نام قدیم شهرها و استان‌های ایران و معانی آنها


ﺁﺑﺎﺩﺍﻥ = ﻋﺒﺎﺩﺍﻥ

ﺁﺑﺎﺩﻩ = ﺁﻭﺍﺩﯾﺠﻪ _ ﺁﭘﺎﺗﯿﻪ

ﺁﺫﺭﺷﻬﺮ = توفارقان

ﺁﻣﻞ = ﻣﺤﻤﻮﺩﺁﺑﺎﺩ

ﺍﺭﺍﮎ = ﻋﺮﺍﻕ ﻋﺠﻢ – ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺁﺑﺎﺩ

ﺍﺭﺩﺑﯿﻞ = ﺑﺎﺭﺍﻥ ﭘﯿﺮﻭﺯ

ﺍﺭﻭﻣﯿﻪ = ﺭﺿﺎﺋﯿﻪ

ﺍﺳﻔﺮﺍﯾﻦ = ﻣﯿﺎﻥ ﺁﺑﺎﺩ

ﺍﺷﮑﻨﺎﻥ = ﺳﻮﺩﺍﺑﮕﺮﺩ

ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ = ﺍﺳﭙﺎﻧﻪ – ﺳﭙﺎﻫﺎﻥ – ﺟﯽ

ﺍﻧﺪﯾﻤﺸﮏ = ﺻﺎﻟﺢ ﺁﺑﺎﺩ

ﺍﻧﺰﻟﯽ = ﺑﻨﺪﺭ ﭘﻬﻠﻮﯼ

ﺍﻫﺮ = ﺍﺭﺳﺒﺎﺭﺍﻥ

ﺍﻫﻮﺍﺯ = ﻧﺎﺻﺮﯼ

ﺍﯾﺬﻩ = ﻣﺎﻝ ﺍﻣﯿﺮ

ﺍﯾﺮﺍﻧﺸﻬﺮ = ﭘﻬﺮﻩ

ﺍﯾﻼﻡ = ﺣﺴﯿﻦ ﺁﺑﺎﺩ ﭘﺸﺖ ﮐﻮﻩ

ﺑﺎﺑﻞ = ﺑﺎﺭ ﻓﺮﻭﺷﺎﻥ

ﺑﺎﺑﻠﺴﺮ = ﻣﺸﻬﺪ ﺳﺮ

ﺑﺠﻨﻮﺭﺩ = ﺑﯿﮋﻧﮕﺮﺩ – ﭼﺮﻣﻐﺎﻥ

ﺑﺮﺩﺳﯿﺮ = ﻣﺸﯿﺰ

ﺑﻨﺪﺭ ﺍﻣﺎﻡ = ﺑﻨﺪﺭ ﺷﺎﻫﭙﻮﺭ

ﺑﻨﺪﺭ ﺗﺮﮐﻤﻦ = ﺑﻨﺪﺭ ﺷﺎﻩ

ﺑﻨﺪﺭ ﻋﺒﺎﺱ = ﮔﻤﺒﺮﻭﻥ

ﺑﻮﺷﻬﺮ = ﺭﯼ ﺷﻬﺮ

ﺑﻬﺒﻬﺎﻥ = ﮐﻮﺭﻩ ﻗﺒﺎﺩ

ﺑﻬﺸﻬﺮ = ﺍﺷﺮﻑ

ﺑﯿﺠﺎﺭ = ﮔﺮﻭﺱ

ﺑﯿﺮﺟﻨﺪ = ﻣﻬﺴﺘﺎﻥ

ﭘﺎﻭﻩ = ﺍﻭﺭﺍﻣﺎﻧﺎﺕ

ﭘﻠﺪﺧﺘﺮ = ﭘﺎﭘﯿﻞ

ﭘﻠﺪﺷﺖ = ﻋﺮﺏ ﻣﺎﮐﻮ

ﭘﯿﺮﺍﻧﺸﻬﺮ = ﺧﺎﻧﻪ

ﺗﺎﮐﺴﺘﺎﻥ = سیادن

ﺗﺎﯾﺒﺎﺩ = ﺑﺎﺧﺰﺭ

ﺗﺒﺮﯾﺰ = ﺩﺍﻭﺭﯾﮋ

ﺗﻨﮑﺎﺑﻦ = ﺷﻬﺴﻮﺍﺭ

ﺟﻬﺮﻡ = ﮔﻬﺮﻡ

ﺟﯿﺮﻓﺖ = ﺳﺒﺰﻭﺍﺭﺍﻥ

ﭼﻨﺎﺭﺍﻥ = ﺭﺍﺩﮐﺎﻥ

ﺧﺪﺍﺑﻨﺪﻩ = ﻗﯿﺪﺍﺭ

ﺧﺮﻡ ﺍﺑﺎﺩ = ﺷﺎﭘﻮﺭﺧﻮﺍﺳﺖ

ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ = ﻣﺤﻤﺮﻩ

ﺧﻠﺨﺎﻝ = ﻫﺮﻭﺁﺑﺎﺩ

ﺧﻮﯼ = ﺩﺍﺭﺍﺑﮕﺮﺩ _ ﻗﺪﯾﻤﯿﺘﺮﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﻫﺨﺎﻣﻨﺶ

