متن مصاحبه فصلنامه فرهنگ مردم با ذبیح‌الله وزیری

متن مصاحبه روز سه‌­شنبه  02/ 03/ 1391 که به مناسبت چاپ کتاب «گنجینه‌­ای از مثل­‌های گویش سمنانی» توسط آقایان دکتر حسن ذوالفقاری استاد دانشکده تربیت معلم و سید احمد وکیلیان مدیر مسئول و سردبیر فصلنامه فرهنگ مردم با اینجانب انجام و در صفحات 214 تا 222 فصلنامه شماره 41 بهار 1391 به چاپ رسیده است .

آقای وکیلیان : آقای وزیری ، خیلی ممنون از این که یک چنین کار بایسته و ضروری را انجام داده‌­اید، امیدواریم که این کار شما، درمورد ضرب‌المثل­ها، اصطلاحات و کنایات سمنانی سرمشقی بشود برای دیگر علاقمندان عزیزی که در استان­ها، شهرها و روستاها که گویش‌هایی غیر از فارسی دارند، بتوانند این کار را مثل شما ادامه بدهند. مسلماً این کار محسناتی را در بر خواهد داشت، یکی این که مجموعهِ این ضرب‌المثل‌ها که بسیار ارزشمند هستند و درگوشه‌گوشه شهرها و روستاها پراکنده‌­اند توسط پژوهشگران همان شهرها و روستاها جمع‌آوری و از اضمحلال آنها جلوگیری می‌­شود و این موضوع سبب می­شود که کویش‌هایی که دارند منقرض و به نابودی کشیده می‌شوند بتوانند نفسی تازه کرده و به حیات خودشان ادامه بدهند. می‌خواهیم بدانیم که شما از چه زمانی و در چه سنّی به این کار علاقمند شدید و به جمع‌­آوری مثل­های کویش سمنانی پرداختید؟

وزیری: در پیشگفتار کتاب «گنجینه­‌ای از مثل­های گویش سمنانی» در این­‌مورد به‌­طور مفصل توضیح داده‌­ام ، ولی اختصاراً به عرضتان می‌­رسانم که: وقتی به صحبت­های مردم کوچه و بازار توجه می­کردم، متوجه می­شدم که در متن صحبت­هایشان از جملاتی استفاده می­کنند که دارای معانی بسیاری است و گاهی به منظور اثبات حرف و یا عمل خودشان به این جملات کوتاه استناد می­کنند. از آن­جایی که این جملات کوتاه برایم جالب بودند لذا تصمیم گرفتم که به جمع­‌آوری آنها بپردازم. از فروردین­‌ماه سال 1342 و در سن بیست و یک سالگی به­‌صورت تفننی به این کار پرداختم، بعد از مدتی متوجه شدم که تعداد زیادی از مثل­ها، اصطلاحات و کنایات جمع آوری شده، هرچه به تعداد این مثل­ها افزوده می­شد، متقابلاً به علاقه من هم برای جمع‌­آوری سایر مثل­ها بیشتر می­شد. وقتی پدرم «مرحوم عبدالعلی وزیری» متوجه کارم شدند، ضمن تشویقم سعی می­کردند که در صحبت­های خودشان از مثل­ها و اصطلاحات استفاده کنند تا من هم آنها را یادداشت کنم. در این ره­گذر تصمیم گرفتم به هر بهانه‌­ای با پیرمردان و پیرزنان فامیل که سوادی هم نداشتند به گفتگو بنشینم و از لابلای صحبتشان ، مثل­‌ها را یادداشت کنم. این کار به مردم کوچه و بازار نیز کشیده شد. بدین­ ترتیب تعداد زیادی ضرب‌المثل جمع‌­آوری شد.

