اینجانب عبدالمحمد وزیری، فرزند دوّم خانواده مرحوم پهلوان عبدالعلی وزیری و گوهر رفیعی، در بیست و هفتم تیر ماه 1323 در سمنان متولد شدم. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان سعدی و دوره اول متوسطه را در دبیرستان پهلوی و دوره دوم را در دبیرستان صفایی سمنان گذراندم. پس از اخذ دیپلم ریاضی در سال 1341 و گذراندن دوره یک ساله تربیت معلم سمنان در مهر ماه 1342 به استخدام آموزش و پرورش سمنان در آمدم. چون دوره دانشجوئی را با رتبه ممتاز به پایان رسانده بودم، در سیکل اول دبیرستانهای دهخدا و دانش سمنان، مشغول تدریس ریاضیات و زبان انگلیسی گردیدم.
در خرداد ماه 1351 با دوشیزه عفت ملک، همکار فرهنگی خود ازدواج نمودم. نامبرده پس از قبولی در دانشگاه علامه طباطبایی تهران، موفق به اخذ لیسانس علوم تربیتی شد. حاصل این ازدواج دو فرزند است. فرزند اول به نام رضا، دارای مدرک تحصیلی مهندسی مکانیک که قائممقام شرکت گروهسازان، تولید کننده قطعات اتومبیل در سمنان است و فرزند دوم به نام مریم که دارای مدرک تحصیلی فوق لیسانس در رشته مهندسی شیمی از دانشگاه علم و صنعت تهران میباشد که در یکی از شرکت های تولید کننده قطعات اتومبیل در تهران مشغول به کار است.
در سال تحصیلی 1345-1346 در رشته تربیتبدنی دانشسرای عالی تهران پذیرفته شده و در خرداد ماه 1349 با رتبه ممتاز موفق به اخذ دانشنامه لیسانس تربیت بدنی گردیدم. در دوران دانشجوئی به مدت 2 سال در دبیرستان شمس العلماء قریب تهران واقع در پیچ شمیران به تدریس مشغول بوده و از مهر ماه 1349 بعنوان دبیر تربیت بدنی دبیرستانهای سمنان و همچنین دبیر مرکز آموزش سپاه دانش دختران سمنان مشغول تدریس شدم. در سال 1356 با اخذ رای صلاحیت تدریس مدرسان موسسات آموزش عالی از سازمان سنجش آموزش کشور به عنوان مدرس تربیت بدنی مدرسه عالی تکنولوژی سمنان (دانشگاه فعلی سمنان) و دانشگاه آزاد اسلامی سمنان و مرکز تربیت معلم شهید رجائی سمنان و مدرس تربیت بدنی آموزش ضمن خدمت فرهنگیان سمنان (دانشگاه تربیت معلم) و دانشکده علوم پزشکی سمنان به تدریس تربیت بدنی اشتغال داشتم.
از سال 1351 به مدت 8 سال بعنوان رئیس اداره تربیت بدنی اداره کل آموزش پرورش استان سمنان انجام وظیفه نموده و در سال 1353 برای احداث اولین مجموعه ورزشی آموزش و پرورش سمنان موفق شدم زمین موقوفات حاج میرزا محمد و حاج میرزا بابا صندوقدار واقع در میدان پیر نجمالدین، از متولی وقت آقای حاج ماشاءالله صندوقدار تحویل گرفته و با پیگیری مداوم، استادیوم ورزشی پوریای ولی شامل زمین چمن فوتبال، سالن ورزشی چند منظوره، زمین هندبال و زمین والیبال و بسکتبال روباز توسط سازمان توسعه و تجهیز مدارس استان سمنان ساخته و در زمان تصدی ریاست تربیتبدنی، در سال 1356 به بهرهبرداری رساندم.
