دریک (زریک)
ظاهراً اولين ملتي كه سكة طلا ضرب كرد فينيقيها بودند و اولين پادشاهي كه در ايران سكه ضرب كرد، داريوش كبيرپادشاه هخامنشي(521-485 ق .م ) بود . اسم سكه طلاي داريوش »دريك« نام داشت. اين سكه را يوناني ها » دريكوس« يعني » داريوش« مي ناميدند. جنسِ اين سكه از طلا بود كه 8/4 گرم وزن داشت. دریک به سکههای طلا در زمان هخامنشیان گفته میشد که روی آن نقش یک کماندار حکاکی شده بود.
سكة ديگري كه از نقره ضرب مي شد و 5/6 گرم وزن داشت و ازنظر ارزش يك بيستم »دريك« بود، » شِكِلْ shekel « ناميده مي شد. بر روي سكه ي » شِكِلْ « هم ، مانند «دريك« تصويرشاهنشاه ضرب شده بود. از ساير مسكوكات دوره ي هخامنشي، «دِرُمderom« و » كِرشِه kereshe » را نيز مي توان نام برد .
در روزگار ساسانيان، و قبل از تسلط اعراب بر ايران، دينار سكة زر، و درهم، سكة سيم بوده است.
پشیز
در حکومت ساسانیان و قبل از تسلط اعراب بر ايران، دينار سكة زر، و درهم، سكة سيم بوده است. در این زمان، سکههایی مسی و برنزی هم ضرب میشد که به آن پشیز میگفتند، در زبان عامیانه پشیز را چیز بیارزش میپندارند درحالیکه در زمانهای گذشته درصدی از یک واحد پولی(درم) در ایران محسوب میشده و بهعنوان پول از آن استفاده میکردند که ارزش آن تقریباً برابر پاپاسی یا فلوس بودهاست. البته نامهای دیگری مانند فلس، قاز، پاپاسی یا پول سیاه نیز برای پشیز بهکار میرفته که در زمان خود رایج بودهاست.
پَشيز (paŝiz) ازكوچك ترين واحد پول ساساني بوده معادل يك شصتم درهم.
محمودی
واحد پول حکومت غزنویان به فرماندهی سلطان محمود غزنوی، محمودی بوده، به نظر میرسد نام محمودی نیز برگرفته از نام سلطان محمود بودهاست.
همچنین، در دوره ي غزنويان، سكه هايي از محمود غزنوي در نيشابور ضرب شده است به نام »سيف الدوله. سكه هاي اين خاندان كه در سال 385 ( ه.ق ) ضرب شده با شمشيري كه نشانه ي اين خاندان بود، مشخص است.
از دوره ي سلجوقيان، نام سلطان بر سكه ها ضرب شده است. سكه هايي از طغرل بيگ در سال 439 ( ه.ق ) در نيشابور و ري ضرب شده. بر سكه هاي اين خاندان، علامت تير و كمان حك شده كه يعني اين خاندان از غزها بوده اند.
چاو
با حمله مغولها به ایران و در دست گرفتن حکومت پول رسمی کشور چاو شد. چاو اولین اسکناس کاغذی در ایران بود که در حکومت مغولها تولید شد.
در زمان چنگيز خان مغول هم سكه هايي ضرب گرديده كه بر روي آن نام خليفه وقت و بر پشت آن » العادل الاعظم چنگيز خان « حك شده است.
عباسی
پول ايران در زمان شاه عباس اول صفوي، سكه هاي طلا و نقره ومس بود. طلا را در موارد خاص، مثلاً فرا رسيدن نوروز يا سالگردِ برتخت نشستن شاه، سكه مي زدند و در معاملات وداد و ستد هاي عادي كم تر به كار مي رفت. اين سكه ها در ميان مردم رواج نداشت و بيشتر نزد اشراف يافت مي شد و از طرفي چون«اشرف« يكي از القاب پادشاه بود، آن را شرافي يا »اشرفي« مي گفتند. پول رايج دورة صفوي بيشتر عباسي(معادل دويست دينار يا چهار شاهي) بود كه نخست به فرمان شاه عباس اول بر نقره ضرب شد و به نام وي موسوم گرديد. وزن رسمي آن مساوي يك مثقال يا 6875/4 گرم بود. هر پنجاه عباسي را يك تومان مي گفتند كه ده هزار دينار قيمت داشت .