وکیلیان: آقای وزیری، همان­طوری که می­دانید درمورد گویش سمنانی آقای کریستین سن و آقای دکتر منوچهر ستوده کار کرده‌ا­ند ، آقای دکتر ستوده در مورد ضرب‌المثل‌های سمنانی کتابی هم منتشر کرده‌­اند‌، شما چه ضرورتی دیدید که بعد از آنها به این کار پرداختید؟   

وزیری : از بین دانشمندان خارجی که تاکنون به پژوهش درگویش سمنانی پرداخته‌­اند، آرتور کریستین سن، شرق شناس دانمارکی و ژرژ مرگن اشتیرنه زبان شناس نروژی، جایگاه ویژه‌­ای دارند. آنها گوشه‌­های بسیار کوچکی از این گویش را بررسی و مطالب جالبی نوشته­‌اند، همچنین آقای دکتر منوچهر ستود اولین ایرانیِ غیر بومی بودند که به جمع‌آوری واژه‌­ها و ضرب‌المثل­های سمنانی پرداخته و دو جلد کتاب به نام «فرهنگ سمنانی» به چاپ رسانده‌­­اند . یکی از این کتاب­ها درمورد واژه‌­های سمنانی، سرخه­ای، لاسگردی، سنگسری و شهمیرزادی که توسط انتشارات دانشگاه تهران در سال 1342 به چاپ رسید و دیگری درمورد امثال و اصطلاحات و اشعار سمنانی که توسط مرکز مردم‌شناسی وزارت فرهنگ و هنر در تابستان سال 1356 چاپ و منتشر شد. قبل از چاپ کتاب مثل­ها و اصطلاحات، همه ضرب‌المثل­هایی را که تا آن تاریخ جمع‌­آوری کرده بودم در اختیار ایشان قرار دادم و در ویراستاری همه مثل­‌ها با ایشان همکاری نموده که در مقدمه کتاب به این موضوع اشاره کرده‌اند. از آن­جایی که مثل­ها هیچ­گاه پایانی ندارند، بعد از چاپ کتاب باز هم به کار جمع‌­آوری آنها ادامه دادم  و به بیش از آنچه که قبلاً دسترسی پیدا کرده بودم، دسترسی پیدا کردم لذا تصمیم گرفتم که رأساً اقدام به چاپ کتابی اقدام کنم که در برگیرنده همة ضرب‌المثل‌هایی باشد که تاکنون در این زمینه به چاپ رسیده‌اند . لذا با راهنمایی جناب آقای دکتر منوچهر ستوده به این کار پرداختم.   

وکیلیان: از نظر کمّی شما این کار را کردید، آیا از نظر کیفی هم مِثلِ کتاب آقای دکتر ستوده است یا تفاوت­هایی هم دارد؟

وزیری: بخشی از کار کتاب مشابه کار کتاب آقای دکتر ستوده است و بخش عمده‌­ای از آن با سایر کتاب­‌های مشابه تفاوت­های کلّی دارد.

وکیلیان: آقای دکتر ذوالفقاری درمورد مطالب تخصصی شما اظهار نظر بفرمایید.

وزیری: همان­طوری که عرض کردم، مطالب این کتاب دارای ویژگی­های خاصی است. علاوه بر ترجمه و تفسیر و مشخص نمودن کاربرد هریک از مثل­ها، مثل­های مترادف، متضاد و روایت­های دیگر هر مثل را نیز نوشتم. در حالی که مشغول جمع‌­آوری مثل­های سمنانی بودم، به مثل­های رایج در زبان فارسی و گویش‌های ایرانی و خارجی نیز علاقه‌مند شدم و پس از مطالعه آنچه که در اختیارم بود، دریافتم که شباهت­های جالبی بین مفهوم مثل­های سمنانی و مثل­های سایر گویش­ها وجود دارد لذا هریک از مثل­های مشابه را با ذکر مأخذ، درکنار مثل سمنانی قرار دادم. از آن­جایی که در این ره­گذر به ریشه تاریخی و شأن نزول بعضی از مثل­ها دسترسی پیدا کردم، آنها را هم در زیر مثلِ مربوطه نوشتم و برای آن که مطالب کتاب یک­نواخت نباشد گاهی لطیفه‌­ای هم چاشنی کار کردم و در زیرِ مثلی که لطیفه مورد نظر به آن مربوط می­شود نوشته‌­ام . یکی دیگر از کارهایی که در این مجموعه انجام شده، جمع‌­آوری دعاها، نفرین­ها، تهدیدها، تحقیرها و شوخی‌­هاست که هر کدام از آنها به­‌طور جداگانه نوشته شده‌­اند.