برای دانشافزائی خود در کلاسهای آموزشی انستیتو تربیتبدنی ایران شرکت و موفق به اخذ گواهینامه (داوری بین المللی فوتبال زیر نظر استاد “کن استون” رئیس کمیته داوران FIFA و مربیگری بسکتبال زیر نظر استاد “دونالد لینهام” از آمریکا و کلاس مربیگری توجیهی بسکتبال زیر نظر استاد “والری لوینچ کین” از اتحاد جماهیر شوروی سابق و کلاس کار آموزی کوهنوردی و سنگ نوردی فدراسیون کوهنوردی و کلاس تخصصی بوکس زیر نظر فدراسیون بوکس ایران با همکاری اداره کل تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش و گواهی نامه مربیگری دو میدانی با همکاری فدراسیون دو و میدانی کشور و گواهینامه مربیگری و داوری بسکتبال و مینی بسکتبال با همکاری فدراسیون بسکتبال ایران گردیدم.
تحقیقات و تالیفاتی برای استفاده دانشجویان و دانشآموزان در رشته تربیتبدنی دارم که میتوان به این مورد اشاره نمود، جزوه تربیت بدنی (1) برای دانشجویان و طرح رمز موفقیت در آمادگی جسمانی و تهیه نورم ملّی دو 540 متر دور زمین والیبال در مقاطع مختلف تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر در سطح استان که همگی در کمیسیون بررسی آثار و تالیفات وزارت آموزش پرورش مورد تائید قرار گرفته است.
در دورههای مدیریتی و گردهمائیهای علمی تربیت بدنی که در سطح کشور برگزار میگردید به شرح زیر شرکت نموده و موفق به اخذ گواهینامههای مربوطه گردیدم:
1- کلاس توجیهی و مدیریت تربیت بدنی انستیتو مدیریت و مرکز آموزش ضمن خدمت مشهد در سال 1357
2- گردهمائی سرگروه های آموزشی تربیت بدنی دفتر آموزش ضمن خدمت تهران در سال 1367 3- گردهمائی بسکتبال دفتر آموزش ضمن خدمت بروجرد سال 1368
4-دعوت و شرکت در کنگره علمی ورزشی مدارس کشور در تهران سال 1372
5-دعوت و شرکت در اولین کنگره علمی ورزشی مدارس کشور در اصفهان سال 1372
6-گردهمائی عوامل بزهکاری جوانان دفتر آموزش ضمن خدمت سمنان سال 1368
با فدراسیونهای ورزشی کشور، به عنوان رئیس هیات هندبال استان سمنان، دو دوره رئیس هیات بسکتبال استان سمنان، رئیس هیات کوهنوردی استان سمنان، دبیرهیات سوارکاری استان سمنان همکاری داشتهام.
در آموزش و پرورش برای فعالیتهای فوق برنامه و ارتقای سطح دانش، دانشآموزان با عناوین زیر انجام وظیفه نمودهام:
1- رئیس انجمن ژیمناستیک آموزشگاههای استان.
2- رئیس انجمن شنا،شیرجه، واترپلو آموزشگاهها.
3- سرپرست هیات کشتی آموزشگاههای استان.
4- سرپرست هیات بسکتبال آموزشگاههای استان.
5- سرگروه آموزشی تربیت بدنی شهرستان سمنان
6- سرگروه آموزشی تربیت بدنی آموزشگاههای استان.
7- ابلاغ وزارتی مسئول اجرای نورم ملّی کشور در سطح استان.
8- عضو هسته پژوهش و تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش استان سمنان.
در سطح داوری در رشتههای مختلف ورزشی از قبیل فوتبال، والیبال، بسکتبال، دو و میدانی، کشتی، شنا، دوچرخه سواری، آمادگی جسمانی، ژیمناستیک، بازیهای دبستانی، در مسابقات قهرمانی استان و کشور همکاری داشتهام.
تقدیرنامههایی از وزیر محترم آموزش و پرورش در سال 1351 و از روسای ادارات و مدیران کل آموزش و پرورش استان در طول خدمت و همچنین از مدیر کل محترم تربیتبدنی دانشگاه آزاد اسلامی و روسای محترم دانشگاه آزاد اسلامی سمنان، شاهرود و گرمسار و رئیس محترم منطقه ده دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1376 دارم که تصویر آنها پیوست میباشد. در نتیجه پس از 32 سال خدمت موثر در سال 1373 به سمت دبیر تربیتبدنی آموزش و پرورش سمنان به افتخار بازنشستگی نائل آمده و تا سال 1396 در دانشگاههای سمنان تدریس مینمودم.
