متن مصاحبه روز سهشنبه 02/ 03/ 1391 که به مناسبت چاپ کتاب «گنجینهای از مثلهای گویش سمنانی» توسط آقایان دکتر حسن ذوالفقاری استاد دانشکده تربیت معلم و سید احمد وکیلیان مدیر مسئول و سردبیر فصلنامه فرهنگ مردم با اینجانب انجام و در صفحات 214 تا 222 فصلنامه شماره 41 بهار 1391 به چاپ رسیده است .
آقای وکیلیان : آقای وزیری ، خیلی ممنون از این که یک چنین کار بایسته و ضروری را انجام دادهاید، امیدواریم که این کار شما، درمورد ضربالمثلها، اصطلاحات و کنایات سمنانی سرمشقی بشود برای دیگر علاقمندان عزیزی که در استانها، شهرها و روستاها که گویشهایی غیر از فارسی دارند، بتوانند این کار را مثل شما ادامه بدهند. مسلماً این کار محسناتی را در بر خواهد داشت، یکی این که مجموعهِ این ضربالمثلها که بسیار ارزشمند هستند و درگوشهگوشه شهرها و روستاها پراکندهاند توسط پژوهشگران همان شهرها و روستاها جمعآوری و از اضمحلال آنها جلوگیری میشود و این موضوع سبب میشود که کویشهایی که دارند منقرض و به نابودی کشیده میشوند بتوانند نفسی تازه کرده و به حیات خودشان ادامه بدهند. میخواهیم بدانیم که شما از چه زمانی و در چه سنّی به این کار علاقمند شدید و به جمعآوری مثلهای کویش سمنانی پرداختید؟
وزیری: در پیشگفتار کتاب «گنجینهای از مثلهای گویش سمنانی» در اینمورد بهطور مفصل توضیح دادهام ، ولی اختصاراً به عرضتان میرسانم که: وقتی به صحبتهای مردم کوچه و بازار توجه میکردم، متوجه میشدم که در متن صحبتهایشان از جملاتی استفاده میکنند که دارای معانی بسیاری است و گاهی به منظور اثبات حرف و یا عمل خودشان به این جملات کوتاه استناد میکنند. از آنجایی که این جملات کوتاه برایم جالب بودند لذا تصمیم گرفتم که به جمعآوری آنها بپردازم. از فروردینماه سال 1342 و در سن بیست و یک سالگی بهصورت تفننی به این کار پرداختم، بعد از مدتی متوجه شدم که تعداد زیادی از مثلها، اصطلاحات و کنایات جمع آوری شده، هرچه به تعداد این مثلها افزوده میشد، متقابلاً به علاقه من هم برای جمعآوری سایر مثلها بیشتر میشد. وقتی پدرم «مرحوم عبدالعلی وزیری» متوجه کارم شدند، ضمن تشویقم سعی میکردند که در صحبتهای خودشان از مثلها و اصطلاحات استفاده کنند تا من هم آنها را یادداشت کنم. در این رهگذر تصمیم گرفتم به هر بهانهای با پیرمردان و پیرزنان فامیل که سوادی هم نداشتند به گفتگو بنشینم و از لابلای صحبتشان ، مثلها را یادداشت کنم. این کار به مردم کوچه و بازار نیز کشیده شد. بدین ترتیب تعداد زیادی ضربالمثل جمعآوری شد.
