
به گزارش ایسنا، محمد احمدپناهی متولد مهرماه سال 1313 سمنان بود تحصیلات خود را در سمنان و تهران دنبال و در رشته تاریخ از دانشگاه تربیت معلم دانشنامه کارشناسی گرفت.
از این نویسنده و مورخ و پژوهشگر آثار متعددی در سه بخش تاریخ، سمنان پژوهی و فولکلور و ادبیات به جای مانده است.
این مورخ پیشکسوت که بهصورت آکادمیک در حوزه تاریخ تحصیل کرده بود آثار متعددی به رشته تحریر درآورده که: “شاه اسماعیل صفوی، مرشد سرخ کلاهان” ؛ ” لطفعلیخان زند، از شاهی تا تباهی”، ” نادرشاه، بازتاب حماسه و فاجعه ملی”، ” تیمور لنگ، چهره هراس انگیز تاریخ”، ” حسن صباح، چهره شگفتانگیز تاریخ”، ” امیرکبیر- تجلی افتخارات ملی”، ” کریمخان زند، نیکوترین زمامدار تاریخ ایران”، ” چنگیزخان، چهره خون ریز تاریخ”، ” فتحعلیشاه قاجار سقوط در کام استعمار”، ” آغا محمدخان قاجار، چهره حیلهگر تاریخ”، ” امیر اسماعیل سامانی فرمانروای بزرگ و عادل”، ” ستارخان سردار ملی و نهضت مشروطه” و…از مهمترین تالیفات وی در حوزه تاریخ ایران است.
احمد پناهی که در شعر به پناهی سمنانی تخلص داشت علاوه بر سرودن غزلیات، قصائد و آثار کلاسیک و… در زمینه پژوهشهای ادبی آثاری از خود به جای گذاشته که دو مجموعه شعر “از دی که گذشت” و “منظومه شاعر و پری” و دوبیتیهای بومیسرایان ایران “ترانههای ملی ایران، سیری در ترانه و ترانهسرائی در ایران” که چاپ اول آن در 68 و چاپ دوم آن در 77 به بازار کتاب راه یافت و آثاری در حوزه ادبیات فولکلور و زبان و ادبیات سمنانی از آن جمله است.
محمد احمد پناهی که همواره به زبان مادری خود علاقه ویژهای داشت در طول عمر بیش از 82 ساله خود آثاری در این بخش به رشته تحریر درآورد که بعدها مرجع بسیاری از آثار متاخر در حوزه سمنانپژوهی شد.
“فرهنگ سمنانی – شرح حال و نمونۀ آثار شاعران در گویش سمنانی با آوانوشت اشعار”، ” آداب و رسوم مردم سمنان- مثلها، افسانهها، لطیفهها، ترانهها، باورهای عامه، حرف و فنون سنتی”، ” تقسیم آب در سمنان قدیم” و… از مهمترین آثار این نویسنده پرتلاش در حوزه سمنانپژوهی است.
یکی از پژوهشگران پیشکسوت سمنانی که تالیفات متعددی در حوزه زبان و ادبیات سمنان دارد با تمجید از فعالیتهای محمد احمد پناهی از او بهعنوان یکی از پیشکسوتان در این بخش نام برد و گفت: زندهیاد محمد احمد پناهی از جمله کسانی است که در کنار چند چهره دیگر زحمات زیادی برای معرفی زبان و ادبیات بومی سمنان کشیده است.
فرهنگ شکوهی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا-منطقه سمنان اظهار کرد: آثار زندهیاد احمدپناهی از جمله آثار خوب در حوزه سمنانپژوهی است.
وی با اشاره به ظرفیتهای فرهنگ و ادبیات بومی سمنان، تصریح کرد: زبان سمنانی از غنای بالایی برخوردار است و باید از نویسندگان و پژوهشگرانی که در این حوزه زحمت میکشند تجلیل کرد.
نویسنده کتاب”سمنان بر تارک روزگاران” بر لزوم توجه بیشتر به زبان و ادبیات بومی تاکید کرد و افزود: توجه به زبانهای بومی به غنای زبان فارسی کمک میکند.