======================================
متن مصاحبه روزنامه بیان مردم سمنان با عبدالمحمد وزیری
تهیه و تنظیم: مهین ملکزاده
شنبه 23 اسفند 1399
- ضمن تشکر از اینکه پذیرفتید در این گفت و گو شرکت کنید لطفاً معرفی مختصری از خودتان برای خوانندگان روزنامه بیان مردم داشته باشید…
عبدالمحمد وزیری هستم متولد سال ۱۳۲۳ مصادف با ۲۷ رجب ۱۳۶۳ هجری قمری و در سالروز مبعث پیامبر اکرم (ص) به دنیا آمدم. دو فرزند دارم یک دختر و یک پسر.
- جناب آقای وزیری شما اولین کس در سمنان هستید که موفق به اخذ مدرک لیسانس در رشته تربیت بدنی شدید. در واقع معلمی هستید که در شهر سمنان شما را بیشتر با این عنوان میشناسند. از شروع دوران معلم بودن تان و تحصیل در دانشگاه برای ما صحبت کنید.
بله بنده همیشه یک معلم بودم و هستم اما اگر بخواهم از ابتدا شروع کنم باید بگویم از همان دوران ابتدایی با پدر که یکی از پهلوانان سمنان بودند به باشگاه ورزشی پولاد و مرداویج میرفتم و از همان موقع علاقهمندی به ورزش در من شکل گرفت. ابتدا والیبال را شروع کردم و بعد در دبیرستان به فوتبال گرایش پیدا کردند بعدها هم به بسکتبال و پینگ پنگ علاقهمند شده و در این زمینه کار کردم. در سال ۱۳۴۲ به استخدام آموزش و پرورش درآمدم البته این را بگویم که بنده با مدرک تحصیلی دیپلم در دوره یکساله تربیت معلم پذیرفته و بعد استخدام شدم. چون وضعیت تحصیلی خوبی داشتم و در دبیرستان هم کمبود دبیر داشتند اولین بار به عنوان دبیر دبیرستان دهخدا وارد آن مدرسه شدم و ریاضیات و زبان درس دادم تا سال ۴۵ ریاضی و زبان را در دبیرستان دهخدا و دانش تدریس میکردم. سال ۴۵ در دانشسرای عالی تهران که حال با عنوان دانشگاه تربیتمعلم معرف حضور همگان است پذیرفته شدم. خوشبختانه آنجا هم دانشجوی ممتازی بودم و اوقات فراغت خودم را در انستیتوی تربیت بدنی ایران سپری میکردم تا مراحل رشته تحصیلی خودم را تکمیل کنم. کلاسهای متعددی را هم در آن انستیتو گذراندم که مدارک همه موجود است. اشاره ای به تک تک شان نمی کنم چون میدانم از حوصله شما و خوانندگان خارج است اما مدارک همه را دارم.
- بعد از اخذ مدرک کارشناسی تربیت بدنی از دانشسرای عالی تا بازنشستگی در همین حیطه تدریس کردید؟
بله در مدارس و بعضی دانشگاههای سمنان مثل علوم پزشکی و دانشگاه آزاد تدریس کردم.
- به نظر می رسد در سیستم آموزش و پرورش ما متأسفانه بهای چندانی به درس تربیت بدنی داده نمی شود آیا در زمان شما هم همینطور بود؟
در آن زمان فعالیتهای ورزشی خاصی وجود نداشت چرا که امکانات کم بود افراد تحصیلکرده هم در این زمینه نداشتیم. آن عده دیپلمه های دانشسرایی هم که بودند نهایتا مقدماتی بودند و بقیه به شیوه سنتی کار میکردند. بنابراین پیشرفت چندانی را در گذشته شاهد نبودیم اما اینطور نبود که هیچ بهایی داده نشود.
- آیا در طول دوره خدمت دورههای خاصی را هم سپری کردید؟
بله در همان انستیتوی تربیت بدنی دورههایی را گذراندم. از جمله دوره داوری بین المللی فوتبال، دوره مربیگری دو و میدانی، کلاس مربیگری بسکتبال، کلاس کارآموزی کوهنوردی و سنگ نوردی فدراسیون ایران، و برخی دورههای دیگر که اغلب آنها را زیر نظر اساتید خارجی گذراندم.
