از شُرشُر باران نترس، از نم‌نم باران بترس

از شُرشُر باران نترس، از نم‌نم باران بترس

#از-شُرشُر-باران-نترس-از-نم‌نم-باران-بترس

& : شُرشُری وارشی پی نَترسا، نُم نُمی وارشی پی بَترس.

šoršorivârεši pi natεrsâ. nomnomivârεši pi batεrs.

: از شُرشُر باران نترس، از نم نم باران بترس.

: این مثل را در مقام آگاهی به کسی می‌گویند که از دست دوست صادقی که عصبانی بوده و بر سرش داد و فریاد کرده و او از دست دوستش به دوست مشترکشان گله کرده باشد. دوستش هم در پاسخ مثل فوق را برایش بیان می‌کند.

تفسیر مثل:

خانه‌های قدیمی که خشت و گلی، سقف اتاق‌ها تیر چوبی بود. در بعضی از خانه‌ها از داخل لَمِه‌کوبی شده بود که تیرهای چوبی پیدا نباشند و پشت بام هم گاهگلی بود. شُرشُر بارانِ زمستان، آنچنان خسارتی به گاهگل پشت بام وارد نمی‌کرد، ممکن بود لایه بسیار نازکی از کاهگل به همراه باران شسته و از طریق ناودان به حیاط خانه یا به کوچه بریزد. ولی نم‌نمِ باران بسیار زیان‌آور بود. چون به مرور که می‌بارید، به خورد کاهگل می‌رفت که اگر بارشِ نم‌نمِ باران ادامه می‌یافت، سقف خانه‌های قدیمی، به یکباره فرو می‌ریخت که خسارت زیادی به بار می‌آورد.

در این مثل، دوستانی که به هنگام ناراحتی، دلخوری خود را حتّی با سر و صدا ابراز می‌دارند، به شُرشُرِ باران تشبیه شده‌اند. اینگونه دوستان همانی هستند که در حضور شما نشان می‌دهند و جای دیگر گِله‌ای هم نمی‌کنند. اینان را  به شُرشُرِ باران تشبیه می‌کنند که  مسلماً ضررشان بسیار کمتر از نم نمِ باران است.

امّا، نم‌نمِ باران به افرادی که به ظاهر دوست ولی مرموزند، در حضور ارادتمندی خود را نشان می‌دهند و در پشتِ سر، همه جا بدگویی می‌کنند، تشبیه شده‌اند که آرام آرام خانه براندازند.

به همین دلیل است که در فارسی گفته شده است:

: از آن نترس که های و هویی دارد، از آن بترس که سر به تویی دارد.

==============================

  • از شُرشُر باران نترس، از نم‌نم باران بترس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو

آثار و تألیفات

مطالب دیگر

سرگذشت نفت خوریان سمنان

سرگذشت نفت خوریان سمنان

   مولف در مقدمه این کتاب می نویسد: بهره برداری و استخراج نفت در ایران، داستانی گسترده و طولانی دارد که گستردگی آن تقریبا پهنای

تاریخ راه آهن استان سمنان

تاریخ راه آهن استان سمنان

   مولف علاقمند به کارهای پژوهشی است که کسی تاکنون به سراغ آنها نرفته است. وی در پیشگفتار این کتاب(تاریخ راه آهن سمنان) چنین می

گنجینه ای از مثل های گویش سمنانی

بخش ششم از ن  تا  ی (پایانی) 

مثل هائی با اولین حرف( ن  n )   & : نٍدٍرد‌يُن اي جوُر، دٍرد‌يُن هٍزار جور گٍرٍفتاري‌يَه. nεdεrdiyon i jur- dεrdiyon hεzâr jur gεrεftâriya .

گنجینه ای از مثل های گویش سمنانی

بخش پنجم از  گ  تا  م

مثل هائی با اولین حرف( گ  g ) &: گاپاسٍكَه مٍمُنِه، نه بويي دارِه نَه دَم.  gâpâsεka mεmone – na boyi dâre na dam.                                   =

ارسال پیام