مرحوم شيخ محمد فانی سمنانی فرزند شيخ علی اصغر واعظ سمنانی متولد 9 فروردين 1247 هجری شمسی در سمنان و متوفی 15 فروردين ماه سال 1321 شمسی است. وی از شش سالگی شروع به فراگيری علوم مقدماتی ادبی و علوم دينی و رياضيات و نجوم كرد و از محضر اساتيدی چون ملا عبدالرسول مازندرانی و ميرزا حسن آشتيانی و شيخ محمدتقی قزوينی و ملا علی منجم اصفهانی و حاج ملا علی سمنانی و ميرزا شمس الدين حكيم الهی و ميرزا ابوالحسن جلوه استفاده علمی نمود.
معظمله مجتهد مسلم و جامع معقول و منقول بود و عالمی عامل و حكيمی كامل بود معالوصف بعلوم تحصيلی اكتفا نكرده و در جستجوی علم معرفت و نور مكاشفت برآمد ابتدا به خدمت مرحوم طهماسب قليخان وحدت كرمانشاهی كه از عرفای نعمتاللهی بود رسيده و ذكر زبانی تحليل فرا گرفته و مدتی بر آن مراقبت داشت ولی باز هم تسكين نيافته و آتش طلبش افروخته تر شد سلمان وار از هر صاحبدلی همت میخواست تا آنكه سرانجام در سال 1276 شمسی كه عارف ربانی جناب نورعليشاه گنابادی (قدس سره) از مكه مراجعت و از سمنان عبور میفرمود بحضور ايشان رسيده و در اولين نظر تسليم گشته و بر انقياد سلسله نعمتاللهی گنابادی گردن نهاده و با ثبات قدم تا آخرين لحظه حيات پايدار و در انجام وظايف دينی استوار بود.
آن بزرگوار پس از طی مراحل سلوك در سال 1357 قمری از طرف جناب شيخ محمدحسن صالحعليشاه گنابادی (اعلیالله مقامهالشريف) به اجازه ارشاد مفتخر و به لقب (درويش ظفرعلی) ملقب گرديد. ايشان قویالبنيه و خوش سيما و بسيار با وقار و جذاب بود. وی در اتصاف به اوصاف حسنه و خصال حميده و اخلاق پسنديده شهرتی بسزا داشت. در تربيت و تهذيب اخلاق سلاك نفسی مسيحا داشت و در ايام ارشاد ايشان كرامات و خوارق عادات بسياری از وی بظهور رسيد. ايشان قبل از رحلت در مجالسی به رحلت خود اخبار نموده بودند.
آرامگاه فانی
اين آرامگاه در حدود صد متر با آرامگاه پيرنجمالدين فاصله دارد و مقبرهای زيبا از شاعری وارسته بنام فانی سمنانی و همچنين سيد ابوطالب حسنی،ْ سردار ملی سمنان در نهضت مشروطه قرار دارد.
اين آرامگاه به دليل قدمت کم آن، جزو آثار تاريخی به شمار نمیآيد. ولی از آنجا که مزار يکی از شاعران به نام است و نيز دارای نمايی جالب است از نقاط ديدنی سمنان محسوب میشود. آرامگاه فانی شامل گنبد و حرم و صحن و فاقد ايوان میباشد.
نمای خارجی به صورت مکعب مستطيل آجری میباشد که دو در اصلی طرفين بنا، حياط را به بيرون متصل میکند.
از ديوان اشعار جناب شيخ محمد فانی سمنانی (درويش ظفرعلی) چاپ 1329 شمسی با مقدمههائی از دكترعلی نورالحكما و مرحوم ابوالقاسم نورنژاد.
دارم ز لب لعل تو يك بوسه تمنا
شايد كه قبول افتدت اين خواهش بيجا
يك جلوه نمودی و برفتی ز برم دوش
بر گو كه دگر بينمت آيا به دگر جا
تا كی بوم اندر طلبت در تك و در پوی
ديوانه صفت گه به حرم گه به كليسا
هم ديده جان دوخته بر روی منيرت
هم گردن دل بسته آن زلف چليپا
با اين همه دلبستگی و فرط علايق
حاشا كه رهائی ز توام باشد و كلا
گه معتكف كعبه و گه ملتزم دير
در جلوه در آری همه جا روی خور آسا
گه طالب ديدار تو شد شيخ مناجات
گه عاشق رخسار تو ديوانه شيدا
بفراز به ما قامت و بنمای به ما رخ
زين واقعه تا سر قيامت شود افشا
دارد سر سودای تو محنت زده فاني
ترسم كه نهد دين و دل اندر سر سودا
(به نقل از سایت سمنان ما)
ای دلبر زيبا
ای دلبر زيبا
بردی خرد و هوش
ای دلبر زيبا
آواره به هر كوی
ای دلبر زيبا
زان گشته اسيرت
ای دلبر زيبا
ای مير حقايق
ای دلبر زيبا
چون عارف خوش سير
ای دلبر زيبا
يا پير خرابات
ای دلبر زيبا
ای لعبت خلخ
ای دلبر زيبا
پيدا و نهانی
ای دلبر زيبا

تصویر روی جلد دیوان شیخ محمد فانی سمنانی
ذبیحالله وزیری (وزیری سمنانی)
1399/03/22