- جناب آقای وزیری آیا آن زمانی که شما در حیطه تربیت بدنی تدریس و فعالیت داشتید عرصه فعالیت ها در سمنان مناسب بود؟
خیر، در بسیاری از موارد نبود من همه اینها را که گفتم در همان دوران دانشسرا و در تهران گذراندم. اما چون همیشه در این فکر بودم که به هر حال بعد از اتمام تحصیالت باید به شهر خودم برگردم و خدماتی را ارائه کنم در این فکر بودم که به هر حال باید با دست پر برگردم به همین جهت به اصطلاح روی خودم خیلی کار کردم.
- یعنی وقتی در دانش سرا بودید هنوز تدریس را شروع نکرده بودید؟
چرا، اما فقط هفته ای ۶ ساعت در دبیرستان شمس العلمای قریب آن موقع، تدریس میکردم بیشتر در فکر تحصیل بودم. ما در دانشسرای عالی تعداد واحد های بیشتری را میگذراندیم در واقع به نوعی این دانشگاه اقتباسی از دانشسرای عالی فرانسه بود و در همه رشتهها دانشجو داشت. اگر قرار بود جذب نیرویی صورت بگیرد از همان دانشسرا و از میان افرادی که در آنجا پرورش یافته بودند صورت میپذیرفت.
- آیا در سایر مجامع ورزشی و علمی هم حضور داشتید یا بعد از اتمام تحصیلات فقط در سمنان متمرکز شدید؟
در کنگرههای علمی تربیت بدنی شرکت داشتم و معموال از جانب آنها پذیرفته و دعوت می شدم به طور نمونه به کنگره علمی تربیت بدنی اصفهان اشاره میکنم که بنده در آن حضور داشتم، کنگرهای دیگری هم برای آموزش و پرورش بود که از همه استان ها شرکت کرده بودند. در واقع مجامع این شکلی وجود داشت و ما هم امکان حضور داشتیم و دعوت میشدیم.
- الان هم این کنگرهها برگزار میشوند؟
الان اطلاعی ندارم. اما آن موقع بود مثل گردهمایی های بروجرد، دانشگاه علامه طباطبایی و بقیه موارد اما حال را نمیدانم.
- جناب آقای وزیری طی سال های خدمت فقط معلم بودید یا پستهای مدیریتی هم داشتید؟
بله داشتم در سال ۵۱ رئیس اداره تربیت بدنی اداره کل آموزش و پرورش استان بودم و در واقع پس از آن وارد پستهای سازمانی و اداری شدم. من از سال ۵۵ همزمان با معلمی در مدارس، به صورت حق التدریسی در دانشگاهها هم تدریس کردم و تا سال ۹۶ هم هنوز تدریس داشتم.
- وقتی سمت اداری و سازمانی داشتید چه کارهایی انجام دادید که حاال از انجام آنها احساس رضایت و خرسندی میکنید؟
وقتی وارد پستهای سازمانی شدم اول از هر چیز گفتم من باید خلاء ها را در مدارس ببینم تا بتوانم تجهیز کنم و این کار را کردم. در ابتدایی که اصلا معلم ورزش نداشتیم در مقطع راهنمایی هم عده ای از همین معلمان برحسب علاقه ای که به این حوزه داشتند این درس را ً اوضاع به پوشش میدادند. در دبیرستان تقریبا همین منوال بود و علاقهمندان به ورزش این درس را تدریس میکردند. ما بررسی کردیم و دیدیم میادین و امکانات ورزشی مناسبی که بچه ها استفاده کنند وجود نداشت مگر اینکه حیاط مدرسه را برای ورزش انتخاب کنند. من ابتدا شروع کردم به تکمیل کردن برخی از تجهیزات البته به تدریج این تکمیل کردن صورت گرفت. بعد دیدیم برای داشتن تیمهای ورزشی باید کانونهای ورزشی داشته باشیم که بعد از ظهرها برگزار شود تا امکان برگزاری مسابقات بین استان و سطوح بالاتر را به ما بدهد. اوایل از امکانات استادیوم تختی استفاده میکردیم. اما به هرحال با مشکلاتی مواجه بودیم، هم تیمهای آزاد استفاده میکردند هم ما، از آنجا که تیمهای آزاد ارجحیت داشتند ما با مشکلاتی مواجه بودیم. بنابراین