وکیلیان: آقای وزیری، همانطوری که میدانید درمورد گویش سمنانی آقای کریستین سن و آقای دکتر منوچهر ستوده کار کردهاند ، آقای دکتر ستوده در مورد ضربالمثلهای سمنانی کتابی هم منتشر کردهاند، شما چه ضرورتی دیدید که بعد از آنها به این کار پرداختید؟
وزیری : از بین دانشمندان خارجی که تاکنون به پژوهش درگویش سمنانی پرداختهاند، آرتور کریستین سن، شرق شناس دانمارکی و ژرژ مرگن اشتیرنه زبان شناس نروژی، جایگاه ویژهای دارند. آنها گوشههای بسیار کوچکی از این گویش را بررسی و مطالب جالبی نوشتهاند، همچنین آقای دکتر منوچهر ستود اولین ایرانیِ غیر بومی بودند که به جمعآوری واژهها و ضربالمثلهای سمنانی پرداخته و دو جلد کتاب به نام «فرهنگ سمنانی» به چاپ رساندهاند . یکی از این کتابها درمورد واژههای سمنانی، سرخهای، لاسگردی، سنگسری و شهمیرزادی که توسط انتشارات دانشگاه تهران در سال 1342 به چاپ رسید و دیگری درمورد امثال و اصطلاحات و اشعار سمنانی که توسط مرکز مردمشناسی وزارت فرهنگ و هنر در تابستان سال 1356 چاپ و منتشر شد. قبل از چاپ کتاب مثلها و اصطلاحات، همه ضربالمثلهایی را که تا آن تاریخ جمعآوری کرده بودم در اختیار ایشان قرار دادم و در ویراستاری همه مثلها با ایشان همکاری نموده که در مقدمه کتاب به این موضوع اشاره کردهاند. از آنجایی که مثلها هیچگاه پایانی ندارند، بعد از چاپ کتاب باز هم به کار جمعآوری آنها ادامه دادم و به بیش از آنچه که قبلاً دسترسی پیدا کرده بودم، دسترسی پیدا کردم لذا تصمیم گرفتم که رأساً اقدام به چاپ کتابی اقدام کنم که در برگیرنده همة ضربالمثلهایی باشد که تاکنون در این زمینه به چاپ رسیدهاند . لذا با راهنمایی جناب آقای دکتر منوچهر ستوده به این کار پرداختم.
وکیلیان: از نظر کمّی شما این کار را کردید، آیا از نظر کیفی هم مِثلِ کتاب آقای دکتر ستوده است یا تفاوتهایی هم دارد؟
وزیری: بخشی از کار کتاب مشابه کار کتاب آقای دکتر ستوده است و بخش عمدهای از آن با سایر کتابهای مشابه تفاوتهای کلّی دارد.
وکیلیان: آقای دکتر ذوالفقاری درمورد مطالب تخصصی شما اظهار نظر بفرمایید.
وزیری: همانطوری که عرض کردم، مطالب این کتاب دارای ویژگیهای خاصی است. علاوه بر ترجمه و تفسیر و مشخص نمودن کاربرد هریک از مثلها، مثلهای مترادف، متضاد و روایتهای دیگر هر مثل را نیز نوشتم. در حالی که مشغول جمعآوری مثلهای سمنانی بودم، به مثلهای رایج در زبان فارسی و گویشهای ایرانی و خارجی نیز علاقهمند شدم و پس از مطالعه آنچه که در اختیارم بود، دریافتم که شباهتهای جالبی بین مفهوم مثلهای سمنانی و مثلهای سایر گویشها وجود دارد لذا هریک از مثلهای مشابه را با ذکر مأخذ، درکنار مثل سمنانی قرار دادم. از آنجایی که در این رهگذر به ریشه تاریخی و شأن نزول بعضی از مثلها دسترسی پیدا کردم، آنها را هم در زیر مثلِ مربوطه نوشتم و برای آن که مطالب کتاب یکنواخت نباشد گاهی لطیفهای هم چاشنی کار کردم و در زیرِ مثلی که لطیفه مورد نظر به آن مربوط میشود نوشتهام . یکی دیگر از کارهایی که در این مجموعه انجام شده، جمعآوری دعاها، نفرینها، تهدیدها، تحقیرها و شوخیهاست که هر کدام از آنها بهطور جداگانه نوشته شدهاند.
میتوان گفت که مطالب این کتاب، مجموعهایست از مثلهایی که تاکنون توسط دوستان و همشهریان عزیز به چاپ رسیده بعلاوه مثلهایی که در مجموعه دستنویس خودم داشتم و همانطوری که در مقدمه کتاب به آن اشاره شده به منظور حفظ امانت و قدردانی از زحمات مؤلفین محترم، برای هر کتابی که مثلی از آن استخراج شده علامتی در نظرگرفته و در ابتدای مثل، آن علامت گذاشته شده است .
