیم معماریان و سایر نویسندگان سمنانی به هیئت داوران و معرفی اینجانب به عنوان گویشور فعال در زمینه گفتار و نوشتار زبان سمنانی که دارای تألیفاتی نیز هستم، از من خواسته شد که در مورد موضوع جلسه صحبتی داشته باشم. ابتدا کتاب «گنجینه‌ای از مثل‌های گویش سمنانی» و سپس چندین برگ فتوکپی از کتاب در دست چاپ «فرهنگ وازگان فارسی به سمنانی» به هیئت داوران تقدیم نمودم. هدف من از شرکت در این جلسه این بود که علاوه بر شناساندن زبان سمنانی، فرهنگ اصیل نهفته در این زبان را هم به استادان زبان شناسی و همه افراد حاضر در جلسه بشناسانم. بهترین روش این بود که از کتاب «گنجینه‌ای از مثل‌های گویش سمنانی» چند ضرب‌المثل ارائه نمایم. چند ضرب‌المثل انتخاب و یکی یکی آنها را بیان نموده و از اساتید محترم پرسیدم که آیا متوجه آنچه که گفتم شده‌اند؟ وقتی اعلام می‌نمودند که کاملا متوجه آنچه که گفته‌ام نشده اند، ضرب‌المثل‌ها را ترجمه و تفسیر نمودم و مشخص بود که ضمن آشنائی بیشتر با زبان سمنانی، تحت تأثیر معنا و مفهومِ ضرب المثل‌ها قرار گرفته‌اند.  

   تعداد پانزده ضرب‌المثل زیر را انتخاب نموده بودم که در آن جلسه بیان نمایم.  

1=  اَگَه اَلِّه دَِمبال بَشَه، سَری کویی مَِرَِس، کَِلِن دَِمبال، شَخَه رَزَه.

aga alle dεmbâl baša sari kuyi mεrεs. kεlen dεmbâl šaxaraza.

: اگر به دنبال عقاب بروی به قلّه کوه میرسی، به دنبال کلاغ، به شاخ ریز (منجلاب).

2= پیل هَمیشَه رَف اَِشتَه، وَختی مَِگَه وِیگیر بِینی پا دیمَه چیچی مَِندِه !!! 

pil hamiša raf εšta. vaxti mεga veygir beyni pâ dima čiči mεnde.

: پول همیشه روی رَف است، وقتی میخواهی برداری، ببین پا روی چی میگذاری!!!

3= اَگَه چیمیچی هادِچَه، آلَه دَبَِست، اَگَه چیمیچی هاگیچَه، آلَه واکَه.

aga čimiči hâdeča. âla dabεst. aga čimiči hâgiča. âla vâka.     

: اگر چیزی داده‌ای، دهانت را ببند، اگر چیزی گرفته‌ای دهانت را باز کن. (درمورد آن صحبت کن)

«از گفته‌های حاج ملا علی حکیم الهی به پسرش»

4 = ای ضَلَر‌ی يَه كو مَِگی ژو پيشواز بَشه، ای اَِستِفادِه‌یی‌يَه كو مَِگی ژو پي بُوْريژ. 

i zalεriya ko mεgi žo pišvâz baša. i εstεfâdei ya ko mεgi žo pi bowriž. 

: یک ضرری است که باید به پیشوازش بروی، یک استفاده ایست که باید از آن فرار کنی. 

5= سُوْنگ دَرَه سُونگی بَِشکَِنِه، آجُرَه کُلُنگی بَِشکَِنِه. 

sowng dara sowngi bεškεne. âjora kolongi bεškεne.

: سنگ هست سنگ را بشکند، آجر کلنگ را بشکند. (دست بالای دست بسیار است).

6= آدَِمی بی پیلی هُشتُن دَِلَه شَهری هَم غریبه.

âdεmi bi pili hošton dεla šahri ham qariba.                     

: آدم بی پول در شهر خودش هم غریب است.

به اعتقادی مو: آدَِمی بی پیلی هُشتُن دَنین کییَه هَم غریبَه چه بَرَِسِه به هُشتُن دَِلَه شَهری.

7= خَرچَِنگالی رَه باشُّن چَِرَه وَروَرَِکی رِی مَِشَه ؟ باتِش هَمَن وَروَرَِکی رِی بَِشّییُن باعثی مو پیشرَِفتی یَه.

xarčεngâli ra bâššon čεra varvarεki rey mεša? bâteš haman varvarεki rey bεššiyon bâ,εsi mo pišrεfti ya.

: به خرچنگ گفتند پرا اُریب اُریب راه می‌روی؟ گفت همین اُریب راه رفتن باعث پیشرفت من است.

8= شُرشُری وارَِشی پی نَتَِرسا، نُم نُمی وارشی پی بَتَِرس. 

šoršori vârεši pi natεrsâ. nom nomi vârεši pi batεrs.    

: از شُرشُرِ باران نترس، از نم نمِ باران بترس.                  

9= ای رو وارَِشَه دَس رو دارَه وارَِش.

i ru vârεša das ru dâra vârεš.                                                    

: یک روز باران است، ده روز باران درختی.

10= اُو هِشتُن قارقار مَنَِشنووِه وُ وَِرگ هُشتُن زیزی.

ow hošton qârqâr mεnεšnuwe vo vεrg hošton zizi.                     

: آب صدای قارقار خودش را نمی شنود و گرگ صدای زوزه خود را.

11= اَگَه بُخوردی پی سیر نَبیچِه، والَِشتی پی سیر مَنَِبا.

aga boxordi pi sir nabiče. vâlεšti pi sir manεbâ.                       