این شاعر و پژوهشگر سمنانی بر لزوم حمایت مسئولان از نویسندگان و پژوهشگران و از جمله اهلقلم و نویسندگان ادبیات بومی تاکید کرد و گفت: رفع موانع از نشر آثار پژوهشگران و شعرا و خصوصا پژوهشگران فرهنگ و زبان و ادبیات بومی میتواند به تولید و غنابخشی به آثار این حوزه کمک کند.
حمید رضا نظری (حکمت) از فعالان زبان و ادبیات بومی سمنان نیز در گفتوگو با خبرنگار ایسنا-منطقه سمنان با تقدیر از تلاشهای زندهیاد محمد احمد پناهی از وی بهعنوان یکی از پیشگامان سمنانپژوهی نام برد و تصریح کرد: احمدپناهی همواره به ادبیات بومی زادگاهش توجه و دلبستگی زیادی داشت.
وی ادامه داد: کارنامه زندهیاد محمد احمد پناهی در حوزههای تاریخی، ادبی و زبان و ادبیات بومی و تالیف و گردآوری دهها کتاب در این بخش بهخوبی جایگاه این پژوهشگر پیشکسوت سمنانی را نشان میدهد.
نظری با بیان اینکه زندهیاد احمدپناهی تا همین اواخر با فعالان سمنانپژوهی در ارتباط بود افزود: احمدپناهی با شرکت فعالانه در همایشهای قومسشناسی و ارایه مقالاتی در زمینه تاریخ و فرهنگ استان سمنان و نیز شرکت در کنگره مفاخر قومس بیش از پیش دلبستگی خود به فرهنگ، زبان و ادبیات بومی استان سمنان را نشان داد.
وی با بیان اینکه همکاریهای علمی احمدپناهی با برخی مراکز علمی و پژوهشی سمنان از دیگر اقدامات ارزنده این استاد و پیشکسوت سمنانی است، خاطرنشان کرد: ارتباط این پژوهشگر و نویسنده با فرهنگ و زبان بومی سمنان هیچگاه قطع نشد و همکاری با برخی نشریات ادبی و تاریخی و از جمله فرهنگ قومس و نشریاتی همچون فرهنگ مردم از دیگر فعالیتهای زندهیاد احمدپناهی است.
نظری با تجلیل از خدمات و آثار قلمی زندهیاد احمدپناهی گفت: این پژوهشگر پیشکسوت از چنان جایگاه و وزنی در فرهنگ، زبان و ادبیات بومی سمنان برخوردار است که هر جا یادی از فرهنگ و ادبیات بومی سمنان بهمیان آید باید در کنار نامهای بزرگ دیگری که در این حوزه تلاشهای زیادی داشتهاند، از ایشان نیز به بزرگی یاد کرد.
بیتردید تا زبان و ادبیات بومی سمنان زنده است نام پژوهشگران، نویسندگان و شاعران و هنرمندانی همچون پرویز پژوم شریعتی، محمد احمدپناهی، محمدحسن جواهری، فرهنگ شکوهی و… نیز زنده خواهد بود. محمد احمدپناهی، مورخ، نویسنده، شاعر و پژوهشگر سمنانی که در شعر به پناهی سمنانی تخلص میکرد در تاریخ 21/10/1395 در شهر تورنتو کانادا و در سکوت خبری رسانههای ملی دارفانی را وداع گفت و در همان شهر مدفون گردید.