ﺩﺍﻣﻐﺎﻥ = ﺻﺪ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ

ﺩﺭﻩ ﺷﻬﺮ = ماداکتو، سیمرخ

ﺩﺭﻩ ﮔﺰ = محمدآباد

ﺩﺯﻓﻮﻝ = ﺩﮊﭘﻞ

ﺩﺳﺘﮕﺮﺩ = ﺧﻠﺠﺴﺘﺎﻥ

ﺩﺷﺖ ﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻥ = ﺳﻮﺳﻨﮕﺮﺩ – ﺩﺷﺖ

ﺩﻭﺩﺍﻧﮕﻪ = ﮐﻬﻨﻪ ﺩﻩ

ﺩﻫﺪﺷﺖ = ﺑﻼﺩﺷﺎﻫﭙﻮﺭ

ﺩﯾﻮﺍﻧﺪﺭﻩ = ﻣﯿﺮﺍﻧﺸﺎﻩ

ﺭﺍﻣﺴﺮ = ﺳﺨﺖ ﺳﺮ

ﺭﺷﺖ = ﺑﯿﻪ ﭘﺲ

ﺭﯼ = ﺭﺍﻗﺲ – ﺭﮐﺲ

ﺯﺍﺑﻞ = سجستان

ﺯﺍﻫﺪﺍﻥ = ﺩﺯﺩﺍﺏ

ﺯﻧﺠﺎﻥ = ﺧﻤﺴﻪ

ﺳﺎﺭﯼ = ﻃﻮﺳﺎﻥ

ﺳﺎﺭﺩﻭﺋﯿﻪ = ﺍﺳﻔﻨﺪﻗﻪ ﺟﯿﺮﻓﺖ

ﺳﺒﺰﻭﺍﺭ = ﺑﯿﻬﻖ

ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺁﺑﺎﺩ = ﺣﺎﺟﯽ ﺁﺑﺎﺩ

ﺳﻠﻤﺎﺱ = ﺷﺎﭘﻮﺭ

ﺳﻤﻨﺎﻥ = ﻗﻮﻣﺲ

سیرجان=سمنگان ﺳﻨﻨﺪﺝ = ﺳﻨﻪ ﺩﮊ

ﺷﺎﺩﮔﺎﻥ = ﻓﻼﺣﯿﻪ

ﺷﺎﻩ ﺁﺑﺎﺩ = ﻏﺮﺏ ﻫﺎﺭﻭﻥ ﺁﺑﺎﺩ

ﺷﻬﺪﺍﺩ = ﺧﺒﯿﺾ

ﺷهرضا = قمشه

ﺷﻬﺮﮐﺮﺩ = ﺩﻩ ﮐﺮﺩ

ﺷﻮﺵ= ﺳﻮﺳﺎﻧﺎ

ﺷﻬﺮﯾﺎﺭ = ﻋﻠﯿﺸﺎﻩ ﻋﻮﺽ

ﺷﯿﺮﺍﺯ = ﺷﯿﺮﺍﻥ ﺁﺯ

ﻃﺎﺭﻡ ﺳﻔﻠﯽ = ﺳﯿﺮﺩﺍﻥ

ﻃﺎﺭﻡ ﻋﻠﯿﺎ = ﺟﻮﺭﺯﻕ

 ﻃﺒﺲ = ﮔﻠﺸﻦ 

ﻃﺎﻟﻘﺎﻥ = ﺷﻬﺮﮎ

ﻋﻠﯽ ﺁﺑﺎﺩ = ﺷﺎﻫﯽ

ﻓﺮﺩﻭﺱ = ﺗﻮﻥ

ﻓﺮﯾﺪﻥ = ﺩﺍﺭﺍﻥ

ﻓﺴﺎ = ﭘﺴﺎ

ﻗﺎﺋﻢ ﺷﻬﺮ = ﺷﺎﻫﯽ – ﻋﻠﯽ ﺁﺑﺎﺩ

ﻗﺮﻭﻩ = ﯾﯿﻼﻕ

ﻗﺰﻭﯾﻦ = کشوین، کاسپین

ﻗﻢ = ﮐﻤﻨﺪﺍﻥ

ﻗﻮﭼﺎﻥ = ﺧﯿﺒﻮ ﺷﺎﻩ

ﮐﺎﺯﺭﻭﻥ ﺷﻬﺮ = ﺷﺎﻫﭙﻮﺭ

ﮐﺎﺷﻤﺮ = ﺗﺮﺷﯿﺰ

ﮐﺮﻣﺎﻥ = گﻮﺍﺷﯿﺭ

ﮐﺮﻣﺎﻧﺸﺎﻩ = ﮐﺎﻣﺒﺎﺩﻥ

ﮐﻼﺭﺩﺷﺖ = ﺣﺴﻦ ﮐﯿﻒ

ﮐﻼﻟﻪ = ﮐﻮﮐﻼﻥ

ﮐﻠﯿﺒﺮ = ﺑﺮﺑﺮ

ﮔﭽﺴﺎﺭﺍﻥ = ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﺴﺮﺍ

ﮔﺮﮔﺎﻥ = ﺍﺳﺘﺮ ﺁﺑﺎﺩ

ﮔﺮﻣﺴﺎﺭ = ﻗﺸﻼﻕ

ﮔﻨﺒﺪ ﮐﺎﻭﻭﺱ = ﺩﺷﺖ ﮔﺮﮔﺎﻥ

لارستان= لاد

ﻻﺭﯾﺠﺎﻥ = ﺭﯾﻨﻪ ﺁﻣﻞ

ﻻﻫﯿﺠﺎﻥ = ﺭﯾﻪ

ﻟﻨﺠﺎﻥ = ﻓﻼﻭﺭﺟﺎﻥ

ﻟﻮﺍﺳﺎﻧﺎﺕ = ﮐﻠﻨﺪﻭﮎ

ﻣﺮﯾﻮﺍﻥ = ﺩﮊﺷﺎﻫﭙﻮﺭ

ﻣﺸﮑﯿﻦ ﺷﻬﺮ = ﺧﯿﺎﻭ

ﻣﻼﯾﺮ = ﺩﻭﻟﺖ ﺁﺑﺎﺩ

ﻣﻠﮑﺎﻥ = ﻣﻠﮏ ﮐﻨﺪﯼ

ﻣﻤﺴﻨﯽ = ﻧﻮﺭﺁﺑﺎﺩ،مالکی

ﻣﯿﺎﻧﺸﻬﺮ = ﻣﯿﺎﻧﺪﻩ – ﺷﻬﺮ ﺻﻮﺭ

ﻣﯿﺎﻧﻪ = ﻣﯿﺎﻧﺞ

ﻣﯿﺸﺎﻥ = ﻫﻔﺎﭼﯿﻪ

ﻧﻮﺭ = ﺳﻮﻟﺪﻩ

ﻧﻮﺷﻬﺮ = ﺧﻮﺍﺟﮏ

ﻧﻬﺒﻨﺪﺍﻥ = ﺷﻮﺳﻒ

ﻧﻰ ﺭﻳﺰ = ﻧﻴﺰﻩ ﺭﻳﺰ ‏(ﺳﻼﺡ ﺧﺎﻧﻪ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﮐﺒﻴﺮ‏) ﻣﺤﻞ ﺳﺎﺧﺖ ﻧﻴﺰﻩ

ﻧﯿﮑﺸﻬﺮ = ﻗﺼﺮ ﻗﻨﺪ

ﻫﺎﺩﯼ ﺷﻬﺮ = ﻋﻠﻤﺪﺍﺭ ﮔﺭﮔﺮ

ﻫﺸﺘﺮﻭﺩ = ﺁﺫﺭﺍﻥ

ﻫﺸﺘﭙﺮ = ﺍﻣﯿﺮﺁﺑﺎﺩ ﺩﺍﻣﻐﺎﻥ

ﻫﻤﺪﺍﻥ = ﻫﮑﻤﺘﺎﻧﻪ – ﺍﮐﺒﺎﺗﺎﻥ

ﻫﻮﯾﺰﻩ = ﺣﺬﯾﺮﻩ

ﯾﺎﺳﻮﺝ = ﺗﻞ ﺧﺴﺮﻭ

ﯾﺰﺩ = ﺍﯾﺴﺎﺗﯿﺲ،ﮔﺖ

============================

اسامی استان های قدیم ایران:

