اَلَک دولَک یا: هَِلاکوتَه وازی
هَِلاکوتَه وازی، ای وازی یی وَشکییُنَه. گایی میردون هَم وازی ماکَِرد. سابَِقَن وَشکی دَِلَه کیژُن وازی ماکَِرد، ولی بَعضی میردی وَختی کو به خاطری تَفریحی مَِشِین بیرین به دَر(بیرون شهر) هَِلاکوتَه وازی هَم ماکَِرشُن.
وَسیله یی وازی، دو تَِکِه چوئی یَن کو اییی ژو بُلندَه تَقریبَن به اندازه یی ای متری کو دَله فارسی ژو رَه مایَن«دولک»، اییی ژو هَم کوتاهَه به اندازِیی ویست و پنج سانتی متری کو دلَه فارسی ژو رَه مایَن «اَلَک». هَمَن طور دو تَِکِه سُونگی کو کَسین چو اونُن دیم مَِندَن.
دو نَفر تا دَس دووازدَه نفری هَم مَِزُنَن وازیاکَِرَن. زِیکی هُشتُن مییُنَه دو نَفری به عُنوانی اوستِه انتخاب مَِکَِرَن. اَِن اوستِه، زِیکُن مییُنَه یارگیری ماکَِرَن. وَختی یارگیری تَم ببا، اَِن دو اوستِه با« تَر تا خُشک» مَلیم مَِکَِرَن کو کُمُن دَستَه ژویری دَبین وُ وازی شورو کَِرَن. «تَر تا خُشک» هَم اَِن طوری یَه کو ای تَِکَه کَسین سُونگی صافی مِیرَن ژو ای طرف تُف مَِکَِرَن کو« تَر» مبو. پَس اون طرفی دیگه یی « خُشک» مَِمُنِه. ای اوستا اَِن سُونگ هُشتُن دیمه اَِنگُشتی شَستین مَِندِه و هوا مَِوَِنِه وُ اون اوستِه پی ماپَِرسِه«تَر تا خُشک»، یَعنی اَِن سُونگ کو زَمین مَِی تَری ژو ژوری دَرَه یا خُشکی ژو؟ اون اوستا هَم ای کُمُن مایِه، اَگَه دُرُست باتبیش، او وُ ژو یاری ژوری مَِمُنَن، اَگَه کو اشتبا باتبیش، مَِگی بَشین ژیری زمینی وازی و«گَِلی بَخورَن». اَِن اصطلاحَه مَعمولَن اونونَه مایَن کو خیلی وَخت ژیری زمینی وازی مَِمُنَن.
وازی اَِن طوری شورو مَِبو کو دو سُونگی به فاصله ای ویست سانتیمتر کناری هُمی مَِندَن و اون چویی کو کوتاهَه، دیمَه سُونگُن مَِندَن. اَِسَه ای نَفر اون بُلَندَه چو دَس مَِگیرِه وُ تَیی چویی کَسینی ماکَِرِه و اونی هوا مَِوَِنِه وُ با مَسین چویی قایَم دیمَه کَسین چویی موکّووِه. اَِسَه مَِگی مَسین چو وَسطی دو سُنگُن اَِندِه.
کَسین چو، پَرت مَِبو وُ مَِشو ژیری زمینی وازی. اَگَه اونی کو ژیری دَرَن، ای نَفر بَِزُنِه اَِن کَسین چویی دلَه هوایی بَِگیرِه، مایَن « بُلَه» بَِگیچیشُن. اون وَخت هَمه یی اونی کو ژوری دَرَن دَِواشچیشُن و مَِگی بِین ژیری وُ اونی کو ژیری دَبیچَن، مِین ژُیری. اَمّا اَگَه نَزُنَن بُلَه بَرَن، مَِگی اون کَسین چو، به طرفی اون دوسُونگُن و مَسین چویی، پَرت کَِرِه. اَگَه اَِن کَسین چو دیمه سُونگُن یا دیمه مَسین چویی گَِنِه، اون نفر مَِسوزییِه وُ کنار مَِشو و اون وَخت اینی نفر مِی وُ هَمَن کاری تیکرار ماکَِرِه، اَگَه اون کسین چو دیمَه سُنگُن و مَسین چویی نَگنا، هَمون نَفر هَمن طور به وازی ادامه مَِدِه. اَِن وازی هَمن طور ادامه دارِه تا هَمَه بَسوزییَن. اون وَخت اونی کو ژیری دَرَن مِین ژویری وُ اونی کو ژویری دَبیچَن مَِین ژیری.
========================================
بازی الک دولک
بازیِ اَلک دولک یک بازی پسرانه است. گاهی مردها هم بازی میکردند. سابقاً پسران در کوچه بازی میکردند. ولی بعضی از مردان وقتی که به خاطر تفریح به خارج از شهر میرفتند، الک دولک هم بازی میکردند.
وسیله بازی دو تکه چوبی هستند که یکی بلند به طول تقریبی یک متر، که در فارسی به آن میگویند «دولک». یکی از آن هم کوتاهه به اندازه بیست و پنج سانتیمتر که در فارسی به آن میگویند «اَلَک».
دو نفر تا دو دوازده نفر میتوانند بازی کنند. بچهها از بین خود دو نفر را به عنوان استاد انتخاب میکنند. این استادها در بین بچهها یارگیری میکنند. وقتی یارگیری تمام شد، این دو استاد با «تر یا خشک» معلوم میکنند که کدام دسته بالا باشند و بازی را شروع کنند. «تر یا خشک» هم این طوری است که سنگ صاف کوچکی را برمیدارند و یک طرف آن را تُف میکنند که «تر» می شود. پس طرف دیگر آن «خشک» میماند. یکی از استادها این سنگ را به روی انگشت شست خود میگذارد و به هوا پرتاب میکند و از آن استاد میپرست «تر یا خشک؟». یعنی این سنگ که به زمین میآید، تر آن بالاست یا خشک آن؟ آن استاد هم یکی را میگوید. اگر درست گفته باشد، او و یارانش بالا میمانند. اگر که اشتباه گفته باشد که با یارانش به پائین زمین بازی بروند و «گل بخورند». این اصطلاح را معمولا به آنانی میگویند که خیلی وقت پائین زمین بازی میمانند.
بازی این طور آغاز میشود که دو سنگ را به فاصله بیست سانتیمتر از یکدیگر روی زمین قرار میدهند و آن چوبی را که کوتاه است روی این دو سنگ قرار میدهند. حالا یک نفر آن چوب بلند را به دست میگیرد و زیر چوب کوچک کرده و آن را به هوا پرتاب میکند و با چوب بزرگ محکم به آن میزند، حالا باید چوب بزرگ را میان آن دو سنگ قرار دهد.
چوب کوچک پرت میشود و میرود به پائین زمین بازی. اگر آنهایی که پائین هستند، یک نفر بتواند آن چوب کوچک را در هوا بگیرد، می گویند «بُل گرفتهاند». آن وقت همه آنهایی که بالا هستند باختهاند و باید بیایند پائین و آنهایی که پائین بودهاند میآیند بالا. امّا اگر نتوانند بُل بگیرند، باید آن چوب کوچک را به طرف آن دو سنگ و چوب بزرگ پرت کنند. اگر آن چوب به سنگها یا چوب بزرگ خورد، آن نفر میسوزد و کنار میرود و آن وقت یک نفر دیگر میآید و همین کار را تکرار میکند. اگر آن چوب کوچک روی سنگها یا چوب بزرگ نخورد، همان نفر همانطور به بازی ادامه میدهد. آن بازی همین طور ادامه دارد تا همه بسوزند. آن وقت آنهایی که بالا بودهاند میآیند پائین و آنهایی که بالا بودهاند میروند پائین.
=====================================
البته این بازی ریزهکاریهای دیگری هم دارد که فکر کردم اگر بگم ممکنه بچهها را گیج کنه به همین دلیل گفته نشد.