وفای سگ به زبان فارسی


شخصی اسبی داشت و سگی، به هر کجا که می‌خواست برود سوار بر اسب می‌شد و سگ به‌ دنبال اسب می‌دوید. روزی این شخص سوار بر اسب به شهر می‌رفت و مثل همیشه سگش به دنبال اسب می‌دوید. در میانه راه ناگهان سگ به جلوی اسب دوید و پارس کرد و نمی‌گذاشت که اسب برود. صاحب اسب، اسب را تندتر راند، ولی سگ ول کن نبود و مدام جلوی اسب می‌آمد و پارس‌کنان مانع از پیش رفتن اسب می‌شد. صاحب سگ فکر کرد که شاید سگش مرضِ هاری گرفته است، به همین دلیل تفنگش را در آورد و به طرف سگ شلیک کرد، سگ زخمی شد و به رفتن ادامه نداد و برگشت. اسب به راه خود ادامه داد، سوار خواست از خورجین اسب چیزی
بردارد. وقتی دستش را به پشت سرش برد خورجین را پیدا نکرد. متوجه شد که خورجین اسب بین را افتاده است. لذا برگشت تا خورجین را پیدا کند. به محلی رسید که خورجین افتاده بود. صاحب سگ مشاهده کرد که سگ زخمی خورجین را بغل کرده و روی آن مرده است. صاحب سگ تازه متوجه شد که سگ با پارس کردن و جلوی اسب را گرفتن، قصد داشته تا صاحبش را متوجه افتان خورجینش کند. اینجا بود که صاحب سگ گفت: درست گفته‌اند که وفای سگ بیشتر از آدمیزاد است.
================================================

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو

آثار و تألیفات

مطالب دیگر

سرگذشت نفت خوریان سمنان

سرگذشت نفت خوریان سمنان

   مولف در مقدمه این کتاب می نویسد: بهره برداری و استخراج نفت در ایران، داستانی گسترده و طولانی دارد که گستردگی آن تقریبا پهنای

تاریخ راه آهن استان سمنان

تاریخ راه آهن استان سمنان

   مولف علاقمند به کارهای پژوهشی است که کسی تاکنون به سراغ آنها نرفته است. وی در پیشگفتار این کتاب(تاریخ راه آهن سمنان) چنین می

گنجینه ای از مثل های گویش سمنانی

بخش ششم از ن  تا  ی (پایانی) 

مثل هائی با اولین حرف( ن  n )   & : نٍدٍرد‌يُن اي جوُر، دٍرد‌يُن هٍزار جور گٍرٍفتاري‌يَه. nεdεrdiyon i jur- dεrdiyon hεzâr jur gεrεftâriya .

گنجینه ای از مثل های گویش سمنانی

بخش پنجم از  گ  تا  م

مثل هائی با اولین حرف( گ  g ) &: گاپاسٍكَه مٍمُنِه، نه بويي دارِه نَه دَم.  gâpâsεka mεmone – na boyi dâre na dam.                                   =

ارسال پیام