اسامی ولایات قدیم ایران طبق کتیبه‌های داریوش بزرگ (پارسی قدیم)، اوستا، نوشته مورخین، جغرافیون عهد قدیم و اسامی کنونی (پارسی جدید) آنها

============================

  • اسامی شهرهای پارسی قدیم از کتیبه‌های نقش رستم از داریوش بزرگ برداشته شده.
  • ایزیدور خاراکسی: عالم یونانی از اهل شوش بوده و کتبی راجع به جغرافیای عالم قدیم نوشته پلین اسم او را زیاد در تصنیفات خود برده کتابی که از او مانده راجع به جغرافیای پارت است. ظن قوی بر این است که عالم مذکور در قرن اول میلادی می زیسته.
  • موسی خورن: مورخ ارمنی است که تاریخ ارمنستان را نوشته و کتب او اطلاعات مفیدی راجع به جغرافیای عالم قدیم و مخصوصاً ارمنستان و ایران می‌دهد. زمان حیات او مورد اختلاف است. بعضی در قرون چهاردهم میلادی و برخی در قرن پنجم می دانند.
  • کرمان جزو فارس بوده از کتیبه داریوش نیز که اسم آن جداگانه ذکر نکرده این مطلب استنباط می‌شود ولی کرمان قدیم کوچکتر از کرمان امروزی بوده و آن را (کُرمانا) کی گفتند.
  • ماتیانا: از اسم مردمی است که استرابون
  •  استرابون ماتیانا می‌نامد و در حدود همدان و آذربایجان می زیسته‌اند.
  • کاسپین (قزوین). در زمان حکومت مادها یکی از نقاط مهم کشور بوده و دژ «ماگ بیتو» در جنوب غربی قزوین و تحت فرمان «هانا سیروکا» از امیران ماد بوده است.
  • کامبادِن: این استان از ری تا کرمانشاه امروز تطبیق می‌کند.
  • گِلان: از اسم مردمی است که به گِل‌ها موسوم بوده و سواحل جنوبی دریای خزر را اشغال کرده‌اند. ساسانیان با این‌ها و با کادوسیها که نیز در گیلان و طوالش سکنی داشتند جنگ‌های سخت نموده‌اند.

سوزیانا در زمان هخامنشیان لرستان و خوزستان را در بر می‌گرفت

============================

معنی لغوی نام شهرهای ایران

آذربایجان شرقی

اردبیل

نام این شهر از واژه اوستایی آرته یا آرتا که در پارسی امروز ارت یا ارد که به معنای مقدس می‌باشدآمده و با پسوند ویل به معنای جا و مکان آمیخته و رویهم آرتاویل به معنای جای مقدس می‌باشد.

اراک

از سده دوم اسلامی ناحیه میان همدان، ری و اصفهان، عراق نامیده می‌شد که بعدها برای تمایز با عراق عرب آن را عراق عجم نامیدند. عَراق، معرب اراک است.

