کدام یک گناهکارتریم؟

   روزی دو جوان که با یکدیگر دوست بودند، از هر دری سخن می‌گفتند. موضوع بر سرِ گناه کردن کشیده شد، یکی از آنان معتقد بود که تاکنون کناه بزرگی مرتکب نشده، اگر هم گناهی مرتکب شده باشد، آنچنان قابل توجه نیست که بخواهد به خاطر آنها نگران عقوبتشان باشد. ولی دیگری می‌گفت به خاطر دارم که دو سه گناه کرده‌ام و می‌ترسم به خاطر آن گناهان، عقوبت بشوم.

   بحث آنها بالا گرفت و تصمیم گرفتند برای حلِّ این معضل که کدامشاه گناهکارترند، به عارفی مراجعه کنند. به نزد عارفی رفتند و نظرات خود را بیان داشتند و از وی خواستند تا فتوا بدهد که کدامشان گناهکارترند.

   عارف به آنها گفت، هردویِ شما به بیابانی مراجعه کرده، شما که معتقدید چند گناه گوچک کرده‌اید، به تعداد گناهانت چند ریگ کوچک از آنجا بردار و شما که معتقدید چند گناه بزرگ کرده‌اید به همان تعداد قلوه سنگ‌های متوسطی بردار و به نزد من برگردید.

   آنها اینچنین کردند و به نزد عارف برگشتند. عارف به آنها گفت حالا به همان بیابان برگردید و شما که چند ریگ از زمین آنجا برداشته‌اید، ریگ‌ها را سرِ جای خود بگذارید و شما هم که چند قلوه سنگ برداشته‌اید، قلوه سنگ‌ها را سرِ جای خودشان قرار بدهید و تأکید کرد که سعی کنید آنچه را که برداشته‌اید دقیقاً سرِ جای خود بگذارید.

   آن دو جوان به همان بیابان برگشتند، آن که چند قلوه سنگ از کناره نهر آبی برداشته بود، سنگ‌ها را دقیقاً سرِجای خودشان گذاشت و آن که چند ریگ کوچک برداشته بود و جای آنها را نمی‌دانست و نتوانست ریگ‌ها را سرِ جای آنها بگذارد. در نتیجه هردو به نزد عارف برگشتند، منتها یکی با دست خالی و دیگری با دست پر از ریگ.

   عارف به آنها گفت: تو که نتوانستی ریگ‌هائی را که برداشته‌ای سرِجای خودشان بگذاری، گناهکارتری. چون تصور می‌کنی که چند گناه کوچک انجام داده‌ای و جای گناهانت را هم نمی‌دانی، پس بازهم مرتکب گناه خواهی شد و تو که جای گناهان خودت را میدانی و همیشه به خاطرداری تلاش خواهی کرد که دیگر مرتکب گناه نشوی.

   آیا ما جای گناهانمان را می‌دانیم که تلاش کنیم دیگر مرتکب گناه نشویم؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو

آثار و تألیفات

مطالب دیگر

سرگذشت نفت خوریان سمنان

سرگذشت نفت خوریان سمنان

   مولف در مقدمه این کتاب می نویسد: بهره برداری و استخراج نفت در ایران، داستانی گسترده و طولانی دارد که گستردگی آن تقریبا پهنای

تاریخ راه آهن استان سمنان

تاریخ راه آهن استان سمنان

   مولف علاقمند به کارهای پژوهشی است که کسی تاکنون به سراغ آنها نرفته است. وی در پیشگفتار این کتاب(تاریخ راه آهن سمنان) چنین می

گنجینه ای از مثل های گویش سمنانی

بخش ششم از ن  تا  ی (پایانی) 

مثل هائی با اولین حرف( ن  n )   & : نٍدٍرد‌يُن اي جوُر، دٍرد‌يُن هٍزار جور گٍرٍفتاري‌يَه. nεdεrdiyon i jur- dεrdiyon hεzâr jur gεrεftâriya .

گنجینه ای از مثل های گویش سمنانی

بخش پنجم از  گ  تا  م

مثل هائی با اولین حرف( گ  g ) &: گاپاسٍكَه مٍمُنِه، نه بويي دارِه نَه دَم.  gâpâsεka mεmone – na boyi dâre na dam.                                   =

ارسال پیام