شب یلدا

شب یلدا

شب یلداست؛ شبی که در آن انارِ محبت، دانه می‌شود و سرخی عشق و عاطفه، نثار کاسه‌های لبریز از شوق ایرانیان می‌گردد.

یلدا؛ یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت.یادمان باشد با آمدن زمستان، اجاق خاطره‌ها را روشن بگذاریم تا دچار سردی فاصله‌ها نشویم. در شب یلدا، میوه‌ سربسته‌ حرف‌هایمان را روبه‌روی هم می‌گذاریم تا طعم شیرین دوستی را به کام زمستانی روزگار بچشانیم.

یلداست؛

بگذاریم هر چه تاریکی هست، هرچه سرما و خستگی هست، تا سحر از وجودمان رخت بربندد. بلندترین شب سال هم خورشید را ملاقات خواهد کرد و این یعنی بوسه‌ گرم خداوند بر صورت زندگی، وقتی همه چیز یخ می‌زند.

یلدا؛ یعنی بهانه‌ای برای در کنار هم شاد بودن و زندگی؛ یعنی همین بهانه‌های کوچکِ گذرا. 

=================

شُووی چِیلِه

شُووی چیلِه، شُووی یَه کو اونَه شُو، ناری مُحیبتی دُونِه مبین، هُمرایی سُرخیی عشقی و عاطفِه، تقدیمی کاسه هایی پُری ذُوق و شُوقی ایرانییُن مبو.  

شُووی چِیلِه، یعنی هَما یِی دَبو کو زندگی خیلی کوتائَه کو ای دَقّه ویشتری با هُم دَبّییُنی رَه مگی جَشنَه بَرین. هَما یِی دَبو بییمییُنی زمستُنی، خاطرِه یی کلِّه روشَن وارزین تا به خُنکی یی فاصله دُچار نَبین. هَما هکاتی میوِه واری ممُنَن کو هُمدیگرون پرون مندین تا شرینی هُمدیگرون هکاتُن به هُم واچشنین.

شُووی چِیلِه یَه:

وارزین هرچی تاریکی دَرَه، هَرچی سرما وُ هلاکی اِیَه، تا سحری هَما وُجودی پی بیرین شو. مَسترین شُووی سالین هَم خورشیدی مِینِه، ان یعنی خُدِه بوسه یی گرمی به زندگی دیم، وَختی کو همه چی یَخ بگنایَه.

شُووی چِیلِه، یعنی ویُمِه یی برایی انی کو دوری هُمی شاد و خوشدل بین، زندگی یعنی هَمَن ویُمه هایی کَسینی کو مووییرَن.

1399/09/21

سفره شب یلدا (چله)

==========================   

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو

آثار و تألیفات

مطالب دیگر

سرگذشت نفت خوریان سمنان

سرگذشت نفت خوریان سمنان

   مولف در مقدمه این کتاب می نویسد: بهره برداری و استخراج نفت در ایران، داستانی گسترده و طولانی دارد که گستردگی آن تقریبا پهنای

تاریخ راه آهن استان سمنان

تاریخ راه آهن استان سمنان

   مولف علاقمند به کارهای پژوهشی است که کسی تاکنون به سراغ آنها نرفته است. وی در پیشگفتار این کتاب(تاریخ راه آهن سمنان) چنین می

گنجینه ای از مثل های گویش سمنانی

بخش ششم از ن  تا  ی (پایانی) 

مثل هائی با اولین حرف( ن  n )   & : نٍدٍرد‌يُن اي جوُر، دٍرد‌يُن هٍزار جور گٍرٍفتاري‌يَه. nεdεrdiyon i jur- dεrdiyon hεzâr jur gεrεftâriya .

گنجینه ای از مثل های گویش سمنانی

بخش پنجم از  گ  تا  م

مثل هائی با اولین حرف( گ  g ) &: گاپاسٍكَه مٍمُنِه، نه بويي دارِه نَه دَم.  gâpâsεka mεmone – na boyi dâre na dam.                                   =

ارسال پیام