اصفهان

البرز

البرز دگرگون شده واژه اوستایی هریبزر می‌باشد :هری به معنای خاک و برز به معنای بلند است. بنابرین هریبرز به معنای سرزمین مرتفع و بلند است.

ایلام

به معنی سرزمین کوهستانی

سرزمینی که اکنون استان ایلام نام دارد، بنا به اسناد تاریخی فراوان، بخش شمالی از کشور عیلام باستان بوده‌است. این کشور در حدود ۷۰۰۰ سال پیش از میلاد به وجود آمده و تا سال ۷۱۹ پیش از میلاد به زندگی خود ادامه داده‌است. در این سال، به فرمان آشور بانیپال به خاک و خون کشیده شد و منقرض گردید. از شهرهای این کشور، به اسامی «شوش» پایتخت اصلی، «ماداکتو» یا همان دره شهر استان ایلام و پایتخت تابستانی اهواز، خایدالو، ماساباتیک و کابیانه اشاره شده‌است.

در کتیبه‌های بابلی، عیلام را «آلامتو» یا «آلام» خوانده‌اند که به قولی به معنای کوهستان یا «کشور برآمدن خورشید» است. مدتی پس از فروپاسی عیلام، حوزه فرمان‌روایی آنان به دو منطقه تحت نفوذ پارس‌ها و مادها تقسیم شد. هر چند مناطق مسکونی زاگرس بخشی از امپراتوری مادها به‌شمار می‌آمده، اما درظاهرارتش هخامنشی برای عبور از زاگرس ناچار به پرداخت باج به کوه نشینان توانمند آن بوده‌است. تیمور لنگ گورکانی در کتاب منم تیمور جهانگشا اعتراف می‌کند که از مردم این سرزمین در جنگ شکست می‌خورد و ناچار از فتح آن منصرف می‌شود و به یاران خود نیز سفارش می‌کند کاری به این دیار نداشته باشند.. بنا به نوشته تاریخ نویسان یونانی، در زمان سلوکی‌ها، ساکنین زاگرس بیش تر اوقات با اقوام مهاجم و بیگانه در نبرد بوده‌اند. وجود آثار باستانی فراوانی از دوره ساسانی در استان‌های ایلام و لرستان، نشان می‌دهد که این منطقه در آن زمان بسیار آباد و با اهمیت بوده‌است. اسامی شهرهایی مانند «ماسبندان»، «مهرگان کدک»، «دارشهر»، «سیمره»، «اریوخ» و «شیروان» این نظر را تأیید می‌کند. محل دقیق برخی از این شهرها هنوز روشن نشده‌است. در اواخر دوره ساسانی، خاندان فیروزان بر این سرزمین و خوزستان حکومت داشته‌اند که آخرین آن‌ها پس از شکست در جنگ جولا به دارالخلافه اعزام شده‌است. بعد از تسخیر ایران به وسیله عرب‌های مسلمان، احتمال دارد که این ناحیه جزئی از ایالت کوفه شده و اسامی شهرهای ماسبندان، مهرگان و سیمره معرب شده باشند.

بوشهر

خراسان رضوی

خوزستان

زنجان

سمنان

مردم بومی سمنان، این نام را به صورت سِمَن تلفظ می‌کنند و به اهالی آن سِمَنی می‌گویند. معنای این واژه به درستی مشخص نیست. سمنان در گذشته تنها به شهر سمنان اطلاق می‌شد و این نام از سال ۱۳۴۰ بر روی همهٔ استان گذاشته شد و تا پیش از آن این منطقه «قومس» یا «کومش» نامیده می‌شد.

سیستان و بلوچستان

نام قدیم زاهدان دزآپ بوده و زبان پهلوی است یعنی آبی که به صورت دزدی و پنهانی بوده‌است… ایرانشهر نام قدیمش پهره یا فهرج بوده… شهر سراوان هم از زبان فارسی است… خاش هم فارسی یا پهلوی… نام قدیم چابهار مکران یا مکا از ریشه پهلوی است.

فارس

شیراز: نام شهر شیراز برگرفته از نام قلعه‌ای در اطراف شیراز کنونی در محل قصر ابونصر است. آن گونه که پیدا است در هنگام ساخت شهر نام این قلعه بر شهر شیراز نهاده شده‌است. در کاوش‌های باستان‌شناسی در تخت جمشید، به سرپرستی جورج کامرون در سال ۱۳۱۴ خورشیدی به پیدایش خشت نوشته‌هایی ایلامی انجامید که بر روی چند تای از آن‌ها به قلعه‌ای بنام «تیرازیس» یا «شیرازیس» اشاره شده‌است. همچنین مهرهایی مربوط به پایان روزگار ساسانی و آغاز اسلام، در کاخ ابونصر یافت شده‌است که حاوی نام «شیراز» می‌باشد.

ابن حَوقَل، جغرافی‌دان مسلمان سده چهارم هجری، وجه تسمیه شیراز را همانندیِ این سرزمین به اندرون شیر می‌داند؛ چرا که به قول او عموماً خواربار جاهای دیگر بدان‌جا برده می‌شد و از آن‌جا چیزی به جایی نمی‌بردند.

براساس پژوهش تدسکو شیراز به معنای مرکز انگور خوب است.

در افسانه‌ها آمده‌است که شیراز فرزند تهمورس (از پادشاهان سلسله پیشدادیان) شهر شیراز را بنیان نهاد و نام خود را بدان بخشید. به روایتی دیگر، نام این دیار، «شهرراز» بوده که به اختصار «شهراز و شیراز» گفته شده‌است.

