همان طوری که در بالا اشاره شد بدون علامتگذاری بر واژههای زبان فارسی، به دلیل عادت به درستی خوانده میشوند. هرچند که لازم است بر بعضی از واژههای فارسی به دلیل شباهت شکلی و تفاوت معنایی، علامتگذاری کرد تا مطمئناً درست خوانده شوند. امّا واژههای زبان ها و گویشهای محلی چنین نیستند و اگر به درستی علامتگذاری نشوند، نمی توان مطمئین بود که به درستی خوانده شوند. توجه به نمونههای زیر میتواند دلیلی بر این ادعا باشد.
=============
رَِژَه: rεža عبور کردن افراد نظامی در صفوف منظم از مقابل شخصی یا چیزی.
رَژَه: raža بندی که لباس های خیس را بر روی آن پهن می کنند تا خشک شوند.
==========
مَهر: mahr مَهریه، صداق.
مِهر: mehr محبت، دوستی.
مُهر: mohr مُهرِ نماز، مهرهای فلزی یا پلاستیکی که دارای نشانهایست.
============
: چی دَِلَه تَِلین اَِندِه: či dεla tεlin εndiyon چیزی در شکم بگذار.
: چی دَِلَه تَلین اَِندِه: či dεla talin εndiyon چیزی در بقچه بگذار.
============
: دَِندون ؟: dεndun؟ بگذارم. محفظه ای یا سوراخی را با گذاشتن چیزی بر درِ آن، مسدود کردن. مثلاً بگوئیم : دَمی گُوْنگین لوطه دَِندون؟(جلویِ سوراخِ آب را با پارچه های به هم پیچیده بپوشانم؟).
: دَِندون : dεndon دندان.
============
: خورَِش: xorέš خورشت
: خورَِش: xurέš خارش
========================
: مَسین: másin بزرگ ، مانند: مَسین بابا، مَسین بَِرِی، مَسین کییَه، مَسین رَز
: مَِسین: mεsin از جنس مس.
: مَِسین؟: mέsin? می سائی؟