پس از عباسي، نيم عباسي( صد ديناري يا دو شاهي ) و شاهي ( پنجاه ديناري ) و بيستي ( بيست ديناري يا دوپنجم شاهي ) نيزاز نقره بودكه درضرابخانه ي شاهي ضرب مي شد.
يك نوع سكة مخصوص هم در آن زمان رواج داشت كه آن را غازبيگي(پول مسين) مي گفتند و چهل عددش مساوي يك عباسي بوده. (هر غازبيگي مساوي پنج دينار يا يك دهم شاهي).
نادری
در دوران نادر شاه افشار به پولهای رایج در آن زمان نادری میگفتند و با آن معاملات خود را انجام میدادند.
پاپاسی
در اصطلاح عامیانه به پولهای کمارزش و پول خرد گفته میشد که ارزش آن برابر پشیز یا کمتر از آن بوده و بهعنوان پول از آن استفاده میکردند.
در زمان قاجار، واحد پول تومان، طلا و قران، نقره و شاهي، مسي بود ولي سكه هاي رايج، سكه هاي نقره بود. تومانِ طلا نخستين بار در زمان فتحعلي شاه قاجار ضرب شد .
سكه هاي زمان ناصرالدين شاه قاجار كه در ضرابخانه ي شاهي ضرب مي شدند عبارت بودند از سكه هاي طلاي ده توماني، يك توماني، پنج هزاري زرد، دو هزاري زرد، و سكه هاي نقرة پنج هزاري سفيد، دو هزاري سفيد، يك هزاري، ده شاهي، پنج شاهي، سه شاهي، يك شاهي، نيم شاهي، صد ديناري و پول سياه مسی .
تومان
تومان يا تومن، تركي است. كلمة تومان از ره آوردهاي چنگيزي است، چنانكه ميدانيم اين جنگجوي مغولي در سال 616 هجري قمري ( 1291 ميلادي ) به ايران زمين رخنه كرد و با اين آسيب دوزخي، بسياري از لغت هايِ مغولي هم، در فارسي رخنه كرده است، و تومان نيز در همان روزگار نام سكه اي بوده كه به ده هزار دينار تقسيم مي شده، هنوز هم تومان كه گفتيم در سر زبان هاست، يادگار همان زمان است . در زمان امپراتوری مغولها کسی را که ۱۰ هزار سرباز داشت امیرتومان میگفتند.
اشرفي
اشرفي يا پول زرد، كه در برابر ليره (سكه ي طلاي انگليس) و امپريال يا ايمپريال (سكة طلاي روسيه تزاري) =يعني مسكوكات طلاي خارجي= كنايه از هر نوع مسكوك طلا است كه در داخل كشور ضرب شده باشد .
كلمه اشرف، در دوران صفويه يكي از القاب پادشاه بود. واحد پول طلا نيز به همين جهت اشرفي ناميده شد، كه عبارت بود از سكه اي به وزن هيجده نخود(سه چهارم مثقال) از طلائي به عيار يك دهم، معادل دينار عربي، و به بهاي يك تومان.
از اين سكه ها، سكه ي نيم اشرفي و خمس اشرفي هم ضرب مي شد. كه نيم اشرفيش را پنج هزاري زرد(در تداول پنزاري يا پنجه زاري زرد) و خمس اشرفيش را دو هزاري زرد(در تداول دو زاري زرد) مي گفتند .