قزوین

قزوین: در پارسی میانه کاسپین بوده‌است. کاسپی نام مردمی بوده که در این منطقه زندگی می‌کرده‌اند. قزوین به معنای سرزمین کاسپی‌هاست. (نرجه) که اصل ان کلمه «نرگه» است به معنی «محل خرامیدن اهوان وحشی» است و ریسه اوستایی دارد و هم چنین به معنی نرگاه و نور گاه هم آمده است بر گرفته از کتاب «نرجه میراث تمدن ایران زمین» تألیف کامران محمد حسینی

قم

قم واژه‌ای سکایی بوده به معنای رودخانه که امروزه در زبان‌های کردی و مازندرانی به صورت واژهٔ «چَم» باقی مانده‌است. در دوره‌های بعد از مهاجرت سکاها به کل منطقه اطلاق شده‌است. اصل آن «کُم» و «کومش» بوده که به صورت «قومس» درآمده و ابتدا به قم و سپس به کل منطقه تا سمنان اطلاق شده‌است.

کردستان

از دو بخش کرد+ستان تشکیل شده و به معنای سرزمین کردها است.

کرمان

از دو بخش کر به معنای کوه و مان به عنوان پسوند مکان تشکیل شده و به معنای سرزمین کوهستانی است.

کرمانشاه

کرمانشاه: در زبان کردی به صورت کرماشان تلفظ می‌شود و معرب آن در متون تاریخی به شکل قرمیسین و قرماسان یاد شده‌است، از نظر لغوی از کلمهٔ کرمانج به معنی کوهنشین (یا کشاورز) ریشه گرفته و با کرمانجان همریشه است. واژهٔ کرمانج به قبایل کوچنشین کرد و بعدها به دهقانان بدون زمین گفته شده‌است. کرماشان به معنای «سرزمین کرمانج‌ها» یا در واقع سرزمین کوهنشینان است.

کهگیلویه و بویراحمد

یاسوج (محلی: یاسیچ): یاسیچ که در زبان محلی مردم این منطقه گفته می‌شود به معنای محل پرورش گرد و پهلوان می‌باشد و نام کنونی آن (یاسوج) به معنی محل پرورش گل یاس می‌باشد.

گلستان

گیلان

گیلان از گیل+پسوند ان تشکیل شده و به معنای سرزمین گیل‌ها است. قوم تالش باز ماندگان همان مردم باستانی می‌باشند که در تاریخ، نام آن را کادووس وکادووش می‌یابیم

لرستان

لرستان از لُر+ستان تشکیل شده و به معنای سرزمین لُرها است.

مازندران

به معنای ماز (ماز= زنبور) در آن است. ماز نام درختی است که در مازندران به وفور دیده می‌شده. 

آمل: قدیمی‌ترین شهر استان و همچنین شمال ایران و یکی از قدیمی‌ترین شهرهای کشور ویکی از چهارده پایتخت ایران قدیم می‌باشد به گونه‌ای که به حکایت کتاب‌های تاریخی، اولین مکانی که آریایی‌ها پس از مهاجرت به ایران در آن سکونت گزیده‌اند در این منطقه بوده‌است؛ در خصوص ریشه این شهر دو روایت عمده موجود است:اولی از ریشه آمارد وهمان اقوام اولیه آریایی‌ها می‌باشد و دومی از داستان عاشقانه‌ای است که به علاقه‌مندی پادشاه بلخ به دختری به نام آمله می‌باشد که پس از پیوند زناشویی به افتخار وی شهری به همین نام در این منطقه بنیان نهاد.

مرکزی

هرمزگان

هورمزدگان از ریشه اهورامزدا است و به چم (معنی) سرزمینی که متعلق به اهورامزدا است مرکز استان هرمزگان یعنی بندرعباس به افتخار شاه عباس پس از آزاد سازی این شهر از دست پرتغالی‌ها گذاشته شده نام قبلی این شهر گامبرون بوده که به زبان پرتغالی یعنی جای که خرچنگ زیاد است و حتی در دوره عیلامی و هخامنشی به آن دفیانوس گفته می‌شده که از قدیم مرکز و شاهراهای اقتصادی ایرانه بوده

همدان

همدان از واژهٔ مادی هگمتانه به معنی محل گردهمایی گرفته شده‌است. هگمتانه به صورت هَنگمَتَنَ و اَنجمَتَنَ درآمده و در فارسی امروز به صورت دو کلمهٔ هَنگامه (ازدحام، غوغا) و انجمن (گردهمایی) درآمده‌است. در زبان کردی امروز این واژهٔ مادی به دو صورت ئه‌نگه‌مه (در کردی جنوبی به معنای ازدحام و غوغا) و ئه‌نجمه‌ن (به معنای انجمن و شورا) باقی مانده‌است.