می‌­توان گفت که مطالب این کتاب، مجموعه­‌ایست از مثل­هایی که تاکنون توسط دوستان و همشهریان عزیز به چاپ رسیده بعلاوه مثل­‌هایی که در مجموعه دست­نویس خودم داشتم و همان­طوری که در مقدمه کتاب به آن اشاره شده به منظور حفظ امانت و قدردانی از زحمات مؤلفین محترم، برای هر کتابی که مثلی از آن استخراج شده علامتی در نظرگرفته و در ابتدای مثل، آن علامت گذاشته شده است .

دکتر ذوالفقاری: من در ابتدا باید از زحمتی که آقای وزیری در این چند دهه، از سال 1342 تاکنون که سال 1391 است برای جمع‌­آوری مطالب این کتاب کشیده‌اند تشکر بکنم و بگویم که دست مریزاد، من اقلاً هفت، هشت سالی هست که با کارشان و فعالیتشان در این زمینه آشنایی دارم و از این که توانسته‌­اند با همه مشکلاتی که در این مورد وجود دارد مطالبشان را با این حجم و با توضیحات مفصلی که دادند در دو جلد ارائه بدهند جای بسی تحسین و تشکر دارد و می­شود گفت که چنین کاری تاکنون انجام نشده و این کار خشتی است که بر بنایِ فرهنگ عامیانه ما افزوده شده است. این کتاب نسبت به کتاب­های مشابه خودش در زمینه ضرب‌المثل چند گام جلوتر است. ما شاهد هستیم که در بعضی از کتاب‌ها حتی بدیهی‌­ترین نکته‌­های علمی را رعایت نمی­کنند، یعنی آوانگاری، که ایشان این نکته را رعایت کرده‌­اند. سبک آوانگاشت ضرب‌المثل­ها دقیقاً منطبق است با سبک گویش سمنانی. بعضی از محققینِ ما متاسفانه قصه­‌هایی را که جمع‌­آوری می­کنند، به زبان فارسی معیار تبدیل می­کنند و بدترین کار را می­کنند، قصه را منتقل کرده‌­اند، ولی در انتقال گویش موفق نبوده‌­اند، آنچه که برای ما مهم است، انتقال آن گویش یا زبان است که با آوانگاری صحیح انجام می­شود که در این کتاب اینکار انجام شده و به خوبی هم انجام شده گرچه ممکن است که اختلافات کوچکی در آوانگاری باشد که آن­هم سلیقه‌­ایست . نکته دوم توضیحاتی است که ایشان برای مثل­ها می­‌دهند که بسیار روشنگرانه است چون ممکن است گویشوران امروز ولو این که سمنانی هم باشند موضوع مثل را فراموش کرده باشند، بسیاری از این مثل­ها مسائل فرهنگی را در خود دارند که نسل جدید از آن آگاهی ندارد، که با این توضیح رفع اشکال شده است. با توجه به این­که ایشان به ریشه تاریخی بعضی مثل­ها مخصوصاً مثل­های سمنانی هم اشاره کرده‌­اند که این کار هویت مثل­های سمنانی را بیشتر نشان می­دهد و همین کار بر غنای آن می‌­افزاید. یکی دیگر از نکات مهم این است که به کاربرد مثل‌ها هم اشاره کرده‌­اند. کاربرد مثل‌ها یک موضوع کاملاً محلی است ، شما ممکن است یک مثل محلی را بشنوید و یا در جایی بخوانید ولی ندانید که کاربردش چیست ، برای این­که مثل­های محلی در همان محل که ایجاد شده کاربرد پیدا می­کند و وقتی این مثل­ها در سایر گویش‌ها به­‌کار می­روند که کاربرد اولیه آن که کاملاً تخصصی است مشخص شده باشد. از آن­جایی که آقای وزیری از گویشوران سمنانی هستند و در همان محیط و فرهنگ پرورش یافته و کاملاً به فرهنگ بومی سمنان آشنایی دارند توانسته‌­اند این کاربردها را هم به خوبی بنویسند.