گزارش از هوشنگ بسطامی- خبرگزاری دانشجویان ایران – ایسنای سمنان
====================
روایت دیگری از زندگینامه مرحوم استاد محمد احمدپناهی (پناهی سمنانی)
محمد مفتاحی
منبع: روزنامه ایران
محمد احمد پناهی سمنانی
▪ متولد ۱۳۱۳ سمنان/ گذراندن تحصیلات ابتدایی در سمنان/ گذراندن تحصیلات متوسطه در تهران/ كارشناس تاریخ از دانشگاه تربیت معلم، ۱۳۵۶/ فرهنگ پژوه و مردم شناس
▪ پدیدآورنده: شعر، تحقیق ادبی، تاریخ و فرهنگ عامه ایران
الف) در زمینه فرهنگ عامه ایران:
ـ «ترانه های ملی ایران»، در سه چاپ، ۱۳۸۳ / «فرهنگ سمنانی»، شرح حال و نمونه آثار در گویش سمنانی، ۱۳۶۶ / «آداب و رسوم مردم سمنان»، چاپ دوم، ۱۳۸۳ / «ترانه و ترانه سرایی در ایران»، چاپ دوم، ۱۳۸۴ / «دوبیتیهای بومیسرایان ایران»، شرححال و نمونه آثار، ۱۳۷۹/ «ترانههای دختران حوا»، ترانهها در شعر عامیانه ایران، نشر ترفند، ۱۳۸۰ / «شیوه سنتی تقسیم آب در سمنان»، نشر میراث فرهنگی، ۱۳۸۱ / «تاریخ در ترانه»، رخدادهای سیاسی و اجتماعی به روایت ترانه های عامیانه ایران، نشر پژواك كیوان، ۱۳۸۴
ب) ادبیات
ـ «از دی كه گذشت»، بخشی از اشعار فارسی، انتشارات حیدربابا، ۱۳۶۰ / «منظومههای شاعر و پری»، براساس قصهای از كاتول مندس، شاعر آرمانگرای فرانسوی (۱۹۰۹-۱۸۴۱)
پ) تحقیق ادبی
ـ «شعر كار در ادب فارسی»، بازتابهای كار در شعر فارسی، ۱۳۶۹
ت) تاریخ
ـ «ظفرنامه تاریخ»، تاریخ فتوحات امیر گورگانی، تألیف نظام الدین شاهی از روی نسخه فیلكس تاور، نشر بامداد، ۱۳۶۴ / «تیمور لنگ، چهره هراس انگیز تاریخ»، انتشارات نمونه و حافظ نوین، سیزده چاپ / «چنگیزخان»، چهره خونریزی تاریخ، یازده چاپ «حسن صباح»، چهره شگفتانگیز تاریخ، یازده چاپ/ «آغامحمدخان قاجار»، چهره حیله گر تاریخ، انتشارات نمونه، یازده چاپ / «نادرشاه»، بازتاب حماسه و فاجعه ملی، یازده چاپ/ «شاه عباس كبیر»، مرد هزار چهره، نه چاپ/ «شاه اسماعیل صفوی»، مرشد سرخ كلاهان، پنج چاپ/ «لطفعلی خان زند»، از شاهی تا تباهی، پنج چاپ/ «شاه سلطان حسین صفوی»، تراژدی ناتوانی حكومت، سه چاپ/ «امیركبیر»، تجلی افتخارات ملی، دو چاپ/ «فتحعلی شاه قاجار»، سقوط در كام استعمار، دو چاپ/ «ستارخان»، سردار ملی و نهضت مشروطه، یك چاپ/ «ناصرالدین شاه»، فراز و فرود استبداد سلطنتی در ایران، یك چاپ و…
ث) ویراستاری و تحریر متن و مقدمه و مباشرت در چاپ بسیاری از كتب.