یزد

لقب‌ها

  • ایلام:عروس زاگروس
  • شوط:شهر بن‌بست
  • مسجدسلیمان: شهر اولین‌ها، به سبب وجود اولین چاه خاورمیانه، اولین باشگاه‌های ورزشی و سایر موارد عصر جدید
  • شوشتر: پایتخت سازه های آبی ایران،
  • شیراز: پایتخت ادب و فرهنگ ایران، مدینه الشعرا
  • بابل: پایتخت بهارنارنج ایران
  • قائم‌شهر: قطب ورزش ایران
  • تبریز: شهر اولین ها، شهر بدون گدا، دروازه ایران و اروپا
  • یاسوج: پایتخت طبیعت ایران
  • اصفهان: شهر شهیدان، نصف جهان، شهر گنبدهای فیروزه ای، پایتخت سنگ، پایتخت صنایع دستی جهان
  • کرج: ایران کوچک
  • لالجین: پایتخت سفال و سرامیک ایران
  • مشهدپایتخت معنوی ایران
  • نیشابور: ابرشهر، دمشق کوچک، پایدارترین شهر ایران، شهر فیروزه
  • سبزوار: دارالشیعه، دیار سربداران، پایتخت نثر فارسی، پایتخت اولین حکومت شیعه اثنی عشری در ایران، مهد هندبال ایران، شهر دیرینه‌های پایدار و دانشوران بیدار
  • جغتای: باغشهر زندگی
  • بردسکن: شهر سرافرازان، شهر میوه های بهشتی
  • کاشمر: شهر زیارت و سیاحت، پایتخت کشمش ایران
  • داورزن: میقات الرضا، دیار شریعتی معلم شهید انقلاب
  • جوین: خطه مشاهیر
  • خلیل آباد: دیار تاکستانهای سرسبز
  • خوشاب: شهر دستکندهای کهن
  • بجستان: شهر انار
  • همدان: پایتخت تاریخ و تمدن ایران سرزمین آب و لنج‌ها، سرزمین ماهیان و شهر همزیستی انسان و دریا
  • تویسرکان: بهشت غرب ایران، شهر گردو
  • بروجرد: شهر فرزانگان، دارالسرور، پاریس کوچک ایران
  • میمه: شهر می ناب و انگور
  • کاشان: دارالمومنین، شهر گل و گلاب
  • گرگان: شهرطلای سفید
  • ورزنه: شهر فرشته‌ها، شهر کبوتران سفید
  • لواسان: بورلی هیلز ایران، سوئیس ایران
  • یزد: دارالعباد، دارالاسلام، شهر بادگیرها، شهر دوچرخه‌ها، شهر قنات و قنوت و قناعت
  • دزفول: موزه آجری ایران
  • هرمز: جزیره رنگین کمان
  • محلات: هلند ایران
  • فریدون‌شهر: سوئیس ایران
  • مراغه: پایتخت نجوم ایران
  • نجف‌اباد: شهر شهادت
  • لرستان: سرزمین گیسوان آبی، آبشارها
  • گرمسار: جزیره اقوام، شهر خورشید تابان
  • کلیبر: سرزمین صخره‌ها
  • قشم: سرزمین عجایب هفتگانه
  • دلیجان: شهر ایزوگام
  • کیش: مروارید خلیج فارس، نگین خلیج فارس
  • کوهرنگ: شهر برف و بوران
  • قزوین: پایتخت خوشنویسی ایران
  • فیروزه: استانبول کوچک
  • جیرفت: هندوستان کوچک
  • اردستان: یونان کوچک، نگین کویر ایران، شهر گفتگو و لبخند
  • آبادان: برزیل ایران
  • بلداجی: شهر گز
  • رشت: شهر باران
  • لاهیجان: عروس گیلان
  • انزلی: شهر فوتبال، ماهی
  • فومن: شهر مجسمه‌ها
  • هشت‌پر: شهر گیلاس، کیوی
  • پارس ‌آباد: مهد کشاورزی
  • شهرکرد: بام ایران
  • بندرعباس: پایتخت حمل و نقل
  • کرمان: دیار کریمان، بهشت معادن
  • اراک: پایتخت صنعتی ایران
  • خمینی‌شهر: حسینیه ایران
  • رامسر: عروس شهرهای ایران / مورد اختلاف: این لقب به بوکان نیز داده شده‌است
  • اردبیل: دار الارشاد
  • ابرکوه:ایران کوچک(به دلیل وجود اکثراقوام ایرانی در این شهر)

معناهای اشتباه

  • الشَّیراز: یک اسم در زبانِ عربی کهن است و معنای آن «سر شیر (خوراکی)» است. این معنا پیوندی به معنای شهر شیراز ندارد.
  • اراک: در زبانِ عربی یک فعلِ است و معنای آن «تو را می‌بینم» است. این معنا پیوندی به معنای شهر اراک ندارد.
  • بیرجند: اگر بئر جند گفته شود در زبانِ عربی یک ترکیبِ دو واژهٔ «بئر» و «جُند» است و مفهومی خاص نداردو پیوندی به معنای شهر بیرجند ندارد.
  • قُم: در زبانِ عربی یک فعلِ امری است و معنای آن «برخیز، بلند شو» است. این معنا پیوندی به معنای شهر قم ندارد.
  • کرمانشاه: به معنای شاهِ کرمان نیست. این واژه به اشتباه به لقبِ بهرام چهارم که حاکم کرمان بوده‌است ربط داده می‌شود، اما ربطی به آن ندارد.
  • نَیسافور: یک اسم در زبانِ عربی کهن است و معنای آن «سایه انداز، سایه بان» است. این معنا پیوندی به معنای شهر نیشابور ندارد.
  • شَوْط: به یک دور گردیدن گرد کعبه یا رفتن از صفا به مروه و بالعکس اطلاق می‌شود؛ شوط در لغت به معنای یک بار حرکت از مبدئی به مقصدی است. این معنا هیچ پیوندی به شهر شوط ندارد.