وکیلیان: کاربرد مثل­ها، اصطلاحات، کنایات و همچنین دعاها، نفرین­ها، تهدیدها و شوخی­ها مطالبی هستند که باعث پویایی و ماندگاری زبان می­‌شوند و این­ نشان دهنده عمق فرهنگ هر زبان و گویش است. در نتیجه می‌­توانیم بگوئیم که این کتاب مجموعه‌­ای از ادبیات شفاهی زبان سمنانی است. آقای وزیری، دیگر چه ویژگی­هایی را برای این کتاب می­توانید ذکر کنید؟

وزیری : یکی دیگر از ویژگی­های این کتاب ، ترجمه واژه‌­های قدیمی است که در مثل­ها به کار رفته‌­اند و به دلیل تغییر فرهنگِ استفاده از اشیاء، درحال حاضر کاربرد چندانی ندارند و حتّی بعضی از افرادِ هم سن و سال من هم آنها را فراموش کرده‌اند. مثلاً، درگویش سمنانی، به «تاب» که یک وسیله بازی است گفته می­‌شود «سَِنجالو sεnjâlu» و برای آن که بگویند «تاب» را تاب بده، می­گویند «سِنجالو تُوْ بَدِه  sεnjâlu tö bade»، ولی به تاب دادن «نَنو» می­گویند «ننو هاویژن  nεnu hâvižan». از آنجایی که دیگر از «ننو» استفاده نمی­شود، واژه «هاویژندییُن  hâvižεndiyon» که مختص تاب دادن «ننو» است، کاربردش را از دست داده است، برای این که این واژه و واژه‌­های این­چنانی ماندگار باشند آنها را در زیر مثل نوشته و توضیح لازم را هم داده‌ام.

وکیلیان : این کار سبب ماندگاری گویش می­شود.  

دکتر ذوالفقاری: ای­کاش همان­طوری که در پایان کتاب واژه‌نامه فارسی داده‌اند، یک واژه‌نامه واژه­‌های اصیل و قدیمیِ سمنانی را هم می­دادند.

وکیلیان: انشاءالله در چاپ بعدی .

دکتر ذوالفقاری: همان­طوری که دعاها، نفرین­ها، تهدیدها و شوخی­ها را از هم جدا کردید، ای­کاش مثل­ها، اصطلاحات و کنایات را هم از یک­دیگر جدا می‌­کردید تا اگر پژوهشگری قصد داشت درمورد خاصی از این مجموعه پژوهشی انجام بدهد راحت­تر بتواند به موضوع موردنظر خود دسترسی پیدا کند.  

وکیلیان: اگر چنین می­بود ، بهتر می­شد از مطالب کتاب استفاده کرد.