ج) تألیفات سپرده شده به ناشر
ـ «شعر بومی قومس»، نمونه بومی سرودههای شاعران استان سمنان/ «شعر بومی كومش» (قومس)، نمونه بومی سرودههای شاعران استان سمنان، نشر آشنایی/ «سلطان محمود غزنوی»، نماد سلطهجویی و تعصب/ «طبیب عشق»، زندگی سیداسماعیل جوجانی پزشك نامدار ایران، نشر گستره/ «خرده آیینهای زیبای ایرانی»، نمونههای خرده سنتها و رسمهای مردم ایران و… نشر گستره
چ) چاپ بیش از صد مقاله در نشریات مختلف
ـ سپاسنامه و تقدیر در آیین آوای دوست، نكوداشت استاد بیژن ترقی و یادمان استاد علی تجویدی به خاطر تألیف كتاب ترانه و ترانهسرایی در ایران، فرهنگسرای هنر، ۱۳۸۵ / لوح سپاس و قدردانی برای شركت و ارائه مقاله در كنگره عارف بزرگ شیخ علاءالدوله سمنانی، ۱۳۸۰ / لوح سپاس و قدردانی به خاطر تحقیق در گویش سمنانی از سوی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای كاربردی، ۱۳۸۲ / لوح سپاس برای شركت و ارائه مقاله در نخستین جشنواره فرهنگ فولكلور كومش، سمنان ۱۳۸۲ / لوح سپاس برای ارائه مقاله و شركت در سومین همایش قومسشناسی/ لوح سپاس به خاطر خدمات بی شائبه در بخش فرهنگ مكتوب/ لوح تقدیر از سوی دانشگاه سمنان به خاطر پاسداری و شناسایی گویش كهن سمنانی/ لوح سپاس به خاطر حق شناسی برای شركت و ارائه مقاله در همایش سفرهای نذری، سیرجان، ۱۳۸۵ /لوح تقدیر به پاس یك عمر تلاش در جهت اشاعه موسیقی بومی و تعمیق و تلطیف فضای فرهنگی سمنان از سوی پانزدهمین جشنواره موسیقی استان گلستان، ۱۳۸۴ / لوح تقدیر و سپاس از سوی شورای كتاب كودك به خاطر پیام به جشن ایرانی هانس كریستین آندرسن و اعطای تندیس آندرسن، ۱۳۸۴
یكی از رشتههایی كه در جامعه ما كمتر مورد توجه قرار گرفته است، بررسی فرهنگ عامه و تحقیق و پژوهش علمی عمیق در این زمینه است. تأسف از این بی توجهی آن هنگام شدت می یابد كه دریابیم زمینههای پژوهش دراین رشته تا چه اندازه فراخ و گسترده است. دیدار با استاد محمد احمد پناهی، فرهنگ پژوه و مردم شناس نامی معاصر كه عمری به پژوهش و تحقیق ویراستاری و تألیف در زمینه تاریخ و فرهنگ عامه ایران پرداخته است، ما را به خوبی با جنبههای گوناگون این حوزه آشنا میكند. او كه علاوه بر تحقیقات متعدد و وسیع علمی در طول سالیان فعالیت فرهنگی خود، به همكاری با نشریات و سرودن شعر هم پرداخته است، از مهم ترین فرهنگ پژوهان ایران و در رشته خود سرآمد محسوب می شود. جنبههای مختلف فعالیتهای او اعم از تحقیق در زمینه فرهنگ عامه ایران، ادبیات، تاریخ و نوشتن مقالههای مختلف علمی و سرودن شعر از چنان وسعتی برخوردار است كه نوشتن درباره آنها كاری دشوار مینماید و حوصلهای علمی میخواهد.
محمد احمد پناهی كه آثارش با نام «پناهی سمنانی» منتشر شده است و یكی از برجستهترین پژوهشگران فرهنگ عامه و مردمشناسی محسوب می شود، نوزدهم مهرماه ۱۳۱۳ در شهر سمنان به دنیا آمد. پدرش سید علی اكبر احمدپناهی صوفی بیسوادی بود كه هزاران شعر از بر داشت و آنچه از معارف شیعه و قصص پیامبران و حالات و حكایات اولیاءالله و شیوخ و اقطاب دراویش سلسله گنابادی شنیده و آموخته بود، به خاطر داشت. او تك بیت های عارفانه زیبا، حكایات مذهبی فراوان میدانست و در هر فرصتی برای فرزندانش با گرمی و شور خاصی میخواند. مادرش بیبیخانم هم در رشد فرهنگی محمد تأثیر بسزایی داشت. وی درباره مادر خود مینویسد: «باسواد بود و با استیلا و شیوایی و صدایی دلكش و پرشور قرآن میخواند. سخت پای بند آداب و مراسم دینیاش بود. معلومات دینی و آگاهی