احساس کردیم این شرایط یک نقصانی دارد برای همین به فکر ساخت یک استادیوم افتادیم در نتیجه پیگیریهای زیادی انجام دادم تا در نهایت مجموعه پوریای ولی با مشقت های بسیار احداث و ساخته شد. دوندگی های زیادی کردیم تا زمین مناسب و مجانی گیر بیاوریم چون به هر حال قدرت خرید نداشتیم تا اینکه متوجه شدیم آقای ماشاالله صندوقدار متولی زمین موقوفات حاج میرزا محمد و حاج میرزا بابا صندوقدار است با ایشان صحبت کردیم و بالاخره راضی شدند که این زمین را به آموزش و پرورش واگذار کنند و جالب است بدانید که آن موقع تازه در آن زمین گندم درو کرده بودند. خلاصه اینکه این زمین در اختیار آموزش و پرورش قرار گرفت. سال ۵۳ زمین را تحویل گرفتیم و سه سال بعد با تأمین اعتبار و همکاری مسئولین استان در سال ۵۶ به بهره برداری رسید و گروه توسعه و تجهیز مدارس استان این استادیوم را ساخت. آن موقع بنده هنوز رئیس اداره تربیت بدنی اداره کل آموزش و پرورش بودم.
- در واقع این استادیوم اولین اقدام شما به عنوان ریاست اداره تربیت بدنی اداره کل آموزش و پرورش بود؟ و این مجموعه چقدر توانست به ارتقای ورزش سمنان و استان کمک کند؟
بله این اولین اقدام جدی و عملی و البته مهم در زمینه ساخت استادیوم ورزشی آموزش و پرورش سمنان بود. بعد از احداث این استادیوم مدارس اطراف آن که درس تربیت بدنی داشتند به این استادیوم میآمدند. بعد از ظهرها خودمان کانونهای ورزشی داشتیم و بعد از آن سالن را در اختیار تیمهای شهر قرار میدادیم.
- جناب آقای وزیری عنوان و منش پهلوانی پدر چقدر در گرایش و علاقه مندی شما به ورزش موثر بود؟
ببینید به هرحال طبیعی است وقتی یک پسر بچه ۱۰ ساله بارها همراه پدر در فضاهای ورزشی و پهلوانی حضور داشته باشد قطعا تاثیر میگیرد و گرایش پیدا میکند. من هم همینطور بودم بعدها هم که استخدام شدم و رفتم دانشسرا، این گرایش و علاقهمندی جدیتر شد تا امروز که بازنشست شدهام.
- ورزش تخصصی خودتان چه بود؟
ما در دوره دانشسرا سه سال رشتههای مختلف ورزشی را کار میکردیم. من هم کار میکردم. اما سال چهارم کاملا تخصصی میشد و به هر دانشجو دو رشته میدادند. بنده بسکتبال، دو و میدانی و ژیمناستیک را گرفتم. این سه رشته را گرفتم چون آن زمان دانشجوی ممتازی بودم و میتوانستم از این امتیاز بهره مند شوم.
- بین دانش آموزان شما کسی بود که به طور حرفهای وارد عرصههای ورزشی شود؟
بوده اما من چندان حضور ذهن ندارم. قطعا جز رضا ساجدی که به جهت علاقه به رشته تربیت بدنی خیلی با من مشورت کرد و در نهایت برحسب علاقه این رشته را دنبال کرد و تحصیلات عالی یافت و همینطور جناب آقای سلامت که ایشان لیسانس زبان داشتند. اما به جهت علاقه در مقطع ارشد تربیت بدنی خواند بعدها شنیدم به رحمت خدا رفته است.
- جناب آقای وزیری حضور ذهن دارید اسم چند تا از مدارسی که در آنها تدریس کردید را نام ببرید؟
دبیرستان دهخدا، دبیرستان دانش که خلیج فارس کنونی است هنرستان صنعتی( شهید بهرامی)، دبیرستان صفایی و یک مدرسه هم در خوریان سمنان بود به نام ناصر خسرو یک مدرسه راهنمایی شبانهروزی بود و کسی برای تدریس به آنجا نمیرفت من داوطلبانه و خارج از وقت اداری و بعد از ظهر ها به آنجا میرفتم و تدریس میکردم تا بچه ها از داشتن دبیر ورزش و این درس محروم نشوند، هم اینقدر حضور ذهن دارم.