دکتر ذوالفقاری: من در ابتدا باید از زحمتی که آقای وزیری در این چند دهه، از سال 1342 تاکنون که سال 1391 است برای جمعآوری مطالب این کتاب کشیدهاند تشکر بکنم و بگویم که دست مریزاد، من اقلاً هفت، هشت سالی هست که با کارشان و فعالیتشان در این زمینه آشنایی دارم و از این که توانستهاند با همه مشکلاتی که در این مورد وجود دارد مطالبشان را با این حجم و با توضیحات مفصلی که دادند در دو جلد ارائه بدهند جای بسی تحسین و تشکر دارد و میشود گفت که چنین کاری تاکنون انجام نشده و این کار خشتی است که بر بنایِ فرهنگ عامیانه ما افزوده شده است. این کتاب نسبت به کتابهای مشابه خودش در زمینه ضربالمثل چند گام جلوتر است. ما شاهد هستیم که در بعضی از کتابها حتی بدیهیترین نکتههای علمی را رعایت نمیکنند، یعنی آوانگاری، که ایشان این نکته را رعایت کردهاند. سبک آوانگاشت ضربالمثلها دقیقاً منطبق است با سبک گویش سمنانی. بعضی از محققینِ ما متاسفانه قصههایی را که جمعآوری میکنند، به زبان فارسی معیار تبدیل میکنند و بدترین کار را میکنند، قصه را منتقل کردهاند، ولی در انتقال گویش موفق نبودهاند، آنچه که برای ما مهم است، انتقال آن گویش یا زبان است که با آوانگاری صحیح انجام میشود که در این کتاب اینکار انجام شده و به خوبی هم انجام شده گرچه ممکن است که اختلافات کوچکی در آوانگاری باشد که آنهم سلیقهایست . نکته دوم توضیحاتی است که ایشان برای مثلها میدهند که بسیار روشنگرانه است چون ممکن است گویشوران امروز ولو این که سمنانی هم باشند موضوع مثل را فراموش کرده باشند، بسیاری از این مثلها مسائل فرهنگی را در خود دارند که نسل جدید از آن آگاهی ندارد، که با این توضیح رفع اشکال شده است. با توجه به اینکه ایشان به ریشه تاریخی بعضی مثلها مخصوصاً مثلهای سمنانی هم اشاره کردهاند که این کار هویت مثلهای سمنانی را بیشتر نشان میدهد و همین کار بر غنای آن میافزاید. یکی دیگر از نکات مهم این است که به کاربرد مثلها هم اشاره کردهاند. کاربرد مثلها یک موضوع کاملاً محلی است ، شما ممکن است یک مثل محلی را بشنوید و یا در جایی بخوانید ولی ندانید که کاربردش چیست ، برای اینکه مثلهای محلی در همان محل که ایجاد شده کاربرد پیدا میکند و وقتی این مثلها در سایر گویشها بهکار میروند که کاربرد اولیه آن که کاملاً تخصصی است مشخص شده باشد. از آنجایی که آقای وزیری از گویشوران سمنانی هستند و در همان محیط و فرهنگ پرورش یافته و کاملاً به فرهنگ بومی سمنان آشنایی دارند توانستهاند این کاربردها را هم به خوبی بنویسند.