طبيعي است كه در مقابل پول زرد يا اشرفي،»پول سفيد« يا سكة نقره نيز ضرب مي شده است كه حجم و وزن بيشتري داشته تا از لحاظ قيمت، برابر سكه ي طلا باشد. مسلماً سكة طلا به سبب حجم و وزن كم تر، بيش از نقره مورد توجه بوده است. بخصوص كه زنانِ طبقة متوسط، با تعدادي اشرفي براي خود سينه ريز و دستبند و زينت آلات ديگر مي ساختند، چيزي كه به روزگار فراخي، زينت به حساب مي آمد و به زمان تنگدستي، سرمايه .
قران
طول مدت سلطنت دو تن از شاهان قاجاريه، يعني فتحعلي شاه و نوه اش ناصرالدين شاه كه هركدام بيش از سي سال سلطنت كردند و خسرو صاحبقران را هم بر القاب ديگر خود افزودند، به مناسبت آغاز سي و يكمين سال سلطنت خود، سكه هائي با عبارت السلطان صاحبقران ضرب كردند. اين سكه ها نخست، سكة صاحبقران نام گرفت و دست آخر، اين نام به قران خلا صه شد. از آنجائيكه قران معادل هزار دينار بود، در محاسبات دولتي همچنان يكهزار، دو هزار تا نه هزار(دينار) به كار مي بردند، اما تودة مردم يك قران و دوقران تا نه قران مي گفتند.
بلژيكي ها كه ابتدا در دورة مظفرالدين شاه به گمركات و پس از مشروطيت به ماليه هم وارد شدند، براي زياد كردن رقم عايدات و نزديكي تلفظ قران به فرانك(واحد پول بلژيك)، واحد محاسبات خود را تغيير دادند و قران را واحد پول گرفتند و تومان و اشرفي، از اصطلاحات مالي كشور خارج شد.
قران تا اوايل سلطنت رضا شاه پهلوي واحد پول ايران بود و همانطوريكه بعدها خواهيم ديد، واحد پول از قران به ريال تبديل شد .
در اوايل قرن نوزدهم، طلا به مقدار معتنابهي در ايران موجود و قسمتي از آن به صورت مسكوك رايج بود. تومان طلا كه ارزشش تقريباً معادل يك ليره ي استرلينگ و برابر 50 عباسي نقره بود، پول اصلي را تشكيل مي داد.
در سال 1206 هجري قمري( سال سي ام سلطنت فتحعليشاه ) قران نقره به ارزش يكدهم تومان (هزار دينار)، ضرب و به جريان گذارده شد و ارزش» شاهي« كه جزء كوچكترين پول ايران بود، يك بيستم قران (پنجاه دينار )، معين گرديد. (يك تومان معادل ده قران و هرقران معادل هزار دينار و در نتيجه هر تومان معادل ده هزار دينار بوده است).
ریال
در تاريخ 27 اسفند ماه 1308 در زمان سلطنت رضا شاه طبق قانونِ تعيينِ واحد و مقياسِ پول، واحدِ پولِ كشور، از قران كه بيش از يك قرن رواج داشت، به ريال طلا تبديل شد و ريال طلا با وزن خالص 3661191/0 گرم ، واحد پول ايران اعلام و ارزش دينار، يك صدم آن تعيين شد و مقرر شد تا مسكوك طلاي بيست ريالي به نام » پهلوي « به وزن خالص 3222382/7 گرم وده ريالي طلا به نام» نيم پهلوي« به وزن خالص 661191/3 گرم ضرب وبه جريان گذارده شود. و همچنين اجازه داده شد كه مسكوك نقره ي يك ريالي به وزن خالص 5/4 گرم به نمايندگي ريال طلا در داخل كشور رايج گردد.
در تاريخ 22 اسفند 1310 با توجه به سياست هاي پولي جهان با مصوبه مجلس مقررشد كه ارزش واحد پول ايران تغيير يابد .