- چه سالی بازنشسته شدید و بعد از بازنشستگی مشغول چه کاری بودید؟
من سال ۱۳۷۳ بازنشسته شدم البته تا سال ۹۶ در دانشگاه آزاد و علوم پزشکی تدریس می کردم اما بعدها دیگر عرصه را برای جوانها باز گذاشتیم، این را هم اضافه کنم که در همان دانشگاه آزاد در حوزه تربیت بدنی مسئولیتهایی هم داشتم.
- از ورزشکاران شهر خودمان سمنان، به چه کسی علاقه دارید؟
اسم خیلیها را می توانم نام ببرم. اما از آنجا که ممکن است اسم کسی را فراموش کنم و خدای ناکرده بیاحترامی و بیانصافی شود و بعدها از ما گلایه کنند اجازه بدهید با احترام به همه عزیزان نام کسی را ببرم که هم برایم محترم بود و هم در قید حیات نیست، آقای عظیم همتی را همیشه به خاطر دارم ایشان عضو تیم کشتی ما بودند و در سطح قهرمانی کشور هم مقام داشتند روحشان شاد، البته آقای بهرام همتی و آقای مزارعه را هم همیشه در ذهن خودم دارم.
- چه تفاوتی در منش و شخصیت ورزشکاران فعلی و زمان خودتان احساس میکنید؟
برای اینکه آن زمان همه ورزش را صرفا ورزش بود دنبال میکردند مسائل دیگر چندان دخیل نبود. مسائل مالی خیلی مطرح نبود. بیشتر مسائل اخلاقی حاکم بود و من همیشه تاکید داشتم که: (ورزشکار جان نزنید، اگر تیمتان تیم آخر میشود) خوشبختانه آنها هم این کار را نمیکردند و همیشه عدل و انصاف در کار ورزشکاران ما حاکم بود.
- آیا وزیری در حال حاضر هم فرصت می کنید ورزش کنید؟
خیلی دلم میخواهد که ورزش کنم. اما متاسفانه به خاطر آرتروز زانو به مشکل برمیخورم، چندین بار هم دوستان به من پیشنهاد دادند که ورزش کنیم البته چند سال پیش را عرض میکنم نه حالا. اما متاسفانه نشد در واقع من توانش را نداشتم و در نهایت برحسب پیشنهادهای مکرر آنها فقط در حد حضور فیزیکی در سالن در جمع دوستان حضور پیدا میکردم و بس.
- آیا فرصت مطالعه هم دارید و اینکه بیشتر در چه زمینه مطالعه میکنید؟
سعی می کنم حتما مطالعه داشته باشم اما بیشتر اوقات دیوان شعر حافظ را میخوانم. مناجاتهای خواجهعبدالله انصاری را هم مطالعه میکنم و همینطور کتابهای برادرم جناب آقای ذبیح الله وزیری را. البته روزنامههای استان از جمله روزنامه شما (بیان مردم) را هم میخوانم، از مطالب فضای مجازی هم چندان غافل نیستم، آنها را هم مطالعه میکنم.
- آن طور که ما میدانیم در حال حاضر و البته از چند سال گذشته فعالیتهای دیگری داشتید که کاملا بی ارتباط به حوزه تربیت بدنی است بفرمایید چطور شد که این اتفاق افتاد؟
البته بعد از بازنشستگی بنده هنوز مسئولیتهایی در هیئتهای هندبال و بسکتبال و چند رشته ورزشی دیگر داشتم و تا مدتی با اداره تربیت بدنی همکاری میکردم اما در مورد فعالیت های آزاد و پس از بازنشستگی که شما اشاره کردید در واقع پیشنهاد یکی از دانشجویانم بود. از آنجایی که خصایص اخلاقی و خلق و خوی ما را میشناخت و خودش نیز در همین مجموعه فعلی سمتی داشت به بنده پیشنهاد کرد که مسئولیت یا همان مدیریت امور اقتصادی و برنامهریزی مجموعه را بر عهده بگیرم به هر حال ما هم پذیرفتیم و همچنان مشغولیم.