وکیلیان: کاربرد مثلها، اصطلاحات، کنایات و همچنین دعاها، نفرینها، تهدیدها و شوخیها مطالبی هستند که باعث پویایی و ماندگاری زبان میشوند و این نشان دهنده عمق فرهنگ هر زبان و گویش است. در نتیجه میتوانیم بگوئیم که این کتاب مجموعهای از ادبیات شفاهی زبان سمنانی است. آقای وزیری، دیگر چه ویژگیهایی را برای این کتاب میتوانید ذکر کنید؟
وزیری : یکی دیگر از ویژگیهای این کتاب ، ترجمه واژههای قدیمی است که در مثلها به کار رفتهاند و به دلیل تغییر فرهنگِ استفاده از اشیاء، درحال حاضر کاربرد چندانی ندارند و حتّی بعضی از افرادِ هم سن و سال من هم آنها را فراموش کردهاند. مثلاً، درگویش سمنانی، به «تاب» که یک وسیله بازی است گفته میشود «سَِنجالو sεnjâlu» و برای آن که بگویند «تاب» را تاب بده، میگویند «سِنجالو تُوْ بَدِه sεnjâlu tö bade»، ولی به تاب دادن «نَنو» میگویند «ننو هاویژن nεnu hâvižan». از آنجایی که دیگر از «ننو» استفاده نمیشود، واژه «هاویژندییُن hâvižεndiyon» که مختص تاب دادن «ننو» است، کاربردش را از دست داده است، برای این که این واژه و واژههای اینچنانی ماندگار باشند آنها را در زیر مثل نوشته و توضیح لازم را هم دادهام.
وکیلیان : این کار سبب ماندگاری گویش میشود.
دکتر ذوالفقاری: ایکاش همانطوری که در پایان کتاب واژهنامه فارسی دادهاند، یک واژهنامه واژههای اصیل و قدیمیِ سمنانی را هم میدادند.
وکیلیان: انشاءالله در چاپ بعدی .
دکتر ذوالفقاری: همانطوری که دعاها، نفرینها، تهدیدها و شوخیها را از هم جدا کردید، ایکاش مثلها، اصطلاحات و کنایات را هم از یکدیگر جدا میکردید تا اگر پژوهشگری قصد داشت درمورد خاصی از این مجموعه پژوهشی انجام بدهد راحتتر بتواند به موضوع موردنظر خود دسترسی پیدا کند.
وکیلیان: اگر چنین میبود ، بهتر میشد از مطالب کتاب استفاده کرد.
دکتر ذوالفقاری: بله ، اگر چنین بود باعث میشد که جنبه علمیای که در این کتاب رعایت شده، بیشتر رعایت شود. باز فکر میکنم نکتهای که میتوانست به ارزشهای این کتاب اضافه کند، پرداختن به زوایای این زبان است، اگر میگویم زبان به این دلیل است که اگر به زوایای آن پرداخته شود میبینیم که واقعاً هم در حدّ زبان ارتقاع پیدا میکند. گویش سمنانی یک گویش ویژه است آنقدر که افراد بزرگی مثل کریستین سن، ژرژ مرکن اشترنه، هوتوم شیندلر و دیگر مستشرقین معروف بهطور جدّی به آن پرداختهاند و همچنین زبانشناسان ما توجه ویژهای به گویش سمنانی دارند آنچنان که الان به دانشگاه سمنان اجازه تدریس گویش سمنانی داده شده است برای این که این گویش اهمیت دارد. میبینیم که این گویش حتی با گویشهای اطراف خود با سرخه با سنگسر با شهمیرزاد تفاوتهای زیادی دارد به همین دلیل آقای دکتر ستوده به گویشهای منطقه سمنان عنوان «جزیره لهجهها» دادهاند. همچنین باید به پیوستگی این گویش با گویش تاتی هم توجه کرد.
وزیری : یکی دیگر از ویژگیهای این کتاب خودسانسوری آن است. با توجه به اینکه میدانم پژوهشگر حق دخل و تصرف در متن مثلها را ندارد ولی به دلیل حفظ حرمت خانواده و حفظ حرمت کلام، کلمه مستهجن تعداد معدودی از مثلهایی را که دارای انسجامی بوده برداشته و کلمه مترادف و مناسبی جایگزین آن کردهام تا وقتی که پسر خانوده یا دختر خانواده و یا پدر و مادر این مثلها را میخوانند باعث شرمندگی آنها از یکدیگر نشود و جلوی اینگونه مثلها را علامت قیچی گذاشتهام تا کسی که این مثل را میخواند بداند که کدامیک از مثلها دستکاری شده و آنان که اصل مثل را میدانند، بدانند که مؤلف هم آن را میداند منتهی برای حفظ حرمت کلام و حرمت خانواده و سایر موارد اقدام به دستکاری مثل کردهام.