دکتر ذوالفقاری: بله ، اگر چنین بود باعث می­شد که جنبه علمی­ای که در این کتاب رعایت شده، بیشتر رعایت شود. باز فکر می­کنم نکته‌­ای که می‌­توانست به ارزش­های این کتاب اضافه کند، پرداختن به زوایای این زبان است، اگر می­گویم زبان به این دلیل است که اگر به زوایای آن پرداخته شود می­بینیم که واقعاً هم در حدّ زبان ارتقاع پیدا می­کند. گویش سمنانی یک گویش ویژه است آن­قدر که افراد بزرگی مثل کریستین سن، ژرژ مرکن اشترنه، هوتوم شیندلر و دیگر مستشرقین معروف به­طور جدّی به آن پرداخته‌­اند و همچنین زبان‌شناسان ما توجه ویژه‌­ای به گویش سمنانی دارند آن­چنان که الان به دانشگاه سمنان اجازه تدریس گویش سمنانی داده شده است برای این که این گویش اهمیت دارد. می­بینیم که این گویش حتی با گویش­های اطراف خود با سرخه با سنگسر با شهمیرزاد تفاوت­های زیادی دارد به همین دلیل آقای دکتر ستوده به گویش­های منطقه سمنان عنوان «جزیره لهجه‌­ها» داده‌­اند. همچنین باید به پیوستگی این گویش با گویش تاتی هم توجه کرد.

وزیری : یکی دیگر از ویژگی­های این کتاب خودسانسوری آن است. با توجه به این­که می­دانم پژوهشگر حق دخل و تصرف در متن مثل­ها را ندارد ولی به دلیل حفظ حرمت خانواده و حفظ حرمت کلام، کلمه مستهجن تعداد معدودی از مثل­هایی را که دارای انسجامی بوده برداشته و کلمه مترادف و مناسبی جایگزین آن کرده‌­ام تا وقتی که پسر خانوده یا دختر خانواده و یا پدر و مادر این مثل­ها را می­‌خوانند باعث شرمندگی آنها از یک­دیگر نشود و جلوی این­گونه مثل­ها را علامت قیچی گذاشته‌­ام تا کسی که این مثل را می­‌خواند بداند که کدام­یک از مثل­ها دست­کاری شده و آنان که اصل مثل را می­دانند، بدانند که مؤلف هم آن را می­داند منتهی برای حفظ حرمت کلام و حرمت خانواده و سایر موارد اقدام به دست­کاری مثل کرده‌­ام.

دکتر ذوالفقاری: فکر نمی‌­کنید که با این­کار ماهیت مثل عوض می­شود و تحلیل جامعه‌شناسی خواننده را تغییر می­‌دهید؟ فکر نمی­‌کنید که ما نباید خودسانسوری بکنیم؟

وزیری: چرا، این ایراد بر من وارد است و در پیش­گفتارِ کتاب پیشاپیش از همه خوانندگان و پژوهشگران عذرخواهی هم کرده‌­ام، ولی یا می­بایست آنها را نمی­نوشتم یا این­که اگر می­نوشتم مسلماً وزارت ارشاد اجازه چاپ آنها را نمی­داد و می­بایست آنها را حذف می­کردم، وقتی نشود مطلبی را نوشت و چاپ کرد با عدم چاپ آن کم کم مطلب به فراموشی سپرده می­شود. البته تعداد این قبیل مثل­ها خیلی کم است و در برابر 5250 مثل، عددی را تشکیل نمی­دهند و کسانی که علاقه‌مند به دانستن اصل مثل هستند می­توانند ضمن تماس با تلفن همراه این­جانب ( 09121540531) و یا آدرس ایمیل ganjineyevaziri@yahoo.com  از اصل آن مطلع شوند.

دکتر ذوالفقاری: قبلاً کتاب­هایی که در بعضی از شهرها به چاپ می­‌رسیدند ناشران آنها چندان دقتی به صفحه‌بندی، حروف­چینی، صحافی و نحوه جلد و ظواهر کتاب نمی­‌کردند ولی خوشبختانه این کتاب به صورت خوب و شکیل چاپ شده که از ناشران جای تشکر دارد و نشان می­دهد که ناشران شهرستانی هم دارند خوش سلیقه می‌­شوند و به ناشر این کتاب هم باید آفرین گفت.