فرهنگیاش به مراتب از پدر بیشتر بود و شعرهای بیشتری از او در حافظه داشت…» در چنین خانوادهای كه پر از شور شعر و نور عرفان بود، همه شرایط برای تحصیل علم و فرهنگ مهیا بود. از ۵ سالگی وی را به مكتب فرستادند تا قرآن بیاموزد و در ۸ سالگی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان «هدایت» سمنان آغاز كرد تا سال ۱۳۲۷ كه با اتمام این دوره وارد دبیرستان شد. این دوره را هم با موفقیت به پایان برد و برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه تربیت معلم شد و سال ۱۳۵۶ در رشته تاریخ لیسانس گرفت. وی درباره علت فاصله افتادن میان تحصیلاتش می گوید: «پایتخت در آن سالها در تلاش و تكاپوی سیاسی ـ اجتماعی غرق بود. فضای باز سیاسی جوانها را سخت در خود سرگرم ساخته بود. در هر خیابان و كوی و برزن كه نگاه میكردی، بحث و جدل سیاسی و اجتماعی بود. همه مردم فرهنگی و سیاسی بودند. روزنامه و مجله و ماهنامه و كتاب چندان فراوان بود كه وقت خواندن پیدا نمیكردم. بازارهای تبادل اندیشه و آموختن چندان داغ بود كه جز آن به چیزی نمیاندیشیدم. در این سالها، تا كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ آنقدر كتاب و روزنامه خوانده و بحثهای فرهنگی شنیده بودم كه نیازی به ادامه تحصیل پیدا نمیكردم. اصلاً در فكرش هم نبودم. می خواندم، مینوشتم و شعر میساختم». و درباره آغاز كار شاعریاش میگوید: «۱۷ ساله بودم كه با خواندن شعرهای شبه فولكلوریك روزنامه «چلنگر» شعر ساختن را آغاز كردم. ذوقش به سرعت در من میجوشید. وقتی نخستین شعرم كه یك رباعی است و آبكی بود، در آن روزنامه چاپ شد، اثری عمیق در من گذاشت:
كاشانه، ما ز صلح پرنور شده
ابنای بشر ز صلح مسرور شده
آن دشمن صلح و دوستی در همه جا
در چشم بشر پلید و منفور شده
و از آن پس الفتی پردوام و طولانی با شعر و نثر و روزنامه و كتاب در من حاصل شد و همچنان برجای ماند». در همین ایام به واسطه یكی از آشنایان در شركت پنبه، وابسته به سازمان برنامه، مشغول كار شد و او را به كارخانه پنبه بندر گز فرستادند. آنجا با صادق سرفراز، آشنا شد. او كه رئیس كارخانه پنبه بود، تأثیر خاصی در ذوق و وابستگی های فرهنگی احمدپناهی به جای گذاشت. پس از این دوره به ورامین منتقل شد و تا سال ۱۳۴۰ در روستای كوچك جیتو زندگی كرد تا اینكه به تهران منتقل و در سال ۱۳۵۸ بازنشسته شد. بعد از آن هم هرچند در شركت پنبه، شركت كارخانجات دولتی وابسته به سازمان برنامه، بنگاه ماشینهای كشاورزی وابسته به وزارت كشاورزی كار كرد، اما هیچ گاه پیوند خود را با فرهنگ و ادب، نوشتن، سرودن، همكاری با مطبوعات و حضور در كانونهای فرهنگی قطع نكرد. دوران بازنشستگی یك فرصت طلایی برای او بود. تحقیق و نوشتن و بازگشت به انبوه یادداشتها و سر و سامان دادن به آنها به یك مشغله دائمی برایش تبدیل شد. نخستین مجموعه شعرش را با نام «از دی كه گذشت» در مهرماه سال ۱۳۶۰ منتشر كرد. سال ۱۳۶۷ هم منظومه «شاعر و پری» را كه فكر آن براساس قصهای از كاتول مندس، ادیب آرمانگرای فرانسوی (۱۹۰۹-۱۸۴۱ م)، طراحی شده بود، در یك مثنوی دویست و چند بیتی ساخت و از آن پس به طور جدی دنبال سرودن شعر نرفت.اما یك پژوهش ادبی را پی گرفت كه حاصل آن كتاب «شعر كار در ادب فارسی، بازتاب كار در شعر شاعران گذشته و معاصر» بود و در سال ۱۳۶۹ با هزینه شخصی چاپ شد. او در این پژوهش برای نخستین بار و به طور جدی به مفهوم كار فیزیكی در ادبیات پرداخته كه از آثار در خور توجه و ماندگار پژوهشی است.
احمد پناهی سپس به تاریخ روی آورد كه رشته تحصیلات تكمیلیاش بود. او درباره این دوره از فعالیت خود میگوید: «مخاطبم جوانها و افرادی بودند كه میخواستند از تاریخ و حوادثی كه بر مردم ما گذشته است تا جایی كه ممكن است آگاهی های درست به دست آورند. به پشتوانه تحصیل و مطالعاتم دلگرم بودم. قالب كار هم فراز و نشیب زندگی و كارنامه شخصیت های معروف تاریخ بود. بیرعایت سلسله مراتب تاریخی، در بیست و دو جلد كتاب، نه فقط زندگی خصوصی، بلكه در مقیاسی وسیع تر دوران تاریخی، عوامل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی دورانی كه قهرمان هر كتاب در آن به قدرت رسیده، گزارش شده است…» علاوه بر این ها، ۹ عنوان از كارهای تاریخی او نزد ناشران در نوبت چاپ است، در حالی كه باید یادآوری كرد در میان آن ۲۲ كتاب تاریخی چهرههای منفور و محبوب در كنار هم وجود دارند و پناهی سمنانی تنها به چهره های محبوب تاریخ نپرداخته است. تیمور لنگ، چنگیز مغول، آغامحمدخان قاجار و…. كریم خان زند، امیركبیر، خواجه نصیرالدین طوسی، ستارخان، قائم مقام فراهانی و فردوسی نامهایی هستند كه او در بخش پژوهش تاریخ به آنها پرداخته است. اما پناهی در میان كارهای متعدد خود به كار بر روی فرهنگ عامه بیش از همه دل بسته و این كار بیشترین جاذبه و خرسندی را برایش داشته است. هشت كتاب و دهها مقاله، سخنرانی و گفت وگوی مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی پیرامون ترانههای ملی، آداب و رسوم، سرودههای بومی، كاركردهای ترانه ملی در زندگی اجتماعی، هنری و تاریخی مردم، گردآوری، تألیف وتوجیه كرده است.
پناهی سمنانی در فرهنگ عامه بیشتر پیرامون ترانه كار كرده است. نخستین كتاب او در این زمینه «ترانههای ملی ایران» نام دارد كه در آن گونههای متنوع و مختلف و رنگارنگ شعر عامه ایران یكجا گرد آورده شده است. این پژوهش سپس گسترده شده و كتاب «ترانه و ترانهسرایی در ایران» سامان یافته و انتشارات سروش تاكنون دو بار به چاپ آن اقدام كرده است. در فصلهای چهاردهگانه این كتاب خاستگاه و ارزش فرهنگی ترانه، جای هنر عامه در ادب رسمی، صورت ها و قالبهای ترانه ملی، تقسیم بندی سنتی ترانه، گستره و آفاق مضمون در ترانه، بازی و سرگرمی، سوگ و سرور، كودكانهها و… عنوان ها و موضوعات مورد بحث هستند.
در همین زمینه، دو كتاب دیگر با نامهای «تاریخ در ترانه» و «ترانههای دختران حوا» از احمد پناهی منتشر شده است كه موضوعی تازه و جالب دارند. كتاب «تاریخ در ترانه» گویای این مطلب است كه در بازتاب رخدادهای تاریخی، سهم فرهنگ عامه اگر دست كم گرفته شود، خطایی غیرقابل اغماض صورت گرفته است. بسیاری از اندیشمندان و متفكران علوم سیاسی و اجتماعی و نویسندگان بزرگ بر آن هستند كه پژوهش تاریخی، هرگاه داده های فرهنگ فولكلور را نادیده انگارد، آن پژوهش فاقد اعتبار و اصالت علمی خواهد بود. در حقیقت، هم تاریخ را انبوه توده های مردم می سازند و پدیدههای فرهنگیاش را هم آنان میآفرینند و خواص جامعه و قدرت مداران مصادرهاش می كنند. بنابراین، آنچه از تاریخ در فرهنگ عامه روایت میشود، با گزارشهای وقایع نگاران و تاریخپردازان فرهنگ رسمی كه تحت سیطره حكومتهای وقت مینویسند، متفاوت است. این كتاب به رخدادهای سیاسی واجتماعی مردم ایران از آغاز تا سقوط سلطنت توجه دارد. دیگر كتاب مهم احمد پناهی در این زمینه «ترانههای دختران حوا» از ترانههایی سخن میگوید كه به دلالت مضمون شان، توسط زنان سروده شدهاند و از این منظر ارزش پژوهشی ویژهای دارند، زیرا خالص ترین اندیشهها و احساسهای عاطفی زنان را كه به واقع؛ هم غمنامه رنج و ناكامی ها و هم حدیث دلدادگی و آرزومندی، هم جلوههای شور و نشاط زندگی و هم سلاح مبارزه آنان در نبرد زندگی است، با خود دارد.