دکتر ذوالفقاری: فکر نمیکنید که با اینکار ماهیت مثل عوض میشود و تحلیل جامعهشناسی خواننده را تغییر میدهید؟ فکر نمیکنید که ما نباید خودسانسوری بکنیم؟
وزیری: چرا، این ایراد بر من وارد است و در پیشگفتارِ کتاب پیشاپیش از همه خوانندگان و پژوهشگران عذرخواهی هم کردهام، ولی یا میبایست آنها را نمینوشتم یا اینکه اگر مینوشتم مسلماً وزارت ارشاد اجازه چاپ آنها را نمیداد و میبایست آنها را حذف میکردم، وقتی نشود مطلبی را نوشت و چاپ کرد با عدم چاپ آن کم کم مطلب به فراموشی سپرده میشود. البته تعداد این قبیل مثلها خیلی کم است و در برابر 5250 مثل، عددی را تشکیل نمیدهند و کسانی که علاقهمند به دانستن اصل مثل هستند میتوانند ضمن تماس با تلفن همراه اینجانب ( 09121540531) و یا آدرس ایمیل ganjineyevaziri@yahoo.com از اصل آن مطلع شوند.
دکتر ذوالفقاری: قبلاً کتابهایی که در بعضی از شهرها به چاپ میرسیدند ناشران آنها چندان دقتی به صفحهبندی، حروفچینی، صحافی و نحوه جلد و ظواهر کتاب نمیکردند ولی خوشبختانه این کتاب به صورت خوب و شکیل چاپ شده که از ناشران جای تشکر دارد و نشان میدهد که ناشران شهرستانی هم دارند خوش سلیقه میشوند و به ناشر این کتاب هم باید آفرین گفت.
وزیری: من باید از آقای سروش هاشمی مدیر محترم انتشاران آبرخ تشکر بکنم که تمام سعی و کوشش خود را بهکار بستند تا این کتاب را به شکل نفیسی به چاپ برسانند، همچنین از جوان علاقهمند به گویش سمنانی آقای صبا قاسمی زاد که کار تایپ این اثر را به عهده داشتهاند قدردانی بکنم .
وکیلیان : آقای وزیری ، یک سئوآل اساسی ، آیا جوانهای سمنانی امروزه چقدر به گویششان و از جمله به کاربرد مثلها اهمیت میدهند؟
وزیری: متأسفانه مردم سمنان هم مِثلِ بقیه شهرهای ایران اصالت گویش خودشان را از دست دادهاند. من میشناسم کسانی را که هم سن و سال من هستند در کودکی، نوجوانی و جوانی با یکدیگر سمنانی صحبت میکردند، الان به بهانه این که غیر سمنانیها به سمنان آمدهاند ماهیت خود را فراموش کرده و با هم فارسی صحبت میکنند. حالا از جوانها چه انتظاری میتوان داشت؟ خوشبختانه جوانها متوجه گویش سمنانی میشوند و گاهی هم صحبت میکنند. ولی نمیتوانند سلیس صحبت کنند. هرچند که توسط دوستان سمنانی فعالیتی در مهدکودکها انجام گرفته که به کودکان صحبت کردن به این گویش آموزش داده شود. این قبیل اقدامات و چاپ این قبیل کتابها کوششی است تا آرام آرام صحبت کردن به گویش سمنانی متداولتر بشود.
وکیلیان : و بهترین راه هم همین مثلهاست .