- آیا بعد از بازنشستگی فرصت دیدار همکاران و دوستان قدیمی را داشتید؟
بله پیش آمده که دوستان را ببینم یادم هست برنامهای بود که اداره کل آموزش و پرورش چند سال پیش از دبیران بازنشسته و همکاران پیشکسوتی که عضو انجمن پیشکسوتان ورزشی بودند دعوتی به عمل آورد و همه همکاران در این دورهمی همدیگر را ملاقات کردند. گاهی هم اگر فرصت بود بعضی همکاران و دوستان قدیمی را میدیدم البته در شرایط کنونی کرونا خیلی کم اتفاق میافتد. از طرفی هم گرفتاریهای مردم زیاد شده و واقعا فرصتی برای امور دیگر نمیماند و نمیشود از همه توقع داشت.گاهی دوستان به من میگویند آقا شما فقط بیا و درسالن بشین و ما را ببین، همین. گاهی میروم اما به هرحال مشغلهها همیشه این فرصت را به ما نمیدهد.
- آیا با دانش آموزان یا دانشجویان تان در تماس هستید؟
بله گاهی تماس میگیرند و خیلی هم محبت دارند، گاهی هم در خیابان یا اداراتی که شاغل هستند میبینمشان و بسیار ابراز لطف میکنند ما را شرمنده خودشان میکنند.
- وضعیت ورزش پهلوانی و زورخانهای را در حال حاضر چطور ارزیابی میکنید؟
ببینید در گذشته اهمیت ورزش زورخانهای یا پهلوانی به حدی بود که مردم به پهلوانان شهر ایمان داشتند یعنی به طور مثال اگر اسم پهلوان وزیری در هر نقطهای از شهر برده میشد مردم به اسم او ایمان و اعتقاد داشتند و احترام میگذاشتند البته من در حال حاضر از وضعیت ورزش زورخانهای اطلاعی ندارم و چون اطلاعات قطعی ندارم اظهار نظر هم نمیکنم امیدوارم و انشالله که خوب است.
- جناب آقای وزیری با توجه به سال ها فعالیت شما در حوزه تربیتبدنی آیا تألیفاتی هم داشتید؟
تالیفات به صورت کتاب نداشتم اما جزوات آموزشی داشتم و دارم که مدتها در دانشگاهها و حتی بعدها در مدارس البته به صورت عملی تدریس شد، با عناوین تربیت بدنی ۱ و طرح رمز موفقیت در آمادگی جسمانی. این دو مورد جزوات آموزشی بودند که بنده تهیه و گرد آوری کرده بودم.
- به عنوان صحبت پایانی اگر نکتهای باقی مانده با دوستان و یا خوانندگان روزنامه بیان مردم بفرمایید تا گفت و گو را با جملات پایانی شما تمام کنیم.
جا دارد من از همه عزیزانی که در زمان خدمت با بنده همکاریهای بسیار داشتند تشکر کنم یادی هم می کنم از همه همکلاسیهای دوران تحصیل خودم آقای دکتر عبدالله موحد، دکتر سلحشور، دکتر بهرام افشارزاده، دکتر فریدون معینیان، مرحوم آشتیانی، رضا وطن خواه، و دوستان دیگری که خاطرات زیادی از همه عزیزان دارم و ببخشند اگر اسم بعضی ها را الان در ذهنم ندارم. جا دارد از همسرم که ایشان هم از فرهنگیهای بازنشسته شهر هستند تشکر کنم که در طول زندگی بسیار زحمت کشیدهاند و بسیار با من همکاری داشتند و همین طور از فرزندانم هم تشکر کرده و برای همه همکاران و دوستان خودم آرزوی موفقیت میکنم. باز هم میگویم که ما ورزش را برای ورزش انجام میدادیم ولاغیر. صحبتم را با این مناجات از خواجه عبدالله انصاری تمام میکنم:
یا رب دل پاک و جان آگاهم ده
در راه خود اول ز خودم بیخود کن
آه شب و گریه سحرگاهم ده
بی خود که شدم ز خود به خود راهم ده
مدارک و لوحهای تقدیر عبدالمحمد وزیری: