شیخ علاءالدوله سمنانی کیست؟
صد خانه اگر به طاعت آباد کنی
گر بنده کنی به لطف، آزادی را
به زان نبود که خاطری شاد کنی
بهتر که هزار بنده آزاد کنی
: شیخ علاءالدوله سمنانی یکی از برجستهترین عرفای ایرانی است که در استان سمنان که زادگاه عارفان نامداری چون “بایزید بسطامی” و “ابوالحسن خرقانی” است، چشم به جهان گشود.
شیخ علاءالدوله سمنانی متولد ذیحجه سال 609 هجری قمری است. تحصیلات ابتدایی را در مکتبخانه محلی بیابانک گذراند. تا سن 15 سالگی، علوم عقلی و نظمی آموخت و آنگاه به همراه عموی خویش ملک جلال الدین، در دستگاه ارغوان خان وارد شد و به تدریج مقرب درگاه شاه ایلخانی شد.
سال ورودش به دیوان ایلخانیان را 674 ه.ق نگاشتهاند، اما خدمتش در این دربار زیاد طول نکشید. شیخ خود میگوید: “جنگی که بین سلطان و عمویش در قلب قزوین در گرفت، در آنگاه من 24 ساله بودم. به حمله پرداختم که ناگاه عنایت الهی از غیب، دستِ جانم را گرفت” پس از آن کلاه و سلاح را به یک سو فکند و دست به توبه فراز کرد، اما خدمت به ارغوان شاه را ترک نگفت تا سال 680 ه.ق فرا رسید و شیخ بواسطه کسالت، خدمت ایلخانیان را ترک و به وطن خود بازگشت.
علاءالدوله سمنانی در بین مردم استان سمنان به نام احمد بن محمد بن احمدالبیابانکی سمنانی شناخته میشد، از لحاظ مقام دینی به لقب رکنالدین و به جهت خدمات جوانیاش در دستگاه دیوانی، علاءالدوله لقب گرفت.
محققان و مورخان به واسطه ارشادش، وی را شیخ و بعضی به مناسبت اصطلاح رایج فرقه صوفیه، او را شاه علاءالدوله و برخی به علت قدرت و ثروتش امی علاءالدوله و عدهای از نظر شخصیت خانوادگی، وی را از ملوک سمنان شمردهاند.
این عارف نامدار در 26 سالگی تحصیلات عالی را آغاز کرد، ادبیات عرب را نزد سید اخفش، علم فقه را نزد سید تاج الدین آموخت و استماع حدیث را از رکن الدین صاین و رشید ابن ابی القاسم کسب و اجازه روایت گرفت، سیر و سلوک عرفانی علاء الدوله از کناره گیری خدمات دیوانی و انفاق و تطهیر اموالش آغاز شد، چنانکه غلامان و کنیزان خود را آزاد ساخت و حقوقی را که از دیگران بر عهده وی بود، ادا کرد و اموال خود را وقف کرد.
هنگامی که سید شرفالدین سعدالله ابن حمویه سمنانی که مأمور شیخ عبدالرحمن اسفراینی در حدود خراسان بود به سمنان رسید، شیخ پس از ملاقات با او غیاباً از مریدان او شد و به فرمان وی گردن نهاد. پس از چندی برای دیدن قطب زمان و مرشد کامل به قصد بغداد حرکت کرد، اما گماشتگان ایلخان مغول او را از همدان برگرداندند.
تنظیم آبیاری شهر به شیوه استخری و به نوبت از حقابهها بهرهبرداری کردن را به شیخ علاء الدوله سمنانی نسبت میدهند، زیرا از آن زمان به بعد بود که دفتری به نام قانون میاه در سمنان بوجود آمد که اساس صاحبان سهام و حقابه برای هر استخر همه ساله در آن ثبت میشده است.
وفات شیخ علاء الدوله را در (برج احرار) صوفی آباد به تاریخ روز پنجشنبه(شب جمعه)بیست و دوم ماه رجب سال 732 هجری قمری نوشته و ثبت گرده اند. دولتشاه سمرقندی عمر او را در این تاریخ به عدد کامل هفتاد و هفت سال و دو ماه و چهار روز نوشته است. فصیحی خوافی، دولتشاه سمرقندی و معصومعلی شاه شیرازی قطعه زیر را در تاریخ فوت شیخ علاء الدوله سمنانی نقل کرده ولی از شاعر آن نامی نبردهاند.
تاریخ وفات شیخ اعظم
قطبالحق و دین علاءالدوله
بیست و دوم مه رجب بود
از هجرت خاتمالنبین
بر بوی وصال دوست، جان داد
سلطان محققان عالم
بر مسند خود نشسته خُرّم
اندر شبِ جمعه مُکرّم
هفتصد بگذشت و سی و شش هم
صد جان جهان فدای آن دم
آرامگاه شیخ علاءالدوله سمنانی در 12 کیلومتری جنوب غربی سمنان در صوفیآباد، واقع شده اسث، بنای آرامگاه به دستور عمادالدین (جمال الدین) برپایه خشت خام بنا شده، سپس شیخ خانقاهی برآن افزوده است. بنای آرامگاه و خانقاه این عارف مشهور، بازمانده معماری اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری است.
ساختمان مفصل آرامگاه شامل دو قسمت است. قسمت اول و اصلی بنا، مربع شکل و گنبد عظیمی بر روی آن قرار گرفته است. در چهار طرف این محوطه، اتاقها و راهروهای متعددی ساخته شده است. قسمت دوم، ایوان رفیع و بلند آرامگاه است که رو به مشرق، واقع شده و از آجر ساخته شده است. ایوان دارای طاق بزرگی بوده که فرو ریخته است.
مزار شیخ در بیرون ایوان و برروی صفحهای بزرگ واقع شده است که مشتمل بر دو سنگ قبر یکی به صورت قائم و دیگری افقی است و شرح حال شیخ بر روی آنها آمده است. (به نقل از سایت خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا)
در این مورد توجه خوانندگان گرامی را به کتاب (بررسی آثار و احوال شیخ علاءالدوله سمنانی) که به کوشش آقای محمدرضا جدیدی توسط انتشارات حبله رود، چاپ اول 1389 منتشر گردیده و اطلاعات بیشتر و مهمتری ارائه میدهد، جلب مینمایم.
===================
هر رند که در مصطبه مسکن دارد
هر جا که سیه گلیم و آشفتهدلی است
سوزی زمن سوخته خرمن دارد
شاگرد من است و خرقه از من دارد
===================
زین ذوق و سماع ما، مجازی نبود
با بیخبران بگو که، ای بی خردان
این وجد که حال ماست، بازی نبود
بیهوده سخن، به این درازی نبود
===================
پژوهش: ذبیحالله وزیری (وزیری سمنانی)
1399/03/04