: اگر از خوردن سیر نشدی، از لیسیدن سیر نمی‌شوی.

12= اگه به اُمیدی هُمسییِه با، وَشُن مَِگی بخُس.

aga bε omidi homsiye bâ. vašon mεgi baxos.                           

: اگر به امید همسایه باشی، گرسنه باید بخوابی.

13= اسکَه بُونَه دوشُو مَِناده.

aska bowna dušow mεnâde.                                                      

: بوته خار شیره نمی‌دهد.

14= شُمرزِین اَِنگیرَه دوشُو مَنَِبو.

šomεrzen εngira dušow manεbu.                                            

: انگور شهمیرزاد شیره نمی‌شود.

15= اَفتُو زَرد مابو، نامیرد جَلد مابو. 

aftow zard mâbu. nâmird jald mâbu.                                     

: آفتاب زرد می شود، نامرد زرنگ می‌شود.

   تعداد شش ضرب‌المثل اولیه را که خوانده و ترجمه و تفسیر کردم، سرپرست آن جلسه اعلام کفایت نموده و پس از شور با همکاران و داوران جلسه، نهایتاً به اتفاق آراء زبان سمنانی را به عنوان زبان سمنانی (سَِمَِنی زَِفُن) طی شماره 1114 – 30/10/1394 ثبت ملّی نمودند. که مصوبه آن و همچنین نامه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور به عنوان استاندار محترم استان سمنان، به پیوست تقدیم می‌نمایم.

   ضمناً در همان روز از طرف اداره میراث فرهنگی شهرستان سمنان درخواست ثبت نان «گولاچ» هم شده بود که با کوشش و توضیح لازم توسط سرکار خانم طالبیان، گولاچ، نان سنتی آئین برات در سمنان و مهارت پخت آن با گستره موضوع فرهنگی ناملموس استان سمنان طی شماره 1115 – 10/30/ 1394 به ثبت ملی رسید. 

ثبت ملی زبا‌ن‌سمنانی چه کار آمدی دارد؟

      پس از ثبت ملی زبان‌سمنانی، همشهریان سمنانی بیشتر به اهمیت این زبان پی برده و علاقه زیادی نسبت به آن نشان داده کما اینکه با همّت مدیر محترم موسسه سمن بویان آقای محمد رضا جدیدی کلاس‌های تدریس زبان سمنانی در کتابخانه مرکزی استان سمنان برگزار می‌گردد. همچنین در مدارس پیش دبستانی و بعضی از دبستان‌های سمنان به همّت آموزگاران محترم، اقدام به آموزش زبان سمنانی به کودکان نموده‌اند. ضمناً در فضای مجازی هم اکنون کانال ها و گروه‌هایی ایجاد شده‌اند که گردانندگان آنها  مطالب خود را به زبان سمنانی در آن مطرح می‌نمایند. البته گاهگاهی مشاهده می‌شود که متاسفانه بعضی از افراد به شیوه نگارش زبان سمنانی توجه نکرده و زبان سمنانی را به شیوه دلخواه خود می‌نویسند که این کار می‌تواند به اصالت زبان سمنانی ضربه جبران‌ناپذیری وارد آورد و ثبت ملی زبان سمنانی مانع این خسارات جبران ناپدیر میشود. به امید آن که همه دست اندرکاران نوشتار زبان سمنانی از یک رویه نگارشی استفاده نمایند تا باعث سردرگمی جوانان و پژوهشگران و علاقه‌مندان به این زبان نشوند.  

ذبیح‌الله وزیری «وزیری سمنانی»

1396/10/15

==================

مدارک ثبت زبان سمنانی:

3 پاسخ

  1. درود بر شما و پشتکار شما من در کلیپی چگونگی ثبت زبان سمنانی در دنیای مجازی اینستاگرام که فالورها ی سمنانی زیادی دارم به رویت دوستان میرسانم

  2. من داماد جناب سرهنگ قزوینیان هستم وپسر خاله ایشون
    ارادت خاصی به شما دارم

    1. درود بر شما جناب آقای رحیم پیرنیا. جناب سرهنگ قزوینیان از همشهریان و دوست خوب بنده بودند. از توجه شما به ایت وب سایت و اظهار لطف شما سپاسگزارم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو

آثار و تألیفات

مطالب دیگر

سرگذشت نفت خوریان سمنان

سرگذشت نفت خوریان سمنان

   مولف در مقدمه این کتاب می نویسد: بهره برداری و استخراج نفت در ایران، داستانی گسترده و طولانی دارد که گستردگی آن تقریبا پهنای

تاریخ راه آهن استان سمنان

تاریخ راه آهن استان سمنان

   مولف علاقمند به کارهای پژوهشی است که کسی تاکنون به سراغ آنها نرفته است. وی در پیشگفتار این کتاب(تاریخ راه آهن سمنان) چنین می

گنجینه ای از مثل های گویش سمنانی

بخش ششم از ن  تا  ی (پایانی) 

مثل هائی با اولین حرف( ن  n )   & : نٍدٍرد‌يُن اي جوُر، دٍرد‌يُن هٍزار جور گٍرٍفتاري‌يَه. nεdεrdiyon i jur- dεrdiyon hεzâr jur gεrεftâriya .

گنجینه ای از مثل های گویش سمنانی

بخش پنجم از  گ  تا  م

مثل هائی با اولین حرف( گ  g ) &: گاپاسٍكَه مٍمُنِه، نه بويي دارِه نَه دَم.  gâpâsεka mεmone – na boyi dâre na dam.                                   =

ارسال پیام