وزیری: من باید از آقای سروش هاشمی مدیر محترم انتشاران آبرخ تشکر بکنم که تمام سعی و کوشش خود را به‌­کار بستند تا این کتاب را به شکل نفیسی به چاپ برسانند، همچنین از جوان علاقه‌مند به گویش سمنانی آقای صبا قاسمی زاد که کار تایپ این اثر را به عهده داشته‌­اند قدردانی بکنم .

وکیلیان : آقای وزیری ، یک سئوآل اساسی ، آیا جوان­های سمنانی امروزه چقدر به گویششان و از جمله به کاربرد مثل­ها اهمیت می­‌دهند؟

وزیری: متأسفانه مردم سمنان هم مِثلِ بقیه شهرهای ایران اصالت گویش خودشان را از دست داده‌­اند. من می­شناسم کسانی را که هم سن و سال من هستند در کودکی، نوجوانی و جوانی با یک­دیگر سمنانی صحبت می‌­کردند، الان به بهانه این که غیر سمنانی­ها به سمنان آمده‌­اند ماهیت خود را فراموش کرده و با هم فارسی صحبت می­کنند. حالا از جوان­ها چه انتظاری می­توان داشت؟ خوشبختانه جوان­ها متوجه گویش سمنانی می­‌شوند و گاهی هم صحبت می­کنند. ولی نمی­‌توانند سلیس صحبت کنند. هرچند که توسط دوستان سمنانی فعالیتی در مهدکودک­ها انجام گرفته که به کودکان صحبت کردن به این گویش آموزش داده شود. این قبیل اقدامات و چاپ این قبیل کتاب­ها کوششی است تا آرام آرام صحبت کردن به گویش سمنانی متداول‌­تر بشود.

وکیلیان : و بهترین راه هم همین مثل­هاست .

وزیری : ما سمنانی­های ساکن تهران انجمن خانوادگی‌­ای داریم به نام «انجمن سمنانیان مقیم تهران»، آقای دکتر حسین درخشنده که خود از فرهیختگان سمنانند دبیریِ این انجمن را به عهده دارند. جلسات این انجمن فصلی است و در تالار معلم، خیابان ولیعصر بالاتر از خیابان میرداماد تشکیل می­گردد. ورود برای همه سمنانیان و خانواده آنان حتی غیر سمنانی آزاد است. در این انجمن گاهی فرصتی در اختیار این­جانب قرار می‌­دهند تا مثل­های سمنانی را ارائه نمایم، می­بینم که همه سمنانی­ها مخصوصاً جوانان از این برنامه استقبال قابل توجهی می‌­نمایند و اظهار علاقه می­کنند که سمنانی بشنوند و بیاموزند ولی چون پدر و مادر آنان که خود را روزآمد کرده­‌اند و فارسی صحبت می­کنند فرزندانِ علاقمندِ آنان از یادگیریِ گویش سمنانی محرومند.

یکی از عواملی که باعث از دست رفتن گویش­های محلی است، سازمان صدا و سیماست. این سازمان می­تواند همان­طوری که با گسترش زبان فارسی باعث ازبین رفتن گویش­های محلی می­شود با ساخت برنامه­‌های جذاب باعث  و بانی شکوفایی و استحکام گویش­ها نیز بشود. در حال حاضر جوان­ها خجالت می‌کشند که به زبان سمنانی صحبت بکنند، اگر سازمان صدا و سیمای مرکز سمنان بیشتر برنامه‌­هایی به زبان سمنانی تهیه و پخش کند، این خجالت­ها از بین خواهد رفت و جوان­ها هم به زبان سمنانی صحبت خواهند کرد.

دکتر ذوالفقاری : آیا توضیحات شما در زیر مثل­ها حاصل یافته پژوهشی میدانی هست یا دریافت­های شخصی خود شما؟

وزیری: بعضی از توضیحات حاصل پژوهش میدانی آست و بعضی هم حاصل تجربه شخصی، از آن­جایی که به دلیل علاقه شخصی به مثل­ها، دقت کردم که در چه موردی، چه مثلی گفته می­شود و یا در چه موردی چه مثلی کاربرد دارد.