جولکی

جوبی پرآب دارای بیشه ای سبز برای پرندگان و انسان‌ها جو (ژوی) همان جوی آب است و لک پسوندی به معادل یک هزار بوده و جولک جایی که برای استفاده از آب ژوی باید یک هزار از واحد پول مردم آن منطقه پرداخت کرد! پسوند لک بیشتر در مبادلات مالی استفاده می‌شده! در بعضی روایات به خزانه دارها لک اشاره می‌شده‌است می‌شود گفت لک‌ها مأمور امور دارایی و خزانه داری بوده‌اند!

منابع

  1.  محمد مهریار، فرهنگ جامع نام‌ها و آبادی‌های کهن اصفهان، ص۳۹۶ ،۳۹۷، ۳۹۸.
  2.  http://www.javanpress.ir/آقاي-استاندار-؛-پيرانشهر-را-به-منطقه-آز/
  3.  ویکی سمنان: وجه تسمیۀ «سمنان»؛ بازدید در ۲ آبان ۱۳۹۶.
  4. ذیل نام هر شهر در لغت‌نامهٔ دهخدا 

شهرهای ایران بر پایه استان 

1396/06/23         

برگرفته از سایت ویکی پدیا

=======================================

اسامی باستانی روزهای هفته در ایران

6 پاسخ

  1. سلام
    بنام خداوند جان وتوان خودای مهرومحبان جهان
    درخاک ایران زمین بودند دشمنان عراقی درکمین
    همه پهلوانان ایران در جنگ شدند با عرب بادیه نشین
    به نام خداوند جان وتوان که روحی داده دروجودمان
    دلیران وشیران ایران زمین دفاع کردند از ایران زمین

    خلق همه خودایند وپروردگار هر کس که پدر شد در روزگار
    بجز ایران در جهان خودای نبود در زمان
    ملک و سلطنت خودایمان درایران زمین بود پنهان
    خودا آفرینش آفریدگارجهان الاهی موجود وجود پنهان

    شاعر عرفانی ونویسنده کتابهای تجدید حیات زمین و سرنوشت زمینیان در روز حادثه برخورد خورشید باستارگان کهکشان وعلت مرگ آبزیان در سواحل اقیانوسها وعلت نفت در سه هزارمتر زیر زمین از اجساد ماهی ها ونویسنده دین وآئین کلام خودای پیامبران ایران زمین اولین ادیان جهان در ایران زمین شکل گرفت قرآن کلام خلافای اعراب یا رسولان عرب چرا در قرآن سوره محمد ص نیم صفحه بیشتر نیست رسم پیامبری قانون دین وادیان کهن جهان خورشید ستاره ای که صدها ستاره را بلعیده علت گردش سریع مشتری ، مشتری سریعترین گردش را به دور خود دارد از دانش پژهان خواهشمندم برای چاپ کتابهایی که اسم انهارا گفتم به بنده کمک ویاری برسانند تا آنهارا به نشر وچاپ و ظهور برسانم خودا در همه مراحل زندگی نگهدار شما عزیزان باشد دکتر ودانشمند وپژوهشگر سازمان پژوهشهای علمی صنعتی ایران در سال ۱۳۶۹ خواهشمندم به بنده کمک کنید تا کتابهایم را چاپ وانتشار کنم کسانی که ناشر نجوم باشند بنده با انها در چاپ کتابهایم سهیم میکنم انهارا با تشکر از شما خواننده عزیز وگرامی شمارا به خودای بزرگ می سپارم منتظر پیام شما هستم برای همکاری در نشر کشفی در در نجوم کردم . ۰۹۳۳۲۱۹۷۶۴۶ تهران رودهن خیابان گلستان پلاک ۲۸ آقاکثیری شاعر ونویسنده کتابهای نجوم وستاره شناسی وادیان ایران زمین .

    1. جناب آقای آقاکثیری، از آن جائی که کتاب های منتشره بنده بیشتر مربوط به زبان سمنانی است، لذا هر ناشری چاپ کتابهای اختصاص به یک منطقه را چاپ نمی کنند. ناشرین به فکر برگشت پول و سودشان هستند و بنده در فکر گسترش زبانم. به همین دلیل کتابها م را ناشر سمنانی چاپ کرده و این ناشر هم به جز کتاب های مربوط به زبان سمنانی، کتاب دیگری چاپ نمی کند. متاسفم که در این مورد هم نتوانستم کمکی بکنم. پاینده و سلامت باشید.