بخش دیگری از كوششهای او در فرهنگ عامه ایران مربوط به گویشها در فرهنگ بومی ایران است كه گنجینهای غنی و پربار از هنرهای گوناگون خاصه شعر و موسیقی میان اقوام مختلف ماست. آنگونه كه میدانیم گویش های پرتنوع میان هممیهنان ما در گوشه و كنار كشور به سرعت درحال نابودی است. این گویشها كه میراث گران بها در بازشناسی هویت ملی ما به شمار میروند و از قابلیتهای آنها در تقویت بنیانهای زبان ملی میتوان به فراوانی بهره جست، اگر مورد اعتنای اهل فرهنگ قرار نگیرند، با واژهها و اصطلاحات و زبانزدهای بیگانه و وارداتی استحاله مییابند و محو می شوند. در كتاب «فرهنگ سمنانی»، پناهی سمنانی نمونههای شعر شاعران بومیسرای سمنانی را با ترجمه و آوانوشت آورده است. و در كتاب «دوبیتیهای بومی سرایان ایران» هم نمونههای زیبایی از اندیشهها و تفكرات ناب فلسفی، اجتماعی، مذهبی و غنایی سرایندگانی كه قالب دلچسب دوبیتی، كه محبوبترین شیوه بیان شاعرانه است، برگزیدهاند و زبان مادری و بومی خود را در بیان اندیشهها به كار گرفتهاند، فراهم آورده است.
درباره استاد محمداحمد پناهی و آثار ارزنده او بسیار میتوان نوشت، اما مجال مهرگان اندك است و به ناچار در پایان این مطلب تنها به بخش كوچكی از تشویقها، تقدیرها و نوازشهای فراوانی كه وی بابت كار در فرهنگ عامه ایران یافته است میپردازیم: لوح سپاسی از سوی شورای كتاب كودك به خاطر پیام به جشن ایرانی هانس كریستین آندرسن و اعطای تندیس آندرسن فروردین ۱۳۸۴، لوح تقدیر به پاس یك عمر تلاش در جهت اشاعه موسیقی بومی و تعمیق و تلطیف فضای فرهنگی زادگاه خود از سوی پانزدهمین جشنواره موسیقی ذكر و ذاكرین، استان گلستان اردیبهشت۱۳۸۴، دریافت لوح تقدیر از سوی دانشگاه سمنان به خاطر كوشش در شناسایی و پاسداری گویش كهن سمنانی، لوح سپاس برای ارائه مقاله و شركت در سومین همایش قومسشناسی، سپاسنامه و تقدیر در آیین آوای دوست، نكوداشت استاد بیژن ترقی و یادمان استاد علی تجویدی به خاطر تألیف كتاب «ترانه و ترانهسرایی در ایران» خردادماه ۱۳۸۵ و…
استاد احمد پناهی اكنون در هفتاد و دو سالگی با شور و اشتیاقی وصفناپذیر به جنبههای گوناگون فرهنگ عامه میپردازد و حرفهای ناگفته و كتابهای نانوشته فراوانی در این زمینه دارد كه آرزو میكنیم در كمال سلامت و آرامش آنها را به فرهنگ و ادب میهن عزیزمان عرضه كند.