وزیری : ما سمنانیهای ساکن تهران انجمن خانوادگیای داریم به نام «انجمن سمنانیان مقیم تهران»، آقای دکتر حسین درخشنده که خود از فرهیختگان سمنانند دبیریِ این انجمن را به عهده دارند. جلسات این انجمن فصلی است و در تالار معلم، خیابان ولیعصر بالاتر از خیابان میرداماد تشکیل میگردد. ورود برای همه سمنانیان و خانواده آنان حتی غیر سمنانی آزاد است. در این انجمن گاهی فرصتی در اختیار اینجانب قرار میدهند تا مثلهای سمنانی را ارائه نمایم، میبینم که همه سمنانیها مخصوصاً جوانان از این برنامه استقبال قابل توجهی مینمایند و اظهار علاقه میکنند که سمنانی بشنوند و بیاموزند ولی چون پدر و مادر آنان که خود را روزآمد کردهاند و فارسی صحبت میکنند فرزندانِ علاقمندِ آنان از یادگیریِ گویش سمنانی محرومند.
یکی از عواملی که باعث از دست رفتن گویشهای محلی است، سازمان صدا و سیماست. این سازمان میتواند همانطوری که با گسترش زبان فارسی باعث ازبین رفتن گویشهای محلی میشود با ساخت برنامههای جذاب باعث و بانی شکوفایی و استحکام گویشها نیز بشود. در حال حاضر جوانها خجالت میکشند که به زبان سمنانی صحبت بکنند، اگر سازمان صدا و سیمای مرکز سمنان بیشتر برنامههایی به زبان سمنانی تهیه و پخش کند، این خجالتها از بین خواهد رفت و جوانها هم به زبان سمنانی صحبت خواهند کرد.
دکتر ذوالفقاری : آیا توضیحات شما در زیر مثلها حاصل یافته پژوهشی میدانی هست یا دریافتهای شخصی خود شما؟
وزیری: بعضی از توضیحات حاصل پژوهش میدانی آست و بعضی هم حاصل تجربه شخصی، از آنجایی که به دلیل علاقه شخصی به مثلها، دقت کردم که در چه موردی، چه مثلی گفته میشود و یا در چه موردی چه مثلی کاربرد دارد.
وکیلیان: آقای وزیری، در سمنان شعر محلی هم دارید؟
وزیری: بله، در سمنان شعر محلی زیادی داریم.
وکیلیان: منظور من شعر محلی ایست که گوینده آن مشخص نباشد و جزء ادبیات عامیانه مردم سمنان باشد.
وزیری: مسلماً چنین اشعاری وجود دارند ولی من در این مورد تحقیق نکردهام، در این مورد هم تحقیق میکنم و نتیجه را به عرضتان میرسانم.
دکتر ذوالفقاری: آیا در سمنان نصاب واژههای سمنانی هم دارید؟
وزیری: بله ، مرحوم محمد باقر نیّری نصاب مفصلی در مورد واژههای قدیم سمنانی دارند که در کتاب «فرهنگ سمنانی» تألیف آقای محمد احمد پناهی «پناهی سمنانی» ثبت است.
وکیلیان: آقای وزیری، آنطور که گفتید شما با مرحوم انجوی شیرازی هم همکاری داشتید، برای ما تعریف کنید که این همکاری چگونه بوده است؟
وزیری: درسال 1340 یا 1341 که برنامه «فرهنگ مردم» از رادیو ایرانِ آن زمان پخش میشد و من به آن گوش فرا میدادم، با ضربالمثلها و داستانهای گویشهای مختلف آشنا شدم و چون من هم اطلاعاتی در این مورد داشتم نامهای برایشان نوشتم و اظهار علاقه کردم که در آن برنامه شرکت کنم. مرحوم انجوی شیرازی از پیشنهاد من استقبال کرده و من را برای اجرای برنامه فرهنگ مردم سمنان به تهران دعوت کردند. من هم در برنامه ایشان شرکت کرده و در همان سالها دو یا سه برنامه ضبط و پخش شد که بعضی از مثلها و داستان آنها در جلد دوم کتاب «تمثیل و مثل» تألیف جنابعالی ثبت است.