طبق اين قانون، از اول فروردين 1311، ريال طلا به وزن خالص 07322382/0 گرم، واحد پول ايران تعيين گرديد واجازه داده شد كه مسكوك صد ريالي طلا به نام» پهلوي« و به وزن خالص 322238/7 گرم و مسكوك پنجاه ريالي طلا به نام» نيم پهلوي« به وزن خالص 661191/3 گرم با عيار 900 در هزار با عكس شير و خورشيد و پادشاه مزين شده باشد، ضرب و به جريان گذارده شود. وزن ريال نقره كه به نمايندگي ريال طلا به جريان گذاشته شد، تقليل يافت و ميزان نقرة خالص آن در14/4 گرم تعيين گرديد. بدين ترتيب قدرت قانوني از قران و كلية مسكوكات سابق سلب و ريال طلا جانشين آن شد. همچنين مسكوك نقرة پنج ريالي، دو ريالي، يك ريالي و نيم ريالي نيز رايج گرديد .
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، دربهار سال 1358 هجري شمسي سكة طلاي» بهار آزادي« با همان عيار پهلوي ضرب و همچنين ساير مسكوكات نيز مانند زمان پهلوي ضرب و به جريان گذاشته شد .
اوزان
» تا اين جا ي مقاله، بارها از گرم و مثقال كه از اجزاي واحدِ اندازه گيريِ وزن هستند ، صحبتي به ميان آمده، جهت يادآوريِ بيشتر بهتر است از ساير اوزانِ سنتي نيز نامي برده شود .
از واحدهاي سنتيِ اندازه گيري وزن ، كه مقدار آن در زمان ها و مكان هاي مختلف، متفاوت بوده، من است .
: منِ تبريز ، تقريباً معادل 3كيلو .
: منِ شاهي ، تقريباً معادل 6كيلو .
: منِ ري ، تقريباً معادل 12كيلو .« ( فرهنگ بزرگ سخن جلد 7 ص 7362 )
منِ تبريز، معمولي ترين و رايج ترين واحدِ اندازه گيري وزن، معادل 3 كيلو و برابر با 40 سير و يك كيلو ، معادل 13 سير و5 مثقال و 8 نخود كه تقريباً معادل 1000 گرم است .
يك سير معادل 75 گرم و برابر با 16 مثقال .
يك مثقال معادل 6875/4 گرم و برابر با 24 نخود .
يك نخود معادل 1953/0 گرم و برابر با 4 گندم .
واحدِ اندازه گيريِ وزنِ جواهرات و سنگهاي قيمتي قيراط است ، كه معادل 2/0 گرم و برابر با 200 صوت و هر صوت معادل 001/0 گرم مي باشد . «
پول كاغذي ( اسكناس )
قانون اجازة تاسيس بانك ملي ايران در چهاردهم ارديبهشت ماه 1306 شمسي از تصويب مجلس شوراي ملي گذشت و در تاريخ 17 شهريور 1307 شروع بكار كرد .
اولين سري اسكناس بانك ملي ايران در اول فروردين 1311 شمسي انتشار يافت و اسكناس هاي بانك شاهنشاهي جمع آوري شد .
بر اساس ماده يك، واحد پول ايران ريال است كه برابر يكصد و هشت هزارو پنجاه وپنج ده ميليونيم (0108055/0 ) گرم طلا ي خالص است.
همچنين در اين قانون تصريح گرديده كه امتياز انتشار پول رايج كشور درانحصاردولت است واين امتياز با رعايت مقررات قانون پولي و بانكي كشور، منحصراً به بانك مركزي ايران واگذار شده است .
اجزاء ريال به شرح زير مي باشد :
1= يك ريال معادل 100 دينار
2= ده شاهي معادل 50 دينار
3= پنج شاهي معادل 25 دينار
4= دو شاهي (صنار ) معادل 10 دينار
5= يك شاهي معادل 5 دينار
و اين بود سرگذشتِ مختصري از پيدايش پول و سير تكاملي آن در ايران از آغاز تا به امروز.
گویشور و پژوهشگر زبان سمنانی
ذبیح الله وزیری« وزیری سمنانی»
آذرماه 1384