وکیلیان: آقای وزیری، در سمنان شعر محلی هم دارید؟

وزیری: بله، در سمنان شعر محلی زیادی داریم.

وکیلیان: منظور من شعر محلی ایست که گوینده آن مشخص نباشد و جزء ادبیات عامیانه مردم سمنان باشد.

وزیری: مسلماً چنین اشعاری وجود دارند ولی من در این مورد تحقیق نکرده‌­ام، در این مورد هم تحقیق می­کنم و نتیجه را به عرضتان می­رسانم.

دکتر ذوالفقاری: آیا در سمنان نصاب واژه‌­های سمنانی هم دارید؟

وزیری: بله ، مرحوم محمد باقر نیّری نصاب مفصلی در مورد واژه‌­های قدیم سمنانی دارند که در کتاب «فرهنگ سمنانی» تألیف آقای محمد احمد پناهی «پناهی سمنانی» ثبت است.

وکیلیان: آقای وزیری، آن­طور که گفتید شما با مرحوم انجوی شیرازی هم همکاری داشتید، برای ما تعریف کنید که این همکاری چگونه بوده است؟

وزیری: درسال 1340 یا 1341 که برنامه «فرهنگ مردم» از رادیو ایرانِ آن زمان پخش می‌­شد و من به آن گوش فرا می‌دادم، با ضرب‌المثل­ها و داستان­های گویش‌های مختلف آشنا شدم و چون من هم اطلاعاتی در این مورد داشتم نامه‌­­ای برایشان نوشتم و اظهار علاقه کردم که در آن برنامه شرکت کنم. مرحوم انجوی شیرازی از پیشنهاد من استقبال کرده و من را برای اجرای برنامه فرهنگ مردم سمنان به تهران دعوت کردند. من هم در برنامه ایشان شرکت کرده و در همان سال­ها دو یا سه برنامه ضبط و پخش شد که بعضی از مثل­ها و داستان آنها در جلد دوم کتاب «تمثیل و مثل» تألیف جنابعالی ثبت است.

وکیلیان : به خاطر دارید آن ضرب المثل­ها کدامند ؟

وزیری : بله. «آجُرین بَر گیر هاکَِرچیمُن»  یعنی: در میانِ درِآجری گیر کرده‌ایم . که عبور از آن مشکل است و یا: شَِما مُلِحیظه، هَمارَه تشتَ لَگَن مَنِه بو. یعنی: ملاحظه شما برای ما تشت و لگن نمی‌­شود. که داستان مفصلی برای این دو مثل وجود دارد که ار حوصله این مصاحبه خارج است ولی در کتاب مورد بحث این داستان­ها تعریف شده است .

وکیلیان : آقای دکتر ذوالفقاری شما سؤال دیگری در این زمینه دارید که مطرح کنید؟

دکتر ذوالفقاری: در حال حاضر شما چه کاری در دست دارید؟

وزیری : در حال حاضر مشغول تبدیل واژه‌­ها و جملات مصطلح فارسی به سمنانی هستم، واژه‌­ها و جملاتی که در سمنان هم رایج است همراه با آوانگاری و توضیح آنچه که لازم بوده است، مبنای کارم «فرهنگ بزرگ سخن» و چند فرهنگ دیگر است. این کار را از دی ماه سال 1389 شروع کرده­ و همه وقتم را صرف این کار کرده‌­ام در حال حاضر که اوایل خردادماه 1390 است از هشت جلد کتاب مذکور در حال اتمام جلد هفتم با حرف «میم» هستم.

دکتر ذوالفقاری: الان چند سالتان است:

وزیری: همان­طوری که قبلاً هم عرض کردم متولد فروردین ماه 1321 هستم و در حال حاضر هفتاد سال دارم .