وکیلیان : به خاطر دارید آن ضرب المثلها کدامند ؟
وزیری : بله. «آجُرین بَر گیر هاکَِرچیمُن» یعنی: در میانِ درِآجری گیر کردهایم . که عبور از آن مشکل است و یا: شَِما مُلِحیظه، هَمارَه تشتَ لَگَن مَنِه بو. یعنی: ملاحظه شما برای ما تشت و لگن نمیشود. که داستان مفصلی برای این دو مثل وجود دارد که ار حوصله این مصاحبه خارج است ولی در کتاب مورد بحث این داستانها تعریف شده است .
وکیلیان : آقای دکتر ذوالفقاری شما سؤال دیگری در این زمینه دارید که مطرح کنید؟
دکتر ذوالفقاری: در حال حاضر شما چه کاری در دست دارید؟
وزیری : در حال حاضر مشغول تبدیل واژهها و جملات مصطلح فارسی به سمنانی هستم، واژهها و جملاتی که در سمنان هم رایج است همراه با آوانگاری و توضیح آنچه که لازم بوده است، مبنای کارم «فرهنگ بزرگ سخن» و چند فرهنگ دیگر است. این کار را از دی ماه سال 1389 شروع کرده و همه وقتم را صرف این کار کردهام در حال حاضر که اوایل خردادماه 1390 است از هشت جلد کتاب مذکور در حال اتمام جلد هفتم با حرف «میم» هستم.
دکتر ذوالفقاری: الان چند سالتان است:
وزیری: همانطوری که قبلاً هم عرض کردم متولد فروردین ماه 1321 هستم و در حال حاضر هفتاد سال دارم .
دکتر ذوالفقاری: انشاءالله که هفتاد سال دیگر هم عمر بکنید و این کارها را به سامان برسانید. برای اینکه امثال آقای وزیری و کسانی که دغدغه اشان این باشد خیلی کم هستند، خیلیها دوست دارند ولی دغدغه انجام آن را ندارند، گاهی به این موضوع فکر میکنند ولی کاری انجام نمیدهند، ولی ایشان با کمال جدیت به این کار پرداختهاند. دو مطلب دیگر اضافه میکنم که اگر در چاپهای بعدی در نظر گرفته بشود بهتر است، یکی تهی سی دی صوتی با صدای خود آقای وزیری که هم خوش بیانند و هم به خوبی سمنانی صحبت میکنند که گنجینهای برای گویشوران بعدی خواهد بود، دیگر آن که چون مثلهای نوشته شده در این کتاب، مثلهای رایج در گویش سمنانی هستند برای مثلهای اختصاصی سمنان هم علامت خاصی در نظر میگرفتید تا مثلهای مختص سمنانی هم مشخص میشدند که معلوم بشود که اینها بهطور خاص در سمنان کاربرد دارند چون ارزش مثلهای محلی، به همان مثلهای خاصشان است یا فهرستی از مثلهای خاص سمنان در پایان کتاب گنجانده بشود که به راحتی بتوان به آنها دسترسی پیدا کرد.
وزیری : امیدوارم سعادت آن را داشته باشم که توصیههای شما را در چاپ بعدی اِعمال نمایم. در اینجا وظیفه خود میدانم که مجدداً از زحمات دوستانی که از مثلهای ذکر شده در کتابشان استفاده کردهام تشکر کنم آقایان دکتر منوچهر ستوده، نصرتالله نوحیان «نوح»، محمد احمد پناه ، عبدالمحمد خالصی، پرویز پژوم شریعتی، محمد حسن جواهری، خسرو عندلیب و … و همچنین از شما آقای دکتر ذوالفقاری که قبل از چاپ کتابتان «فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای ایرانی» مثلهای دامغان و شاهرود را در اختیارم گذاشتید و همچنین از آقای سید احمد وکیلیان سردبیر محترم فصلنامه فرهنگ مردم که این فرصت را در اختیارم قرار دادند تا درمورد کتاب «گنجینهای از مثلهای گویش سمنانی» مطالبی را به عرضتان برسانم سپاسگزارم.