  2. سلام
    درود برمردانی چون شما ایرانیان وطن پرست همیشه دردفاع بودند دلاوراران و ارتشیان خداشناس
    چند بیتی را من نوشتم همینطوری فعل وداعه در زمان کوتاه اگر جالب نبود آن اشعار قبلی شما میتوانید با صلیقه خودتان بعضی کلامات و وژه ها را تعغیر دهید یا جابجا کنید اگر کسی شعر خواست در مناسبتی یا موضوعی بنده میتوانم برایان در کوتاه ترین مدت ارسال کنم درباب هر موضوعی که سفارش بدهید
    بنده شاعر ونویسنده وستاره شناس هستم ودکترای ادیان دارم ونظریه پرداز هستم و علاقه زیادی به شما پیدا کردم به شخصیت ادبی وهنری ووطن دوستی تان و از اینکه با شخصیت شما وروحیات وذوق هنری شما وآثاری که در این سایت گذاشتید خوشنود هستم خیلی ممنون وسپاسگذارم من چندتا قصیده وسروده دارم که در مورد معرفی پیامبران ایران هست واینکه ایران سرزمین ادیان کهن جهان و مرکز تمدن وتکامل بوده وفرهنگ وزبان ودر این دیدگاه آنهارا برای شما می فرستم شاید دوست داشته باشید امیدوارم از آنها بحرهمندشوید.
    پیامبر
    نام نشان خدای ایران در خاور میانه —— نشان خدای ایزد یزدان میانه ایرانیانه——
    ایران زمین بود ادیان خدایی ——- فروهر پیامبر ایران باشهرت جهانی ——
    مهد تمدن آئین ایران در زمانه ——- دین کلامی دارد کتیبه کلام جاودانه ——
    دین کلامی کتیبه ای در کوهسارداره——- بهترین نامهای خداوند در ایران ماندگاره ——-
    همیشه در دفاع آماده ایران زمینیان ——–دلاوران ایران مردانه جنگیدند با دشمنان ——-
    اولین پادشاهان دلاور جهان کورش زمانه ———- شاهنشاهان پیامبران آریایی در خاورمیانه ——
    این سروده وقصیده وغزل را بنده در یک نیمروز سرودم وچهارساعت وقت برد وبعد به پسرعمه ام صالح خوشی نشان دادم گفتم عجیب هست این سروده از اول جمله ها تا پاین که عمودی از اول مصراع ها یک کلام یک کلام تا پایین متن کلامی برداریم یک جمله ساخته میشود یک بیت دوازده کلمه ای بدین معنی ——-
    نام ایران مهد دین همیشه اولین ——— نشان فروهر دین بهترین دلاوران شاهنشاهان ——
    بعد پسرعمه ام به بنده گفت این سروده خیلی عجیب هست اگر ضربدری واریب و چندتا چندتا وچهارتا چهارتا وکامل شش تا شش تا کلام از مصراع های اخر هم کلام برداری وماپیچ و زیک زال باز هم کلامات را تا پایین این شش بیت کلام برداری سی جمله در می آید وهمه جمله ها باز معنی دارد و گفت این همینطوری نبوده خداوند این سروده را در زهن تو که در خواب وآرامش نیمه شب بودی در زهنت چندین بار زمزمه کرده بصورت الهام و ممکن هست چند هفته زمان برده اما حالا شما آن را که در حافظه ات بوده با الهام خداوند باز به تو یادآوری کرده و تو فکر میکنی این زهنیت خودت بوده آخه مگه میشه کسی در چهارساعت چنین سروده ای بگوید که از شش بیت سی بیت با محتوا وپر معنی ساخته شود خداوند نگهدار شما باشد همه جا ——
    درجهان خدایی هست بی همتا ——- خداشناس خدارا می بیند همه جا

    1. درود بر شما، خیلی دلم می خواست که می توانستم شعر بسُرایم، ولی به شعر علاقه دارم و به قول شاعرِ این بیت:
      شاعر نییَم و شعر ندانم که چه باشد
      من مرثیه خوانِ دلِ دیوانه خویشم
      چون سواد شاعری ندارم، بنا بر این نمی توانم معنای شعر را در هر زمینه ای که باشد درک کنم. در این مورد هم باید اظهار تاسف بکنم. سلامت و پاینده باشید

  3. عبدالحمید مژده پور ۱۷ آذر ۱۴۰۲
    عبدالحمید مژده پور ۱۷ آذر ۱۴۰۲
    سلام ضمن تقدیر از کلیه بزرگوارانی در مورد تهیه و تدوین اسامی قدیم‌شهرهای ایران زحمت کشیده و این گنجینه بی بدیل را آماده نموده اند به همه بزرگواران باید بگویم شهرستان ابرکوه و یا ابرقوه در استان یزد نیز به اسامی اضافه نمایید البته نام قدیمی در شاهنامه فردوسی برکوه ویا برقوه و آبان بوده است

    1. درود بر شما و با سپاس از توجهتان، حق با جنابعالیست، می بایست نام قدیم شهرستان ابرکوه یا ابرقو را هم می نوشتم. خودم در تغییرات مطالب سایت چندان تبحری ندارم، باید به مدیری که سایت را حمایت می کند اطلاع بدهم تا این نام قدیمی هم اضافه بشود. با سپاس مجدد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو

آثار و تألیفات

مطالب دیگر

سرگذشت نفت خوریان سمنان

سرگذشت نفت خوریان سمنان

   مولف در مقدمه این کتاب می نویسد: بهره برداری و استخراج نفت در ایران، داستانی گسترده و طولانی دارد که گستردگی آن تقریبا پهنای

تاریخ راه آهن استان سمنان

تاریخ راه آهن استان سمنان

   مولف علاقمند به کارهای پژوهشی است که کسی تاکنون به سراغ آنها نرفته است. وی در پیشگفتار این کتاب(تاریخ راه آهن سمنان) چنین می

گنجینه ای از مثل های گویش سمنانی

بخش ششم از ن  تا  ی (پایانی) 

مثل هائی با اولین حرف( ن  n )   & : نٍدٍرد‌يُن اي جوُر، دٍرد‌يُن هٍزار جور گٍرٍفتاري‌يَه. nεdεrdiyon i jur- dεrdiyon hεzâr jur gεrεftâriya .

گنجینه ای از مثل های گویش سمنانی

بخش پنجم از  گ  تا  م

مثل هائی با اولین حرف( گ  g ) &: گاپاسٍكَه مٍمُنِه، نه بويي دارِه نَه دَم.  gâpâsεka mεmone – na boyi dâre na dam.                                   =

ارسال پیام