انجام کاری بی‌مزد و پاداش

انجام کاری بی‌مزد و پاداش

& : عامی جان، «وارَه وَر» مَِشَه؟ ها. پَس تَه بَخُّدِه (تَه دُوْرون)، اَِن سُوْنگَم مو رَه وِی بَشَه.

,âmi jân. (vâra var) mεša? hâ. ta baxxode (ta dowrun) εn sowngam mo ra vey baša. 

: عموجان، «وارَه وَر» می‌روی؟ بله. پس تو را به خدا (قربانت بروم)، اين سنگ را هم برايم بردار ببر.

: اين عبارت درخواستِ انجامِ كاری بی‌مزد و پاداش است.  

و امّا داستان موضوع این مثل:

   نخست باید دانست که «وارَه وَر» كجاست و موضوع «سنگ» مورد اشاره در اين عبارت چيست:

   در شهر سمنان به علّت كم‌آبی، استخرهايی ساخته شده بود كه آب رودخانه «گل رودبار» در محل «آب‌ پخش‌كن» يا «پارَه» تقسيم و به استخرهای شهر روانه می شد. استخرهای سمنان عبارت بودند از :

1: استخر باغ‌شاه (باغی شِن اَِستالی)، كه محله ناسار، اسفنجان و قسمتی از محله چوب مسجد را مشروب می كرد.

2: استخر لتيبار (لتيباری اَِستالی) كه محله‌های لتيبار و بخشی از محله شاهجو و بخش ديگری از محله چوب مسجد را مشروب می كرد.

3: استخر شاهجوی (شاجين اَِستالی)، كه باقیمانده محله‌های شاهجوی را با نهرهايی به نام‌های: دائنان (دائی نونی)، راستان (راستون)، اَِنجيلا، شاه برجان (شاوَِجون) و «وارَه‌وَر» را مشروب می‌كرد.

4: استخرهای محله‌های ثلاث به نام‌های استخر محله زاوغان (زُوْوَِنين اَِستالی)، استخر محله كوشك‌ مغان(كيش‌ مَِنين اَِستالی)، استخر محله كديور (كويَِرين اَِستالی)،که محلات فوق را مشروب می‌كردند.

«وارَه وََر» ضمن آن كه يكی از نهرهای استخرِ شاهجوی است، نزديك‌ترين نهر به منطقه مسكونی شاهجوی هم بود.   

   در قديم، خانم‌های خانه‌دار، لباس‌های افراد خانواده را دركنار نهر آب زراعی و روی سنگِ تختِ مخصوصی با كمك وسيله‌ای به نام رخت كوب (هَِلا شورَه)، می‌شستند.

چون خانم‌ها بقچهِ لباس و رختكوب را به همراه داشتند، ديگر قادر نبودند سنگِ تختِ مخصوص را كه سنگين هم بود با خود بردارند. لذا منتظر می‌ماندند تا مردی كه اغلب كشاورز هم بود و برای آبياری به باغ كنار نهر می‌رفت، از آن محل بگذرد تا از او درخواست كنند كه «سنگ» مزبور را برای او تا كنارِ نهر «وارَه وَر» ببرد.

   مسلماً در برگشت به خانه هم چنين اتّفاقی می‌افتاد و به هرحال كسی پيدا می‌شد كه اين «سنگ» را از «وارَه وَر» به خانه برگرداند و اگر در برگشت كسی نبود كه كمك كند، خانم مزبور سنگ و رختكوب و بقچه سنگين لباس‌های شسته شده را به تنهايی به خانه بر می‌گرداند.

   همانطوری كه ملاحظه می‌فرماييد، درخواست كمكِ بی‌ريا از يك طرف و كمكِ بدون چشمداشت و صادقانه از طرف ديگر، در اين مثل كاملاً مشهود است.

============================

  • انجام کاری بی‌مزد و پاداش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو

آثار و تألیفات

مطالب دیگر

سرگذشت نفت خوریان سمنان

سرگذشت نفت خوریان سمنان

   مولف در مقدمه این کتاب می نویسد: بهره برداری و استخراج نفت در ایران، داستانی گسترده و طولانی دارد که گستردگی آن تقریبا پهنای

تاریخ راه آهن استان سمنان

تاریخ راه آهن استان سمنان

   مولف علاقمند به کارهای پژوهشی است که کسی تاکنون به سراغ آنها نرفته است. وی در پیشگفتار این کتاب(تاریخ راه آهن سمنان) چنین می

گنجینه ای از مثل های گویش سمنانی

بخش ششم از ن  تا  ی (پایانی) 

مثل هائی با اولین حرف( ن  n )   & : نٍدٍرد‌يُن اي جوُر، دٍرد‌يُن هٍزار جور گٍرٍفتاري‌يَه. nεdεrdiyon i jur- dεrdiyon hεzâr jur gεrεftâriya .

گنجینه ای از مثل های گویش سمنانی

بخش پنجم از  گ  تا  م

مثل هائی با اولین حرف( گ  g ) &: گاپاسٍكَه مٍمُنِه، نه بويي دارِه نَه دَم.  gâpâsεka mεmone – na boyi dâre na dam.                                   =

ارسال پیام