دکتر ذوالفقاری: انشاءالله که هفتاد سال دیگر هم عمر بکنید و این کارها را به سامان برسانید. برای این­که امثال آقای وزیری و کسانی که دغدغه اشان این باشد خیلی کم هستند، خیلی‌ها دوست دارند ولی دغدغه انجام آن را ندارند، گاهی به این موضوع فکر می­‌کنند ولی کاری انجام نمی‌­دهند، ولی ایشان با کمال جدیت به این کار پرداخته‌­اند. دو مطلب دیگر اضافه می­کنم که اگر در چا­پ­های بعدی در نظر گرفته بشود بهتر است، یکی تهی سی دی صوتی با صدای خود آقای وزیری که هم خوش بیانند و هم به خوبی سمنانی صحبت می‌کنند که گنجینه‌­ای برای گویشوران بعدی خواهد بود، دیگر آن که چون مثل­های نوشته شده در این کتاب، مثل­های رایج در گویش سمنانی هستند برای مثل­های اختصاصی سمنان هم علامت خاصی در نظر می­‌گرفتید تا مثل­های مختص سمنانی هم مشخص می­‌شدند که معلوم بشود که این­ها به‌­طور خاص در سمنان کاربرد دارند چون ارزش مثل­های محلی، به همان مثل­های خاصشان است یا فهرستی از مثل­های خاص سمنان در پایان کتاب گنجانده بشود که به راحتی بتوان به آنها دسترسی پیدا کرد.

وزیری : امیدوارم سعادت آن را داشته باشم که توصیه­‌های شما را در چاپ بعدی اِعمال نمایم. در این­جا وظیفه خود می­دانم که مجدداً از زحمات دوستانی که از مثل­های ذکر شده در کتابشان استفاده کرده‌­ام تشکر ­کنم آقایان دکتر منوچهر ستوده، نصرت‌الله نوحیان «نوح»، محمد احمد پناه ، عبدالمحمد خالصی، پرویز پژوم شریعتی، محمد حسن جواهری، خسرو عندلیب و … و همچنین از شما آقای دکتر ذوالفقاری که قبل از چاپ کتابتان «فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل­های ایرانی» مثل­های دامغان و شاهرود را در اختیارم گذاشتید و همچنین از آقای سید احمد وکیلیان سردبیر محترم فصلنامه فرهنگ مردم که این فرصت را در اختیارم قرار دادند تا درمورد کتاب «گنجینه­‌ای از مثل‌های گویش سمنانی» مطالبی را به عرضتان برسانم سپاسگزارم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو

آثار و تألیفات

مطالب دیگر

سرگذشت نفت خوریان سمنان

سرگذشت نفت خوریان سمنان

   مولف در مقدمه این کتاب می نویسد: بهره برداری و استخراج نفت در ایران، داستانی گسترده و طولانی دارد که گستردگی آن تقریبا پهنای

تاریخ راه آهن استان سمنان

تاریخ راه آهن استان سمنان

   مولف علاقمند به کارهای پژوهشی است که کسی تاکنون به سراغ آنها نرفته است. وی در پیشگفتار این کتاب(تاریخ راه آهن سمنان) چنین می

گنجینه ای از مثل های گویش سمنانی

بخش ششم از ن  تا  ی (پایانی) 

مثل هائی با اولین حرف( ن  n )   & : نٍدٍرد‌يُن اي جوُر، دٍرد‌يُن هٍزار جور گٍرٍفتاري‌يَه. nεdεrdiyon i jur- dεrdiyon hεzâr jur gεrεftâriya .

گنجینه ای از مثل های گویش سمنانی

بخش پنجم از  گ  تا  م

مثل هائی با اولین حرف( گ  g ) &: گاپاسٍكَه مٍمُنِه، نه بويي دارِه نَه دَم.  gâpâsεka mεmone – na boyi dâre na dam.                                   =

ارسال پیام